عاطفه رنگریز در اعتصاب غذا پس از ممانعت از آزادی با وجود صدور قرار وثیقه: «بدن خود را سلاحی می‌کنم در برابر بی‌ عدالتی»

0
184

یک منبع مطلع از پرونده عاطفه رنگریز، فعال حقوق زنان که از روز چهارشنبه ۲۴ مهرماه در اعتراض به روند ناعادلانه رسیدگی به پرونده‌اش اعتصاب غذا کرده گفت که علیرغم صدور چندین باره قرار کفالت و قرار وثیقه، بازجوی وزارت اطلاعات مانع از آزادی خانم رنگریز شده است.

او گفت که «بازجوی عاطفه در پرونده او نوشته به دلیل عدم همکاری و تقاضای اشد مجازات کرده و علیرغم موافقت دادیار زندان و دادستان تهران با انتقال عاطفه به زندان اوین، مانع این انتقال شده و عاطفه در حالی در قرچک ورامین زندانی است که دیگر کسانی که با او بازداشت شده بودند مدتها است از قرچک به اوین منتقل شده‌اند.»

عاطفه رنگریز، دانشجوی کارشناسی ارشد جامعه شناسی و فعال حقوق زنان است که ۱۱ اردیبهشت ۹۸ همزمان با روز جهانی کارگر در جریان تجمع اعتراضی در مقابل مجلس شورای اسلامی بازداشت و از سوی محمد مقیسه، قاضی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و اخلال در نظم عمومی» به ۱۱ سال و ۶ ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.

خانم رنگریز که در زندان قرچک ورامین زندانی است با انتشار نامه‌ای اعلام کرده که در اعتراض به عدم قبول وثیقه، عدم اجرای اصل تفکیک جرائم، صدور احکام ناعادلانه دست به اعتصاب غذا می زند: «بدن خود را سلاحی می‌کنم در برابر این همه بی‌ عدالتی که بر ما گذشت و می‌گذرد و اعتصاب غذای خود را در اعتراض به عدم پذیرش غیرقانونی وثیقه‌ای که تاکنون پنج بار با در بسته و دیوارها روبرو شد و همچنین صدور احکام ناعادلانه و نگهداری غیرقانونی در زندان قرچک اعلام می‌کنم. نیک آگاهم که جان من برای آنان‌ که به بازی‌اش گرفته‌اند ارزش محافظت ندارد، و این رنج را برای شکستن این دیوار سکوت که قتل خاموش جامعه‌ی مدنی و صدای حق طلبی ما است، تحمل می‌کنم. از این رو، نوشته‌ام را با دو کلمه تمام می‌کنم که پژواک آن در سرتاسر تاریخ ما فرودستان پیچیده است یا مرگ یا آزادی.»

منبع مطلع از پرونده عاطفه رنگریز گفت: «عاطفه و ندا ناجی نه در تجمع که بعد از آن  دم مترو بهارستان بازداشت شدند. برای عاطفه قرار کفالت صادر و همه کار انجام شد اما او را آزاد نکرده و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل کردند. گفتند خواسته وزارت اطلاعات است و سه چهار روز دیگر آزاد می شود باز به قرچک بردند.»

به گفته این منبع «ندا ناجی و دیگر بازداشت شدگان سیاسی که در قرچک بودند به زندان اوین منتقل شده‌اند اما عاطفه به اتفاق سپیده قلیان در قرچک هستند. عاطفه چندین بار درخواست داده به دادستان و دادیار و رئیس زندان و همه مسولین مربوطه که نامه نوشته که او را به اوین منتقل کنند، همه هم گفته‌اند که ما دستور داده‌ایم که منتقل شوی، آخرین بار هم که عباسی، نماینده دادستان را به عاطفه گفته من نمی‌دانم چرا هنوز منتقل نشدی. به نظر می‌رسد که دارند بازی در می آورند. مدام قول می‌دهند و نمی برند دادستان و دادیار ناظر بر زندان، همه می‌گویند ما موافقت کردیم نمی‌دانیم چرا نمی‌فرستند.»

