سید محمدابراهیمی فعال مدنی، سه شنبه آینده اول اردیبهشتماه ۱۳۹۴، به اتهام ارتباط با گزارشگر ویژه سازمان ملل، در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی محمد مقیسه محاکمه میشود.
این زندانی سیاسی که هم اکنون در مرخصی استعلاجی به سر میبرد ضمن تأیید خبر محاکمه مجدد خود درباره اتهام انتسابیاش گفت: «روز ٢٢ اسفندماه ۹۲ و درحالیکه مشغول سپری کردن دوران محکومیت خود در بند ۳۵۰ زندان اوین بودم، مرا بدون هیچ توضیحی به یکی از سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ بردند و مجدداً بدون هیچگونه مدرک قابل استنادی بنده را متهم کردند که از داخل زندان با احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل مکالمه تلفنی داشته و به وی اطلاعاتی درباره وضعیت زندانیان سیاسی بیمار ارائه کردهام.» به گفته ابراهیمی، بازجوی پروندهاش، او را تحتفشار گذاشته بود تا ضمن اعتراف به این ارتباط تلفنی «همهچیز آن گزارش را انکار کند.»
ابراهیمی در ادامه گفت که بازجویان او را تهدید به مرگ زیر شکنجه کرده و گفتهاند «اگر به رابطه با شهید اعتراف نکنی، مثل سال ۸۹ با تو برخورد میکنیم و دیگر باید قید همهچیز را بزنی چون این بار به جای امین آباد میفرستیمت قبرستان کنار ستار بهشتی.»
آقای ابراهیمی از اعضای کمیته مادران عزادار پارک لاله در ۲۲ آذرماه سال ۸۹ به اتهام «توهین به رهبری»، «اقدام علیه امنیت ملی» و «شرکت در جنگ نرم علیه نظام»، بازداشت و ۸ ماه را در سلول انفرادی بندهای ۲۰۹ و ۲۴۰ اوین گذراند. او به کمپین گفت که طی مدت بازجویی، شکنجه شده و برای ارائه اعتراف اجباری مقابل دوربین تحتفشار قرار گرفته است و همچنین در سال ۱۳۹۰ به دلیل شدت فشارهای جسمی و روحی دوران بازجویی تعادل روانی خود را ازدستداده به آسایشگاه بیماران روانی امین آباد تهران منتقل شد اما نیروهای امنیتی پیش از اتمام معالجات او را به زندان بازگردانده و به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردند. او در سال ۹۰ به پنج سال زندان محکوم شد.
به گزارش خبرنامه ملی ایرانیان از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران؛ ابراهیمی گفت که در دوران حبس به مدت چهار سال، از دسترسی به امکانات درمانی مناسب و رسیدگی پزشکی در مراکز درمانی خارج از زندان محروم بود تا اینکه در ۱۵ شهریورماه ۱۳۹۳، پس از ۶۴ روز اعتصاب غذا در سلول انفرادی بندهای ۲۴۰ و ۲۰۹ و انتقال به بیمارستان آتیه تهران براثر خونریزی شدید و مداوم کلیه و بینی، شکستگی چهار دندان در حین بازجویی همچنین ناراحتی ریوی ناشی از شرایط سخت دوران بازجویی، سرانجام دادستانی با اعزام وی به مرخصی درمانی موافقت کرد.
این زندانی سیاسی در حالی در مرخصی استعلاجی به سر می برد که در پی عفو روز عید فطر سال ۹۳ توسط رهبر، با توجه به گذراندن بیش از چهار سال از حکم پنج سال خود باید از زندان آزاد می شد. ولی با تشکیل پرونده های جدید، از آزادی این زندانی عقیدتی جلوگیری می شود.
این زندانی عقیدتی گفت: «حدود شش ماه پس از بازداشت من در اواخر آذرماه سال ۱۳۸۹ به دلیل شدت فشارهای دوران بازجویی و شکنجه فیزیکی و روانی، اوایل سال ۱۳۹۰ به آسایشگاه بیماران روانی امینآباد تهران منتقل شدم و پس از چند ماه مجدداً به زندان بازگردانده، مرا به بند ۳۵۰ زندان اوین منتقل کردند. در اینجا بود که پس از ۸ ماه بیاطلاعی خانوادهام از وضعیت من زمانی که توانستم با خانواده خود تماس بگیرم مطلع شدم که در زمان بازداشت، پدرم را از دست دادهام.»
به گفته ابراهیمی بازجویان وزارت اطلاعات با یادآوری اتفاقاتی که در سال ۸۹ و ۹۰ برای وی رخ داده از او خواستهاند ضمن حضور مقابل دوربین اعتراف کند که همه گزارشهای احمد شهید درباره نقض حقوق زندانیان، «کذب محض» است.
او همچنین گفت که از سوی مأموران امنیتی بند ۲۰۹ زندان اوین متهم شده است که ضمن ارتباط غیرقانونی با احمد شهید، یک لیست از زندانیان سیاسی بیمار به همراه شرح وضعیت جسمی آنها و مستندات موجود درباره فقدان رسیدگی پزشکی مسئولان زندان به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران داده است.
چندی پیش خواهر وی در گفتگو با سایت جرس گفت که پدر او دوهفته پس از ملاقات با پسرش در آسایشگاه روانی فوت کرد:«پدرم وقتی برادرم محمد را در آسایشگاه روانی با وضعیت بسیار بدی دید، بعد از دو هفته از غصه فوت کرد. او وقتی از دیدن برادرم آمد تا قبل از مرگش فقط گریه میکرد و میگفت بروید ببینید با محمد چه کردهاند؟ با او چه کردند که به این حال و روز افتاده است؟ دکترها گفتند از غصه و فشار زیاد فوت کرده است. الان چهار ماه است که از فوت پدرم میگذرد و وضعیت مادرم هم خوب نیست.»
مرخصی استعلاجی ابراهیمی در نوبت نخست در ۱۵ شهریورن ماه سال ۹۳ به مدت ۷ روز بود که بعداً در دو نوبت ۷ روزه تمدید شد. او درباره ادامه مرخصی خود پس از اتمام موعد رسمی به کمپین گفت: «در آخرین باری که برای تمدید مرخصی به دادستانی مراجعه کردم گفتند برو تا خبرت کنیم تا اینکه پیش از عید نوروز طی تماسی با ضامنم گفتند که غیبت کرده ام و باید تا پایان فروردین ماه خود را به زندان اوین معرفی کنم.