شتر سواری دولا دولا نمی شود!

0
128

 حدود یک دهه از جریان به بن بست کشیده شده مذاکرات اتمی جمهوری اسلامی با مخالفان برنامه فعالیت های غنی سازی اورانیوم در ایران می گذرد؛ در نشست دوروزه اخیر که در ژنو برگزار شد، نمایندگان مذاکره کننده از سوی رژیم آخوندی در این دوره از مذاکرات، طرحی را به نمایندگان گروه 1+5 ارائه داده اند که خودشان خواسته جزئیات این طرح فاش نشود. به مصداق وعده حسن روحانی در سخنرانی های تبلیغاتی او برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری، که قول داده بود در نظر دارد که بن بست مشکل اتمی میان حکومت اسلامی و مخالفان با این فعالیت ها را در مدت دو سه ماه حل بکند؛ و نیز با توجه به مکالمه تلفنی او با رئیس جمهوری آمریکا در نیویورک، و صد البته حکم شفاهی خامنه ای برای به کارگیری روش ” نرمش های قهرمانانه ” بعید به نظر نمی رسد که این رژیم به سبب گرفتاری های ناشی از معضلات پدید آمده از جانب تحریمهای بین المللی، که بحران اقصادی فزاینده ای را در کشور به وجود آورده است؛ و ناتوانی حکومت و دولت رژیم آخوندی برای مرتفع نمودن مشکلات مورد نظر، آنها را بر آن داشته که طرح خاصی که بتواند ایشان را از بن بست مسأله اتمی شان خارج نماید به اعضای پنج به علاوه یک ارائه داده اند، تا به وسیله آن بتوانند پیش بینی حسن روحانی را تحقق ببخشند!

نکته ای که اهمیت دارد این است که اگر نظر آنها با سوء نیت همراه نیست چرا باید درخواست بکنند که طرح پیشنهادی شان آشکار نگردد؛ مگر آنکه در متن طرح مورد نظر آوانس های بسیاری گنجانده شده باشد که آقایان کسرشان می آید تا این طرح که رابطه مستقیم با حیثیت فعالیت های اتمی شان، که اصرار زیادی هم در باره آن دارند. چه بسا طرح مربوطه شامل مسائلی باشد که با دیدگاههای رهبر به عنوان بالاترین مرجع تصمیم گیری در هر زمینه ای مغایرت دارد و گروه مذاکره کننده جمهوری اسلامی که همگی شان در پست های بالای وزارت امور خارجه رژیم هستند به جلسه اخیر مذاکرات ارائه کرده اند تا سید علی خامنه ای را در مقابل عملی انجام شده قرار بدهند!

در صورتی که این گمان درست باشد، آوانس های ارائه شده در طرح مورد بحث برای حکومت اسلامی و دولت یازدهم رژیم دو فایده خواهد داشت. نخست آنکه سرانجام بعد از یک دهه بلاتکلیفی و تحمل آسیب های ناشی از تحریمها، این بن بست گشوده خواهد شد و فعالیته های اتمی جمهوری اسلامی منوط خواهد شد به برنامه صلح آمیز و به کار گرفتن این موهبت برای پیشرفتهای علمی و ایجاد بهبودی در زندگی کنونی مردم ایران، حسن دوم این طرح نیز اختصاص می یابد به رئیس جمهور دولت یازدهم که هم به قول خویش وفا کرده باشد و هم پیروزی نتیجه حاصله از آن به نام ایشان و دولت او به ثبت برسد!

از سوئی دیگر از این پس فعالیت های مربوط به غنی سازی اورانیوم با مصارف صلح آمیز می تواند با اراده سیاسی کامل و بدون نگرانی از گسترش سلاحهای اتمی همراه باشد؛ در این رابطه محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه حکومت اسلامی گفته: ” از دید من ما به این سمت(استفاده صلح آمیز) پیش می رویم و به آن هم دست می یابیم. ” اگر این سخن وزیر امور خارجه رژیم بر مبنای اتکاء به طرح مورد نظر باشد؛ تردید وجود نخواهد داشت که دولتمردان دوره یازدهم ریاست جمهوری در صدد هستند که خامنه ای را در مقابل یک عمل انجام شده در این رابطه قرار بدهند و بدون آگاهی خودش سرانجام ” جام زهر ” را به او بنوشانند!

