عزیزان هم میهن، که در بارگاه ابر نیای باستانی مان، در پیرامون جایگاه ابدی کوروش هخامنشی گرد آمده بودید؛ و در این روز خجسته، که مصادف با زادروز شاه شاهان کوروش کبیر است؛ با قامتی افراشته، شادمانی و غریو میهن پرستانه خویش را، با بانگی رساتر از هر صدای دیگری، به گوش همگان در دنیا رساندید. به جهانیان نشان دادید، که ایرانی یکتاپرستی اهورائی است؛ که اگر خون پاک و آریائی او را، با خون کثیف بت پرستان اسلام پناه و اهریمن تبار، در یک لوله آزمایش قرار بدهید. به هیچوجه آنهمه پاکی در آنهمه ناپاکی و پلیدی مخلوط نمی گردد!
دیدن سیل خروشان حضور میهن پرستانه تان در پاسارگاد، بر کورسوی دیدگان عاشقان آن سرزمین آریائی، نور خورشید عالمتاب را هدیه کرد. و صدای فریادآسای تان: ” کوروش پدر ماست ، ایران وطن ماست ” نسیم جان فزای همه جنگل های سرسبز ایران را، بر جسم نیمه زنده ی ما جانی تازه بخشید. آنگاه که فریاد مداوم ” پهلوی ، پهلوی ، پهلوی ” تان را، به گوش دوستداران حکومت پادشاهی پهلوی ارمغان نمودید؛ به آرمان سی و هشت ساله طرفداران این حکومت ایرانساز، جلوه های جانانه از پیروزی زودرس را پیشکش کردید!
شنیدن آوای رسای تان، که بارها و بارها نوای: ” شاهزاده پهلوی تولدت مبارک” را، در فضای مقدس آرامگاه کوروش هخامنشی می پراکندید؛ شادمانی های موجود در همه گیتی را، به طرفداران ایشان بخشیدید. چرا که همگی مان به آشکارا می دانستیم؛ در همان لحظات فراموش نشدنی و سرنوشت ساز تاریخی، دشمنان همگی ما، به ویژه دشمنان قسم خورده شهریار قانونی و رسمی میهن مان نیز، به گونه ” چهار میخ ” در مقابل تلویزیون های شان نشسته بوده اند؛ و تظاهرات میهن پرستانه شما عزیزان را می دیدند. و از تماشای دلاوری های شما، چنان حرص و جوشی می خوردند؛ که نزدیک به ” قبضه روح ” شدن بوده اند!
باشد که تا بدانند و بفهمند؛ که اهورائیان ایرانی، دیگر حضور وجود منحوس و منفور این اشغالگران جنایتکار و دزد و نوکران استعمارگران و شاگردان اهریمن را تحمل نخواهند کرد. زودا که تظاهرات امروز( هفتم آبان 1395 خورشیدی) را، از دل دشت های پیرامون پاسارگاد، به قلب شهرهای ایران بکشانند؛ و این فرومایگان را، از رفیع جایگاهی که نه لیاقت و نه شایستگی آن را دارند؛ به حضیض ذلت و بدنامی و حقارت و پلیدی سرنگون سازند. چه بسا که این بدکاران همه عالم، از هم اکنون ناگزیر گشته باشند، تا که برای حفظ جان شان( چون که مقام شان را همین امروز یکجا باخته اند)، به دنبال مکان امنی باشند؛ تا جان کثیف و بی لیاقت و وجود ناقابل و بی وجودشان را، در لجنزار رسوائی های بدنامی شان، پنهان نمایند. عملی که دیگر کوچک ترین سودی برای شان نخواهد داشت. زیرا که شما عزیزان هم میهن، با کارستان امروزتان، توانستید باری دیگر، بارقه های امید را در دل همگی ایران پرستان آزادیخواه بتابانید؛ و بر سر راه شان آفتاب پیروزی را، درخشان تر از همیشه تابنده بدارید.
ای شما مهربان یاران، ای برناهای پرتوان و امیدآفرین، نور وجود میهن پرست تان، تا سالیان سال پرفروغ و فروزان و تابناک باد؛ که به روشنائی کم سوی چشمان مشتاق همگی ما، از پیرامون پاسارگاد مقدس و افتخار آفرین، دامن دامن خورشید مهر و ایرانیاری عاشقانه تان را ارمغان نمودید.
پاینده ایران اهورائی پادشاهی، به شهریاری رضا شاه دوم پهلوی سوم
نابود باد حاکمیت ابلیس در ایران، و سرنگون باد حکومت تازیان جلاد و اشغالگران ایران بزرگ
محترم مومنی