در هزار و جهار صد سال پیش ، پیروان موسی که عوام به آنها » یهودی » می گویند . در زمان ظهور دین اسلام به پیامبری محمد در شبه جزیره عربستان می زیستند . یهودی های ساکن در آن سرزمین ، پس از ظهور دین اسلام زیر بار پذیرش آئین محمد نرفتند . بلکه بسیار جدی و هوشمندانه ، در مقابل آورنده آن تدین و پیروان آن ایستادند ؛ و به مبارزه با گروندگان آئین « اسلام ناب محمدی » پرداختند !
از آن پس بود که نام « یهود » به « جهود » تبدیل شد . یعنی کسانی که جهت مقابله با دشمنان خود و آئین شان ، به « مجاهدت » با آنان پرداختند !
در موقع آغاز کشتن جنگ دوم جهانی ( ۱۹۳۹ میلادی ) که هیتلر جهت کشتار یهودیان به راه انداخت . بسیاری از آنها به دامنه « کوه صهیون » در جنوب لبنان مهاجرت نمودند . تا در پناه محلی که پیامبرشان موسی ، جهت مکالمه با خدایش به قله آن می رفت پناه ببرند . یکی از دلائلی که او را « موسی کلیم الله » نامیده اند همین است . یعنی پیامبری که با آفریدگارش همکلام می شد و با او حرف می زد ؛ و جهت دریافت نمودن راهنمائی های خدایش ، نه به « جبرئیل » و نه به هیچ رابط دیگری نیاز نداشت !
هنگامی که در بحبوحه ی آن جنگ ویرانگر ، یهودیان در پناه کوه مقدس شان « صهیون » پناه گرفتند . برای سکونت در آنجا نیاز به خانه داشتند . از اینرو با پرداخت کردن چند برابر قیمت اصلی ، خانه های برخی از ساکنان آنجا را خریدند !
عرب ها حرص و طمع شان برای دریافت کردن آن مبالغ هنگفت ( در آن زمان ) هر دو سه خانوار در یک مسکن سکونت نمودند . تا خانه های بیشتری به بازماندگان « یسرائیل » بفروشند و پول بیشتری به دست آورند !
« یسرائیل » که او هم پس از پدرش یعقوب به پیامبری قوم یهود برگزیده شده بود . مبنای نامگذاری پیروان سایر ادیان بر روی پیروان آئین یهود گردید . از آن پس بود که ایشان را « بنی اسرائیل = فرزندان یسرائیل » نامیدند !
در جریان ادامه یافتن جنگ دوم جهانی ، بسیاری از اقوام بنی اسرائیل در مناطق مختلف اطراف لبنان کنونی آواره شده بودند. یهودیان پناه برده به کوه « صهیون » به همدینان خودشان پیام دادند: در هر کجا که هستید به این مکان امن بیائید و با ما زندگی بکنید !
اینگونه شد که تا نزدیک به پایان رسیدن جنگ دوم جهانی ، بیشتر ساکنان آن منطقه ( دامنه های کوه صهیون ) از اقوام یهودی بودند ؛ و تعدادشان از فروشندگان خانه های مسکونی شان افزون تر گشت !
بزرگان و اندیشمندان آن مهاجران ، هر وقت می خواستند در رابطه با موضوعات مختلف با همدیگر مشورت بکنند . قرارشان را برای رفتن به مکان مقدس شان ( کوه صهیون ) می گذاشتند ؛ و آن جلسات مهم را ، در آن مکان به قول خودشان « مقدس » برقرار می نموند !
در جریان این مشاوره ها ، با مشاهده وسعت منطقه مسکونی خودشان نسبت به سطح و پیرامون محل اقامت همجواران مسلمان خویش که بسیار بزرگ تر و وسیع تر می باشد . تصمیم گرفتند که به سازمان ملل متحد مراجعه بکنند ؛ و آنجا را نزد آن مؤسسه بین المللی با عنوان کشور « اسرائیل » به ثبت برسانند !
اعضای سازمان ملل هم درخواست آنها را برای عضویت کشور کوچک شان در آن پایگاه رسمی بین المللی پذیرفتند . و آنجا ( اسرائیل ) را به عنوان یک « سرزمین مستقل » در فهرست ممالک عضو آن سازمان قرار دادند !
ملت اسرائیل آدم های دانائی هستند . پس از عضویت در سازمان ملل متحد ، جهت گسترش روابط بین المللی با دیگر ممالک جهان اقدام نمودند ؛ و در بسیاری از علوم و دانش های مهم از بعضی دیگر از کشورهای دنیا پیش تر رفتند !
آنها متخصصان استفاده از آب های زیر زمین هستند ؛ و این مورد را به دیگر کشورها نیز آموخته اند !
مهندسان و معمارهای اسرائیلی بودند ؛ که برج های بسیار مرتفع و مهم و معروف در پایتخت میهن ما را ( مجتمع های آپادانا در بزرگراه تهران کرج ، مجتمع اکباتان در جاده قدیم تهران – کرج ، ساختمان اسکان در فاصله میان دو خیابان شاه و پهلوی ، فروشگاه های « بزرگ » و « فردوسی » ، و بسیاری دیگر از بناهای بزرگ و مهم در شهر تهران ، ثمره تلاش های مهندسان اسرائیلی است ؛ که هنوز پس از اینهمه سال که از ساختن شان می گذرد ؛همچنان زیباترین و معظم ترین مکان های زندگی و محل کار و مراکز بازرگانی و تئاترها و سینماها و کاباره ها و …. در تهران می باشند !
یک سؤآل :
آیا اگر شما خانه ای را از یک فروشنده بخرید ؛ و سالها در آن زندگی بکنید . فروشنده اجازه دارد که آن ملک را از شما پس بگیرد ؟ بدیهی است که پاسخ این پرسش منفی باشد . چون آن مکان و ساختمان متعلق به شماست ، و کسی حق ندارد به زور آن را از شما بگیرد !
بنا بر این : اعراب فلسطینی که جهت کسب در آمد بیشتر ، تعدادی از مسکن های خودشان را به مهاجران قوم یهود فروخته اند . اجازه ندارند که با خریداران آن بخش از آن سرزمین ، با مالکان آنجا بجنگند !
زیرا : « فروشنده فروخت و خریدار هم خرید » !