دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
فلسطینیان در چند ماه اخیر پیشرفت های گام به گام جدیدی داشته اند که مهمترین شان پذیرش کشور فلسطین در دادگاه بین المللی لاهه بود (که جا دارد از آقای بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل، و سایر مسئولان ذیربط کمال تشکر را درخصوص همکاری در این زمینه -با وجود فشارها- اعلام کنم) و آخرین موردش پذیرش شان توسط واتیکان با نظر مساعد پاپ –رهبر کاتولیک های جوان- به عنوان کشوری مستقل است.
گرچه انتخاب مجدد نتانیاهو را به عنوان نخست وزیر اسرائیل، بسیاری عدم موفقیت فلسطینیان ارزیابی کرده اند، اما آن گونه که من به صفحه فلسطین و نحوه پیشبرد سناریوهای ما می نگرم حتی گزینش نتانیاهو و هر کسی که مخالف گفتگوهای صلح باشد، راه کوتاه تری برای فلسطینیان در راه کسب حقوق و مطالبات شان است. چون ما در فلسطین طبق یک سناریو پیش نمی رویم که چنین تحولی مانعی در راه ما باشد، بلکه بر اساس “چند سناریو” گام به گام جلو می رویم که تنها یک سناریو آن گفتگوهای صلح است و سناریویی دیگر که اتفاقاً “کوتاه تر و بدون هر گونه امتیازدهی متقابل” است، راه اقدامات یکجانبه ای است که پیش بردیم. از تصویب فلسطین به عنوان یک کشور مستقل در سازمان ملل گرفته تا توانایی کشاندن سران و نظامیان جنگ طلب اسرائیل بابت جنایت جنگی به دادگاه لاهه و همین طور شهرک سازی ها در سرزمین های اشغالی و ویرانی خانه های فلسطینیان. حالا ما تنها یک گام دیگر با آخرین هدف مان فاصله داریم: رفع اشغال اسرائیل از سرزمین های فلسطین و استقلال عملی کشور فلسطین. اگر تندروهای اسرائیلی مصرند که آن یک گام دیگر را نیز به شکلی یکجانبه و بدون نیاز به گفتگو برداریم، از نظر ما بلامانع است. واقعیت این است که در همین دو سه سال اخیر هیچ دولت صلح طلب اسرائیلی در راه رسیدن عملی فلسطینیان به مطالبات تاریخی شان به اندازه دولت های تندروی ائتلافی اسرائیل مفید نبوده اند و اگر آنان میز مذاکرات را ترک نکرده بودند، اقدامات یکجانبه فلسطینیان برای پذیرش فلسطین به عنوان یک کشور مستقل و عضویت در تقریباً تمامی نهادهای بین المللی رد می شد و حالا حالاها در حال مذاکره، مجادله و چانه زنی با صلح طلبان اسرائیلی بودیم و معلوم نبود که همین مطالباتی را که یکجانبه و بدون امتیازدهی کسب کردیم -اگر هم توافقی پیرامون شان صورت می گرفت، در ازای چه “گذشت هایی” باید بدست می آوردیم.
