سونامی آوارگان در غزه به راه افتاد!

0
172

در پی حمله هوائی ارتش اسرائیل که در ساعت 45 / 10 صبح روز ( یکشنبه 3 اوت 2014 میلادی ) به وقت غزه در شهر رفح صورت گرفت؛ کریس گانس سخنگوی بخش امداد رسانی سازمان ملل متحد، در مصاحبه ای که با یکی از رسانه های گروهی انجام داد؛ در رابطه با این حمله موشکی به یکی دیگر از مدارس تحت کنترل سازمان ملل متحد در غزه، که برای پناه دادن به آوارگان فلسطینی مورد استفاده قرار می گرفت گفت : ” ما در تلاشیم که رقم صحیح کشته ها و زخمی های این حمله را به دست آوریم؛ اما روشن است که چندین نفر کشته شده اند؛ این موشک به نقطه ای در مجاورت مدرسه اصابت کرده است؛ حدود 3 هزار آواره ثبت شده در این مدرسه پناه گرفته اند. ما بیش از 30 بار به ارتش اسرائیل این موضوع را گوشزد کرده بودیم؛ در نتیجه، طرفهای درگیر، از موقعیت این مدرسه و آنچه در آن می گذرد خبر داشتند. ” !

مجری برنامه از کریس گانس می پرسد؛ آیا می دانید این موشک توسط کدامیک از طرفین درگیر، به این مدرسه شلیک شده است ؟

کریس گانس: ” ما فعلا به خاطر رعایت کردن جانب احتیاط، هیچیک از طرفین را به ارتکاب این حمله متهم نکرده ایم. اما مشغول تحقیق هستیم، و اگر بتوانیم به هر نوع جمع بندی برسیم که مستند و مستدل باشد؛ البته آن را اعلام خواهیم کرد. ما پیشتر در خصوص دو حمله مشابه خواستار تحقیق از ارتش اسرائیل شده بودیم؛ یک مورد در خصوص مدرسه ای در بیت هانون، که مورد هدف مستقیم قرار گرفت؛ و یک مورد هم در مدرسه ای در جلبه، که باز هدف حمله مستقیم قرار گرفته است.” !

مجری برنامه، خوب پس برای تحقیق در باره منشأ این حملات، نیازی نیست که منتظر پایان این حملات شویم؟

کریس گانس: ” خوب ما موفق شدیم خیلی سریع بعد از این حملات، کارشناسان مان را به این مناطق اعزام کنیم؛ و آنچه رخ داده را تأیید نمائیم. در جبالیه ما موفق شدیم، گودال محل اصابت و شیئ اصابت کننده را بررسی کنیم؛ خسارات را ارزیابی نموده و مستقیما با شاهدان عینی صحبت کنیم. پس ما می توانیم در محل تا حد زیادی تحقیقاتی برای حقیقت یابی انجام دهیم. اما در نهایت ما منتظر پاسخ ارتش اسرائیل نیز هستیم. “

مجری برنامه، در کل چه تعدادی از ساکنان غزه، در اثر این جنگ، به مدارس تحت پوشش سازمان ملل متحد پناه آورده اند؟

کریس گانس: ” در حال حاضر، در حدود 90 مرکز تحت پوشش سازمان ملل متحد در نوار غزه، حدود 260 هزار نفر پناه گرفته اند؛ و ما تخمین می زنیم، که حد اقل 460 هزار نفر در نوار غزه آواره شده باشند. اگر برآورد ما درست باشد، این به معنای یک چهارم کل جمعیت غزه خواهد بود. پس یک سونامی از آوارگان به راه افتاده؛ و بدین دلیل است که ما از همه طرفهای درگیر، خواستار توقف فوری درگیریها هستیم. زیرا رنج انسانی ناشی از این وضعیت، در سطح عظیمی است؛ و باید خاتمه پیدا بکند. ” !