عاطفه رنگریز اما خواستار آزادی با قرار وثیقه است و تاکنون در چندین مرحله برای او قرار وثیقه صادر شده است. منبع مطلع گفت: «عاطفه می‌گوید در مرحله تجدیدنظر باید قانونا آزاد شود. قرار وثیقه چند بار صادر شده اما معلوم نیست چه دستوری پشت قضیه است که هیچ کسی قبول نمی کند. وکیلش گفته بود در مرحله تجدیدنظر، پرونده از دست قاضی مقیسه خارج می‌شود و آزاد می شوی اما قاضی زرگر که در مرحله تجدیدنظر، قاضی پرونده عاطفه است مدام سر می‌دواند و از طرفی می گویند مقیسه گفته ازاد نکنید. از طرف دیگر بحث بازجوی عاطفه است که به شدت با او لج کرده و خواستار اشد مجازات برای او شده است.»

عاطفه رنگریز در نامه‌اش از زندان اوین درباره اعتصاب غذا نوشته اشت که با وجود صدور قرار کفالت ۳۰ میلیونی از آزادی او جلوگیری شد و اینکه «در ادامه این‌ روند ناعادلانه قرار وثیقه من به ۵۰ و ۷۰ میلیون تومان افزایش یافت و این بار نیز دادسرا از قبول قرار کفالت سرباز زد و باز خانواده به دیوارهای ناعادلانه برخورد کرد؛ آن‌ها در بیرون سرگردان شدند و من نیز در داخل زندان. قاضی مقیسه مبلغ قرار وثیقه را به دو میلیارد تومان افزایش داد. با این وجود، خانواده با این در و آن در زدن بالاخره توانستند این وثیقه سنگین را فراهم کنند اما بار دیگر طی روندی کاملاً غیر قانونی با قبول وثیقه مخالفت شد و در نهایت حکم یازده سال و نیم زندان به وکیل من ابلاغ شد. حکمی که نه بر اساس ادله موجود در پرونده که بیشتر به اتهامات ردیف شده بازجویان بازمی‌گشت.»

منبع مطلع از پرونده خانم رنگریز گفت: «وثیقه را قبول نمی‌کنند و وثیقه گذار را اصلا به دادگاه راه نمی‌دهند. وکیل می‌رود بالا می‌گوید وثیقه گذار آمده ولی راه نمی‌دهند و در پرونده می‌زنند عدم تامین وثیقه. هیچ سندی هم وجود ندارد که اثبات کنید وثیقه گذار آمده برای وثیقه سنگین دو میلیارد انگار فکر می‌کردند خانواده نمی‌تواند تامین کند اما مادر عاطفه از شهرستان مدام می آمد پی‌گیری می‌کرد و بالاخره تامین کرد. چند روز متوالی، چند سند بردند اما راهشان ندادند و رسما سرکار گذاشته‌اند.»

به گفته این منبع «محتویات پرونده عاطفه رنگریز، قضایی نیست. عاطفه و ندا ناجی فعال زنان هستند و پیوستن‌شان یا حضورشان در کنار کارگران و فعالان کارگری برای ماموران و بازجویان وزارت اطلاعات سنگین بود. همه بازداشت‌شدگان آن روز را آزاد کردند و ندا، عاطفه و مرضیه امیری که او هم روزنامه‌نگار و فعال زنان بود را نگه داشتند. گویا می‌خواهند چشم زهر بگیرند و دیگر فعالان را بترسانند به نوعی از همراهی و پیوستن فعالان عرصه‌های مختلف به هم ترس دارند و اینطور دارند این ترس را نشان می‌دهند.»

به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان به نقل از کمپین حقوق بشر در ایران؛ عاطفه رنگریز، متولد ۱۳۶۷، مجرد و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی از دانشگاه تربیت مدرس است. او پس از بازداشت به زندان اوین منتقل شد اما در تاریخ ۱۹ خرداد ماه به همراه ندا ناجی به زندان قرچک ورامین منتقل شد. متن کامل نامه او از زندان قرچک ورامین به شرح ذیل است:

“از درس‌های دانشکده‌ جنگ زندگی: هر آنچه مرا نکشد، قوی‌ترم می‌سازد»

در تجمع روز جهانی کارگر در تاریخ یازده اردیبهشت نود و هشت بازداشت شدم و پس از ۴ روز با وجود صدور قرار کفالت ۳۰ میلیونی از آزادی من جلوگیری شد و پس از ۲۸ روز بازجویی و چندین بار انتقال از زندان قرچک به اوین با پرونده‌سازی کاملاً مشهود روبرو شدم با آنکه بارها و بارها در پاسخ‌های خود گفته بودم که فعالیت‌های من کاملاً قانونی بوده و درکی از سوالات شما ندارم.

