متن کامل توافقنامه میان شرکت کنندگان در مذاکرات چهار روزه در ژنو، سند حماقت سران جمهوری ننگین اسلامی است؛ که روی عهدنامه گلستان و قرارداد ترکمانچای را سپید نمود. دست کم در آن دو، قرار نبود که با ” نرمش قهرمانانه ” دشمن را ضایع بکنند. اما در این پیمان شش ماهه حقارت آمیز برای حکومت و دولت رژیم آخوندی، ملعبه ای را تدارک دید؛ که خودشان را ضایع گردانید؛ و هم روی شان را سیاه تر از امضا کنندگان عهدنامه های ترکمانچای و گلستان کرد!
بدیهی است که تاریخ همیشه هوشیار سرزمین ما، به مردمی که بعد از ما ساکنان این خطهّ زرخیز خواهند شد و ملت شریف این سرزمین اهورائی را به وجود خواهند آورد؛ روز یکشنبه 3 آذر 1392 خورشیدی، برابر با 24 نوامبر 2013 میلادی را هم، یکی از بدترین و ننگین ترین و خوار ساز ترین توافق و پیمانی می نمایاند؛ که امضا کنندگان نادان آن که به نمایندگی از سوی حکومت واپسگرای اسلامی چنین کردند؛ وا خواهد داشت که در کمال بلاهت و بی خردی، چنین ننگ تاریخی را به خودشان تبریک و تهنیت بگویند و جشن و پایکوبی راه بیندازند که …..:
” این ما بودیم که اجازه دادیم ثروت ملی مردم ایران، صرف هزینه های ساخته شدن تأسیسات هسته ای مان گردد؛ سپس ، بعد از یک دهه کامل که به مخالفان خودمان برای چنین فعالیت هائی توافقی با ما نداشتند؛ چنگ و دندان نشان می دادیم و برای شان خط و نشان های آنچنانی می کشیدیم؛ سرانجام با دست خودمان، و به توصیه دشمنان دوست نما، مزدور جاسوسی به نام محمدجواد ظریف را، که می پنداشتیم کارمند و دیپلمات خودمان در ینگه دنیا است؛ حال آنکه جاسوسی دوجانبه بیش نبود؛ را به داخل کشور کشاندیم و همه اختیارات را به دست وی سپردیم؛ تا با دست او جام زهر به کام مان ریخته بشود و مجبورمان بکند که هم اجازه نداشته باشیم که اورانیوم با غنای بالای 5% را تولید کنیم؛ و نیز به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بدهیم که هرگاه دلشان خواست سرزده بیایند و سایته های هسته ای ما را بازدید و کنترل بکنند!
ما را وادار کنند، که هر چه در فاز اول در حد بالای 20% غنی کرده بودیم را، تا اندازه 5% رقیق نمائیم ؛ و آنهمه هزینه ای را که از جیب ملت بدبخت ایران برای این کار اختصاص داده بودیم؛ و آنهمه وقت و انرژی را که دانشمندان ما در این رابطه مصرف نمودند را به باد فنا دادیم!
ما را ناگزیر نمودند که بپذیریم در طول شش ماه قرارداد مربوط به توافق اخیر، چنانچه در انتهای شش ماه ذخیره اورانیوم غنی شده مان بالای سه و نیم درصد باشد؛ طرفهای این قرارداد بیایند و آن را به اکسید تبدیل نمایند( که جز در ساختن نوعی کود شیمیائی کاربرد دیگری نخواهد داشت)!