نتانیاهو نیز برای پیروزی در انتخابات دست اش را رو کرد و مجبور شد علناً بگوید که مخالف گفتگوهای صلح است. گرچه قبلاً نیز به شکل رندانه ای آن را رد کرده بود و می گفت که توافق صلح بر اساس مرزهای 1967 را قبول دارد به شرطی که قدس یکپارچه پایتخت اسرائیل باشد. در حالی که، توافقی که قدس شرقی را جزو کشور فلسطین نشمارد دیگر بر اساس مرزهای 1967 نمی شود! این بازی زبانی او برای فرار از فشارهایی بود که جامعه جهانی به تندروهای اسرائیلی وارد می کرد تا از لاس زدن با مسئله فلسطین بپرهیزند. جالب تر از آن، دیدگاه سیاستمداران مخالف و رقیب نتانیاهو طی انتخابات بود که آنان نیز به شهرومندان اسرائیلی ها قول می دادند که با گفتگوها موافق اند، اما قدس را تماماً برای اسرائیل حفظ خواهند کرد! حالا دیگر دست ها رو شده و صرفاً منتظر گفتگوهای صلح نشستن تنها تلف کردن وقت و تأمین نظر تندروهای اسرائیلی برای خریدن وقت است تا دوران ریاست جمهوری اوباما به پایان برسد. عملاً نیز گفتگوهای صلح مدتی است متوقف شده و آخرین بار نیز توسط دبه نتانیاهو قطع شده است و دست روی دست گذاشتن بیش از این جایز نیست و بی معنی است. اینک زمان آن رسیده تا دولت ایالات متحده مانع از هر گونه اقدامات یکجانبه فلسطین در شورای امنیت نشود و به تندروهای اسرائیلی بفهماند که هزینه های شیطنت های شان چیست و دیگر از برحذر داشتن های صرفاً لفظی اسرائیل بپرهیزد و گام هایی عملی به همراه محمود عباس بردارد.
در این ایام نمایندگان پارلمان اروپا کشور فلسطین را به رسمیت شناختند و دولتمردان اروپایی نیز شهرک سازی های اسرائیل را به کرات در سرزمین های اشغالی محکوم کردند. با این همه، افکار عمومی اعراب و کشورهای منطقه زمانی نسبت به آنان تغییر می کند که عملاً اقداماتی صورت دهند و گرنه محکومیت های لفظی را صرفاً تعارفاتی دیپلماتیک برای حفظ ظاهر تعبیر می کنند. حال که مسئول سیاست خارجه اروپا نیز به تازگی بانویی برگزیده شده که سابقه اش اهتمام ویژه به وضعیت فلسطینیان را در کارنامه اش دارد، اینک به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین توسط دولت های اروپایی، یکی از بهترین گزینه ها در این زمینه است. واقعیت این است که رسیدن فلسطینیان به حقوق حقه شان از جمله کشور مستقل اتفاقی است که از نظر “حقوقی و قانونی” در سال 2012 روی داده و از نظر عملی نیز تاکنون بیش از 130 کشور جهان “عملاً” آن را پذیرفته اند و هر کشوری که با آن مخالفت کند تنها مخالف مسیر درست تاریخ ایستاده است و اگر امروز آن را نپذیرد، فردا دولتمردان دیگری آن را خواهند پذیرفت و به قول ما ایرانی ها “تنها سیاهی می ماند برای زغال” و آن بسان کارنامه ای در طول دوران زمامداریشان در تاریخ ثبت خواهد شد.
اما آنچه فلسطینیان باید از این پس صورت دهند. تشکیل سه پرونده مختلف برای تخلفات اسرائیل در سرزمین های اشغالی است و نه یک پرونده. اول پرونده ای مربوط به جنایت های جنگی اسرائیل در غزه که بدون وقفه و هر گونه معامله سیاسی باید در جریان قرار گیرد و به هیچ وجه متوقف نشود. دوم تشکیل پرونده ای درخصوص ویرانی خانه های فلسطینیان و به جریان انداختن آن نیز در دادگاه های سازمان ملل و توقف اش تنها زمانی که اسرائیل به میز مذاکره باز گردد. سوم تشکیل پرونده های شهرک سازی های یهودی در سرزمین های اشغالی که تنها زمانی باید متوقف شود که اسرائیل شهرک سازی ها را متوقف کند وگرنه پرونده طبق روال در جریان قرار گیرد. درضمن، درخواست جدیدی را برای رفع اشغال از سرزمین های فلسطینیان هم برای مجمع عمومی و هم شورای امنیت تنظیم کنید و قبل از ارائه شان با مقامات آمریکایی و اروپایی مشورت نمایید تا با تعدیلاتی نهایی شود. از حقوق دانان مطمئن تان برای هر راهکار جدیدی در این زمینه ها کمک بگیرید. من منتظر نتایج کارتان هستم.