در ادامه این‌ روند ناعادلانه قرار وثیقه من به ۵۰ و ۷۰ میلیون تومان افزایش یافت و این بار نیز دادسرا از قبول قرار کفالت سرباز زد و باز خانواده به دیوارهای ناعادلانه برخورد کرد؛ آن‌ها در بیرون سرگردان شدند و من نیز در داخل زندان.

این ‌سرگردانی همچنان ادامه یافت تا آن که دادگاه بدوی‌ام در تاریخ ۱۴ مرداد ماه در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب برگزار شد. دادگاهی که امکان دفاع و پاسخ‌گویی به آن نبود و رنگ و بوی فرمایشی داشت. قاضی مقیسه مبلغ قرار وثیقه را به دو میلیارد تومان افزایش داد. با این وجود، خانواده با این در و آن در زدن بالاخره توانستند این وثیقه سنگین را فراهم کنند اما بار دیگر طی روندی کاملاً غیر قانونی با قبول وثیقه مخالفت شد و در نهایت حکم یازده سال و نیم زندان به وکیل من ابلاغ شد. حکمی که نه بر اساس ادله موجود در پرونده که بیشتر به اتهامات ردیف شده بازجویان بازمی‌گشت.

این جانب بارها به روند غیر قانونی پرونده‌ام از جمله عدم قبول وثیقه، عدم اجرای اصل تفکیک جرائم، صدور احکام ناعادلانه به طرق مختلف اعتراض کرده‌ام و این خلاصه‌ای است از روند غیرقانونی وضعیت من در این ۵ ماه و ۱۳ روز و سردواندن خانواده در بیرون و من در داخل زندان.

بازی‌دادنی که گران می‌آید، زیرا گویی عدالتی در کار نیست و پرسش اینکه چگونه دستان من در این بند بی عدالتی می‌تواند خودش را آزاد کند، کماکان پابرجاست. این بندها دستان مرا به دستان بسیاری گره می‌زند، دستان خواهرانم که جز برای حق‌طلبی گره نشده‌بود و شدیدترین ستم‌ها هم نتوانسته گره آن‌ها را باز کند، دستان دلسوزترین جان‌های این سرزمین بلاخیز که برای آموزش بهتر، برای کودکیِ ربوده شده، برای حداقل‌های زندگی شایسته بلند شدند و داس بی‌عدالتی هم نتوانسته از رویش آن‌ها جلوگیری کند، دستان خشکیده‌ی زندانیانی که قربانی چرخ دنده‌های بی‌رحم انواع تبعیض‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی شده‌اند.

از این‌ رو بدن خود را سلاحی می‌کنم در برابر این همه بی‌ عدالتی که بر ما گذشت و می‌گذرد و اعتصاب غذای خود را در اعتراض به عدم پذیرش غیرقانونی وثیقه‌ای که تاکنون پنج بار با در بسته و دیوارها روبرو شد و همچنین صدور احکام ناعادلانه و نگهداری غیرقانونی در زندان قرچک اعلام می‌کنم. نیک آگاهم که جان من برای آنان‌ که به بازی‌اش گرفته‌اند ارزش محافظت ندارد، و این رنج را برای شکستن این دیوار سکوت که قتل خاموش جامعه‌ی مدنی و صدای حق طلبی ما است، تحمل می‌کنم.

از این رو، نوشته‌ام را با دو کلمه تمام می‌کنم که پژواک آن در سرتاسر تاریخ ما فرودستان پیچیده است: “یا مرگ یا آزادی”

عاطفه رنگریز- زندان قرچک- ۲۴ مهر ۹۸”