چندماه قبل فاجعه زمستان پنجاه و هفت شایعه کردند شاه و درباریان فاسد هستند و مردم در فقر تنگدستی و حرفهای مفتی که عوام زودباور پذیرفتند.
آری اگر شاه و اطرافیان بر فرض مثال فاسد بودند دزد با پنجه باز میخوردند تا از میان انگشتان شان مردم هم بی نصیب نمانند ،اما رژیم ملاها چپاول با پنجه بسته تا دانه ایی برای رعیت نماند.
فردای مردن پدرخوانده است،جو امنیتی اخبار اعلام می کند شورای نگهبان متشکل از فسیل دایناسورهای سایه نشین گرد هم جمع می شوند تا درباره آینده ایران تصمیم بگیرند!؟
سناریو از پیش نوشته شده است از بین فرزندان میراث دار طاعون یکی به عنوان دیکتاتور بعدی برگزیده می شود.به سال شصد و هشت باز می گردیم آنجا که اکبر هاشمی رفسنجانی در صحن مجلس قدیم گفت این انتخاب تا زمان برگزاری رفراندوم مشروعیت دارد ولی همانطور که دیدیم طبق رسم و بدعت سیستم ملائیسم تقیه از زمان ورود طاعون در سال پنجاه وهفت بین جماعت مرسوم است زیر میز زدند و دیکتاتوری ۳۳ساله نمی شد.
این روزها باهمه تلاش تیم پزشکی که تمام وقت برای بهبود دیکتاتور تلاش می کنند تحرکات پشت پرده برای آماده کردن گزینه پسادیکتاتور ادامه دارد. اما چه سود هرکه بروی تخت ضحاک تکیه بزند همان خط مشی فکری او را در پیش خواهد گرفت و شاید بخاطر کنترل فضای ملتهب حاصل بی تدبیری ،جنایتها و نابودی اقتصاد ،تجارت،کشاورزی ،محیط زیست نگاه رادیکالی شدیدتری داشته باشد!
نکته مهم دوران سی و سه ساله ضحاک هر بزنگاه خودش خط فکری هر موضوعی را صادر می کرد و آنجا که تلنگ کار در می رفت محال بود هفته آینده اش به نمازجمعه پا نگذارد جمله معروف من این جسم ناقص و ناتوان که تخصصی ندارم تلاش می کرد خودش را تطهیر کند و گناه را گردن نفراتی بی اندازد که قماشته خودش و از وابستگان اطرافیان اش هستند بی اندازد.
اما باهمه این تفاسیر بار مردن ضحاک دیگر آن همبستگی میان سران قدرت مانند دهه ۶۰نیست و با وجود اختلافات عمیق اما پشت پرده میان حاکمان ج ا هر جناح صاحب قدرت تلاش می کند فرد معتمد خودشان را به قدرت برسانند و در میان شاهد خودکشی ها و مرگهای ناگهانی باشیم که اصلا از نظر مردم عام اهمیتی ندارد چون هرچه تعداد این قوم الظالمین کمتر شود باعث سرور شادمانی ملت ایران تا از میزان فاسدین ،اختلاسگران کم شود.
امید مردم رنجدیده و ستم کشیده ایران این است که ریشه این نسل نابودگر فاشیست دینی به طور کامل سوزانده شود و حتی خاکستر ایشان که باعث آلودگی طبیعت می شود را با زباله های هسته ایی دفن کنند و تاریخ خواهد نوشت یک ایران و چند نسل قربانی حماقت سناریوی غربی ها به صحنه گردانی ننگین نام هایی از ابوالحسن بنی صدر ،صادق قطب زاده و ابراهیم یزدی ها شدند که پای این حرامی ها به سرزمین پاک ایران زمین باز کردند.
باشد روزی که ایران از حصار اهریمن خونخوار نجات یابد و تمام وطن پرستان کنار هم کمر به آبادانی کشوری مبادرت کنیم با حضور چهل و سه ساله خاندان ضحاک به مرز ورشکستگی ویرانی نزدیک شده است.
این امر میسر نخواهد بود بغیر اتحاد و از خودگذشتگی ،جانفشانی و از دولتهای غربی همان که روزگاری توفیق ایران را تاب نیاوردند و پروژه نابودی را کلید زدند یا اپوزیسیون فرصت طلب که تنها بودجه های نهادهای حقوق بشری را می بینند و حتی برخی اینها تداوم و استمرار رژیم را خواهان زیرا با رخت بستن رژیم حاکم کدام کشور و موسسه حقوق بشری برای کشوری امن ،آرام با یک دولت مردم باثبات مردمی هزینه می کند؟