برنامه ریزی جهت انجام شدن یک ایده، با توجه به اهمیت و هدف آن، و به میزان بینش و آگاهی طراح یا طراحان یک برنامه، و نیز نتیجه ای که از عملی شدن آن به دست می آید؛ همچنین اطمینان کامل و بدون تردید طراحان، از پذیرفته شدن آن از سوی علاقمندان اینگونه فعالیت های گروهی، کشوری، منطقه ای و جهانی بستگی دارد. در کنار تمام این شرایطی که به اجرا درآوردن یک هدف را تحقق می بخشند؛ به دست آوردن حاصل مثبت و مطلوب از میزان رضایت مندی افرادی است؛ که پیاده شدن طرح مزبور به آنها سود خواهد رساند!
با چنین ویژگی هائی که یک طرح باید داشته باشد؛ سران زیاده خواه رژیم مخوف اسلامی، چگونه به خودشان اجازه می دهند، که طرح ” پی ریزی یک تمدن اسلامی در منطقه” به مرحله اجرا گذاشته بشود؟ به گفته سردار وحیدی یکی از سرکردگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اقدام نمودن به پیاده کردن طرح بالا، از دیدگاه های هنوز بیان نشده رهبر جمهوری آخوندی است؛ که به گمان سردار وحیدی، سید علی خامنه ای از نیروهای مسلح حکومت شان ” توقع ” دارد؛ که برای به انجام رساندن آن اهتمام بورزند!
عجب! پس مقام عظمای ولایت!!! هم، بسان سرکردگان نیروهای مسلح رژیم، بخصوص سپاه پاسداران انقلاب شان، تا به این اندازه دچار بی خردی تشریف دارد؛ که چنین دیدگاه دور از ذهن یک فرد سالم و فکور را، بدون توجه به عواقب آن، در ضمیر تیره خویش پرورش می دهد؟ آیا داشتن چنین طرز تفکری، هیچ جائی در وادی منطق و فلسفه دارد؟ اصولا آیا شکل گرفتن چنین عمل ابلهانه ای، برای ایشان و نوکران شان در کشورهای اسلامی درون منطقه، می تواند همگی شان را به سرمنزل مقصود برساند؟ آیا حکومت ها و دولت های موجود در منطقه، حتی اگر با اجرائی شدن چنین طرح مضحکی هم موافقت داشته باشند؛ می توانند به خودشان اجازه بدهند؛ که با پیاده شدن ” طرح پی ریزی یک تمدن اسلامی در منطقه ” موجبات سلب آرامش و آسایش شهروندان کشور خویش را فراهم بیاورند؟!
ویژه آن که، در شرایط کنونی دنیا، که همه جای آن در آتش کشتارهای بی رحمانه برخی از همین مسلمان های تندرو می سوزند، و مردم به خوبی می دانند، که چنین کارهای وحشیانه ای، توسط عواملی به انجام می رسند؛ که مزدورانه با گرفتن پول و امکانات فراوان، از طرف همین کشورهای مخوف اسلامی عملیاتی می شوند. و با مقاصد شوم سردمداران تروریست پرور حکومت جنایتکار جمهوری اسلامی پایه گذاری می شوند!
مگر سران کشورهای درون منطقه، مخصوصا ممالکی که هیچگونه روابط عقیدتی با مبانی ضد بشری اسلام ندارند؛ ساکت می نشینند که آقای رهبر و اربابان سپاهی اش، برای پی ریزی پایه های تمدن اسلامی در منطقه، حضور بیابند؛ و با تروریست هائی که در اختیار دارند؛ در بسیاری از مناطق گیتی، همچنین در کشورهای ایشان، مصدر به قتل رسیدن عده ای از شهروندان بی گناه مملکت آنها باشند؟ یا آنکه کشور و ملت خویش را، زیر سلطه حاکمیت اهریمنی رژیم آخوندی به رهبری خامنه ای قدرت پرست، و فرماندهی سپاه پاسداران جمهوری پلید اسلامی، به چنین فضاحتی در تاریخ سیاسی جهان بکشانند؟!
مگر کشورهای منطقه، حتی مسلمان نشین های آن، در چنان خواب غفلتی فرو رفته اند؛ که زمام امور کشورشان را چنین بی دریغ در اختیار کسانی بگذارند؛ که سر تا پای حکومت شان، آکنده از هزاران عیب و نقص اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی است؛ که باید تا بناگوش شان، زیر شرم بدکرداری هائی که در روابط بین المللی انجام می دهند؛ در خاک تیره انزوا فرو بروند؟!
داشتن چنین تصمیم ابلهانه ای، حتی اگر خمینی کودن نیز زنده بود؛ و عملی شدن طرح مورد نظر را به وی پیشنهاد می دادند. آنقدر شعور می داشت که هرگز خودش را درگیر این قبیل بلند پروازی ها و قدرت پرستی های عاری از هرگونه دلایل منطقی نکند. گیریم که فلسفه پیاده کردن طرح ” پی ریزی تمدن اسلامی در منطقه خاورمیانه ” به نفع مسلمان های سراسر دنیا هم باشد؛ آیا هیچ منطق عملی را سراغ دارید؛ که به آد نمره قبولی را بدهد؟!
هرگز هیچ عقل سلیمی، برای تحقق یافتن چنین امر بی بهائی، که عملی شدن آن هیچ ضرورتی هم ندارد. نه به آن رأی اعتماد خواهد داد؛ و نه هیچگاه خودش را در باتلاق فلاکتی که سران بی مقدار و بی خرد جمهوری منفور اسلامی، در حال مغروق شدن در آن هستند؛ خودش را با طناب آخوندهای بی کیاست و جنایتکار اسلامی، به درون چاه زبونی و بد نامی و اضمحلال ناشی از پیروی کردن از آخوندهای حکومت اسلامی در ایران، ساقط نخواهد نمود!
محترم مومنی