آیا بهتر نبود، که سخنگوی بخش امداد رسانی سازمان ملل متحد، پیش از انجام گرفتن مصاحبه مورد نظر، در این ارتباط اندکی از وقت گرانبهای خویش را، به پاسخ هائی که می دانست باید به پرسش های مصاحبه کننده با خودش بدهد می اندیشید؟ که تا به درستی می توانست پاسخ های حساب شده تری را به پرسشگر رسانه مورد نظر می داد؟!

اگر سازمان عریض و طویلی مانند ملل متحد، نتواند در جریان بروز چنین حوادثی به درستی عمل بکند؟ باید از کدام مرجع مسئول دیگری می توان چنین انتظاری را داشت؟ از آنجائی که جواب به پرسش بالا فقط عبارت: ” هیچ مرجع دیگری ” است؛ می توان به نتیجه تلخی اندیشید، که این سازمان جایگاه ملل متحد در نام خویش را، با دول متحد تغییر داده؛ و بیش از آنکه به فکر ملت های جهان باشد؛ در اندیشه حمایت نمودن از دولت هائی است، که غنی تر، پر زورتر، جاه طلب تر، زیاده خواه تر، جهانگشا تر و پرنفوذترند !

جنگ طولانی مدت و فرسایشی میان اسرائیل و فلسطینیان، می توانست در همان نخستین سالهای شروع آن خاتمه بیابد. اما سران دولت های کشورهائی که غنی تر، پر زورتر، جاه طلب تر، زیاده خواه تر، جهانگشا تر، و پر نفوذترند؛ به سبب حفظ نمودن منافعی که همیشه برای خود و کشورشان پیش نظر خویش دارند؛ همه زمینه ها و زیرساخت های مسائل مطرح در دنیا را، به گونه ای طراحی و راه اندازی می کنند؛ که حتی به اندازه یک در صد هم به زیان ایشان نباشد. از اینرو، تحقق یافتن ایده های خود خواهانه این زورمداران گیتی، کبوترهائی می شوند که فقط در اطراف حرم معجزه آسای ” امامزاده آمریکا علیه السلام ” پرواز می کنند!

کریس گانس سخنگوی بخش امدادرسانی سازمان ملل متحد، خودش در این مصاحبه اقرار نموده ؛ که تا کنون سی بار به اسرائیل و گروه حماس در رابطه با چنین حملات وحشیانه و جنایتکارانه ای گوشزد کرده اند. سالیان سال است که شورای امنیت سازمان ملل، بارها و بارها برای باز داشتن اسرائیل از ادامه حملات سنگین به بخش های مسلمان نشین اراضی منطقه فلسطینیان، قطعنامه های متعددی صادر و به آنها ابلاغ نموده است. که البته اسرائیل هم بارها و بارها، همه آنها را نادیده و ناشنیده گرفته، و کوچکترین بهائی به تذکر شورای امنیت نداده است !

قوی ترین متحد کشور اسرائیل، ایالات متحد آمریکاست؛ همانطوری که شقی ترین حامی گروه تروریستی حماس نیز جمهوری منفور اسلامی است. این دو بزرگترین و شقاوت پیشه ترین ممالک جهان، از هر راهی که بتوانند، و با هر روشی که مایل باشند، به اسرائیل و حماس یاری می رسانند؛ و موجب می شوند تا حاکمیت کشور اسرائیل، و سران غیر منطقی گروه حماس، به طور مداوم هیزم بیشتری به درون شعله های سرکش آتش جنگ بریزند و آن را ادامه بدهند؛ و همه روزه تعداد بیشتری از مردم بی گناه هر دو سوی قضیه را، به کام نیستی بسپارند!

محترم مومنی

مقاله قبلینظامیان، اسلام گرایان و سیاستمداران خاورمیانه هوشیار و مصمم پیش روند؛ در نقطه عطف تاریخ خاورمیانه و جهان
مقاله بعدیتغييرات و تحولات اساسي در صفحه عراق و سوريه؛ نماينده زني كه الگويي براي همه مردان است
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.