در واشنگتن آقای جی کارنی سخنگوی کاخ سفید گفته: ” مذاکرات ژنو سطحی از ” جدیت و محتوا ” را نشان داد که تاکنون شاهد آن نبودیم، آقای کارنی همچین گفته است که نباید انتظار داشت در مذاکرات به یک ” موفقیت سریع ” دست یافت؛ در ضمن اشاره کرده که کارشناسان آمریکا به جزئیات طرح پیشنهادی نمایندگان رژیم برای عبور از بن بست پرونده اتمی که جمهوری اسلامی اجازه فاش شدن آن را نداده و خواسته که محرمانه بماند بررسی می کنند!

در کنگره آمریکا سناتور جمهوریخواه مارکو روبیو یک طرح غیر الزام آور را به کنگره ارائه داده و خواسته در صورتی که جمهوری اسلامی برنامه اتمی خود را کنار نگذارد تحریمهای بیشتری را علیه این کشور تصویب کنند. ارائه چنین پیشنهادی از سوی این سناتور جمهوریخواه کنگره آمریکا، حکایت از هشدار دادن به حکومت اسلامی در مورد فعالیت های اتمی اش می باشد که ضمن آن نکته مهمی را نیز به ذهن می رساند. آنانی که به عنوان ملت ایران که صاحبان اصلی مملکت باستانی خویش اند و باید تمام جزئیات طرح ارائه شده حکومت اسلامی به مذاکره کنندگان بحران اتمی را بدانند از چگونگی آن بی اطلاع اند؛ اما سناتورهای کنگره آمریکا با توجه به مفاد طرح مورد نظر که احتمالا حاوی انصراف رژیم از ادامه بخشهای مهم فعالیت های اتمی اش می باشد و از دیدگاه طرفهای مذاکره کننده بخصوص آمریکا نقطه ضعفی برای رژیم آخوندی خواهد بود؛ با کشاندن اجباری مسؤلان حکومت اسلامی بر سر لبه ی پرتگاه و قرار دادن اینها در موضع خطر، مراتب سوء استفاده خودشان از شرایط موجود را به حدی پیش برده اند که حتی با کوتاه آمدن رژیم در این رابطه باز هم در نظر دارند که طرح گسترش و افزایش تحریمها علیه ایشان را عملی بکنند!

از اینرو لازم است سران حکومت اسلامی به این نکته مهم توجه داشته باشند؛ چنانچه از خاطر به بن بست کشانده شدن مذاکرات، و یک دهه بلاتکلیفی خودشان به ستوه آمده و قصد ایجاد روابط مسالمت آمیز با مخالفان فعالیت های اتمی خودشان را دارند؛ این نکته را هم در نظر بگیرند که: ” شتر سواری دولا دولا ندارد. ” چون بالاخره با قامت بلند شتر هرچقدر هم که خودشان را کوتاه تر هم بکنند؛ باز هم در منظر دید و قضاوت همگان قرار خواهند داشت. متأسفانه چون کوچکترین خلوصی در نیت و دیدگاههای آنها وجود ندارد؛ روز به روز وضعیت زندگی مردم ایران را بیش از پیش در تنگناهای اجتماعی و اقتصادی قرار می دهند و نام نابخردی های خودشان را هم حاکمیت اسلامی معرفی می کنند!

خزان 2572 آریائی هلند

محترم مومنی روحی

 

 

مقاله قبلیحادثه در صحنه فیلمبرداری فیلم «برد پیت»
مقاله بعدینامه روحانی زندانی آقای کاظمینی بروجردی به مناسبت ۸ مین سال اسارتش در زندان ولی فقیه
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.