متعهد شویم که هرگونه پیشرفت در سایت هسته ای اراک به ویژه در اربتاط با تولید پلوتونیوم را متوقف کنیم. با تولید نکردن سوخت برای رآکتور اتمی اراک، و نرساندن سوخت به این مرکز، عملا آن را متوقف کرده و منفعل سازیم. در طول این شش ماه، هیچگونه بازفرآوری را انجام ندهیم، چون بدون بازفرآوری نخواهیم توانست از سوخت مصرف شده پلوتونیوم آن را جدا کنیم. به بازرسان آژانس اجازه بدهیم که به طور سرزده روزانه بیایند و از مراکز نطنز و فردو دیدن نمایند و تولیدات آنها را کنترل کنند. به بازرسان آژانس امکان دسترسی ایشان به تصاویری که از طریق دوربینهای مدار بسته گرفته شده را بدهیم که بتوانند روزانه به کنترل و مرور نمودن آنها بپردازند. به بازرسان آژانس که به طور روزانه مجاز خواهند بود از رآکتورهای فعال سرکشی نموده و آنها را بازبینی بکنند؛ فرصت داده بشود که در صورت لزوم از کارشناسان آژانس بخواهند که به ایران آمده و برنامه آزمایش راستگوئی را به مرحله اجرا بگذارند؛ تا چنانچه تخلفی صورت گرفته باشد، همه موارد تخلف آمیز به نمایندگان 1+5 گزارش داده بشود. به آژانس امکان دسترسی به محل تولید قطعات دورانی و تجهیزات انبار شده برای سانتریفیوژهای داده بشود. به آژانس امکان دسترسی به معادن و استخراج اورانیوم ارائه گردد!
در ازای دادن امکانات بالا از سوی جمهوری اسلامی به آژانس، 1+5 نیز امتیازهائی محدود، موقتی و قابل بازگشت را به ایران می دهد؛ همزمان و در طول این شش ماه، بخش عمده ای از تحریمها، از جمله بر نفت، مراوده های مالی و تحریمهای بانکی همچنان مانند سابق باقی می مانند. اگر حکومت ایران از عهده تعهداتش برنیاید، تمام امتیازهای داده شده کاملا لغو می شوند. اگر ایران تحت این توافق و در چارچوب نظام سیاسی خودش از تعهدات خویش پیروی بکند؛ آژانس متعهد می شود، که در طول این شش ماه، تحریمهای جدیدی را بر ایران تحمیل ننماید. برخی از تحریمها بر طلا و فلزات قیمتی، بخش صنعت اتومبیل ایران، و همچنین صادرات پتروشیمی ایران را به حالت تعلیق نگهدارد. مجوز بازرسی ها و تعمیرات مرتبط با ایمنی در داخل ایران را، برای خطوط هوائی خاص ایرانی صادر کند. خرید نفت از ایران را به حالت فعلی نگهدارد؛ که تقریبا 60% کمتر از دو سال پیش است. در صورتی که ایران به تعهداتش عمل بکند، 2 . 4 میلیارد دلار حاصل از این فروش، به صورت اقساطی به ایران منتقل شود. 400 میلیون دلار از سرمایه های دولتی ایران را، مستقیما به مؤسسات آموزشی شناخته شده در کشور ثالث منتقل کند؛ تا هزینه تحصیلی دانشجویان خارج از کشور با آن پرداخت بشود!
1+5 در مقابل پیروی نمودن جمهوری اسلامی از تعهداتی که در این توافقنامه به امضا رسیده؛ به دلائل انساندوستانه تحریمهای مربوط به مواد خوراکی، کشاورزی و پزشکی را محدودتر می نماید. در طول این مدت ( شش ماه ) پانزده میلیارد دلار از درآمد فروش نفت، به حسابهای بانکی خارجی ایران واریز می گردند؛ تا حسابهای مسدود شده ایران در خارج از کشور دوباره فعال بشوند. و بسیاری دیگر از این تعهدات و تعاملات دو سویه میان ایران و گروه پنج به علاوه یک، در این توافقنامه در نظر گرفته شده اند؛ که حتی با رعایت جانب انصاف، نه تنها کوچکترین نفعی به حال رژیم آخوندی ندارند؛ بلکه بیش از پیش دست شان را درون پوست گردو قرار داده اند!
به هر تقدیر، آنچه که با وجود این حاکمیت بی کفایت نصیب ایران و ایرانی می گردد؛ جز ناکامی و تباهی و مسکنت روزافزون نیست. اما همین مردم، متأسفانه به پیشباز ظریف می روند و از او به عنوان ” سفیر صلح ” نام می برند و به وی خوشآمد می گویند!
خزان 2572 آریائی هلند
محترم مومنی روحی