سرانجام پس از اینهمه انتظار، وزیر امور خارجه ایالات متحده، کاترین اشتون مسؤل سیاست خارجی اتحادیه اروپا و محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، بعد از ساعت ها مذاکره بر سر فعالیت های اتمی رژیم آخوندی، برای رسیدن به یک توافق جامع، در محل برگزاری نشست اخیر در وین، پشت تریبون سالن محل کنفرانس مطبوعاتی ایشان قرار گرفتند؛ و راجع به نتیجه این جلسه مهم، با خبرنگاران حاضر در آن محل گفتگو نمودند. این سه سیاستمدار، تلاش زیادی نمودند، که تا ظاهر قضیه را موجه و مفید توصیف بکنند؛ اما کلام دور از حقیقت ایشان، به شنونده آن، عدم رضایتمندی طرفین مذاکره کننده را القاء می کرد!
جای تعجب نیست که مذاکرات برای هفت ماه دیگر تمدید گشته است. این موضوع از قبل کاملا قابل پیش بینی بود. هفت ماه بعد نیز به هیچ نتیجه منطقی نخواهند رسید؛ چون برندگان اصلی مسابقه ماراتون ” مذاکرات هسته ای ” حاکمان کشورهای اسرائیل و عربستان سعودی و چند کشور شیخ نشین همسایه با ایران هستند. ناگفته نماند، بیش از همه این کشورها، چین و روسیه که خودشان هم در جمع مذاکره کنندگان می باشند؛ نفع بیشتری از تمدید شدن مذاکرات، و عدم تعلیق تحریمها علیه جمهوری اسلامی را به دست خواهند آورد!
زیان تحریمها، و لطماتی که این امر بر زندگی فردی و اجتماعی مردم ایران وارد آورده و می آورد؛ نتیجه سودآوری برای دو کشور چین و روسیه را در بر دارد. زیرا هر چه تحریمها افزون تر و طولانی تر، حضور کالاهای بنجل چینی در بازار سراسر ایران فراوان تر، هر چه که مدت مذاکرات زیادتر تمدید بشود؛ نقش قیمومیت سیاسی روسها برای جمهوری اسلامی نیز گسترده تر می گردد. همه سود می کنند جز مردم ایران، همه از این خوان پرنعمت بهره می برند جز ملت مظلوم ایران، همه بر آقائی شان افزوده می شود؛ جز سران نگونسار و فرصت طلب و قدر پرست حکومت جنایتکار آخوندی، که طبق سنت شغلی و خاصیت روضه خوانی، جز گدائی و نوکری را نیاموخته اند!
مذاکرات هسته ای میان جمهوری اسلامی و گروه 1+5 ، از سه شنبه هفته گذشته در وین پایتخت اتریش آغاز شد؛ و تا به امروز دوشنبه 24 نوامبر 2014 ادامه یافت و به پایان رسید. چون این نشست نیز مانند جلسات پیشین، به نتیجه ای که طرفین را راضی نماید نرسید؛ مذاکرات را برای مدت هفت ماه دیگر، یعنی تا هفتم تیر سال آینده خورشیدی تمدید کردند. اما این فقط صورت مسأله است، و تا وقتی که خود مسأله حل نشود؛ همه چیز به نفع دیگران است و به زیان مردم ستمدیده ایران!
حتی خود آخوندها نیز از نتیجه ظاهری این جلسه، تا حدود زیادی سود نمودند. زیرا مذاکره کنندگان 1+5 در این نشست تصویب نمودند؛ که تا موعد مقرر بعدی( هفت ماه آینده )، همه ماهه مبلغ هفتصد میلیون دلار از پول نفت ایران که در اثر تحریمها بلوکه شده اند؛ به حکومت اسلامی باز پس داده شود. بنابراین چنین مصوبه ای می تواند، در واویلای اقتصاد ورشکسته رژیم اسلامی، گوشه ای از چاله های ورشکستگی اقتصاد کشور را پر کند. البته اگر یکسره به حساب آقا به بیت رهبری سرازیر نشود؟!
عدم به توافق رسیدن این بار مذاکره کنندگان، موجب خوشحالی دولتمردان کشور اسرائیل همپیمان آمریکا خواهد شد. چون آقای نتانیاهو در مصاحبه ای اعلام کرد، عدم توافق بهتر از یک توافق بد است. چه بسا چنین آرمانی، نزد حاکمان عربستان سعودی و دیگر کشورهای شیخ نشین همجوار ایران نیز ارزشمند باشد. زیرا اگر مذاکرات به نتیجه نهائی برسند؛ باب دوستی و معاملات اقتصادی، میان حکومت آخوندی با مخالفان کنونی ایشان، به ویژه با کشور آمریکا دوباره از سر گرفته خواهد شد. در نتیجه، وابستگی های نفتی آمریکا به سعودی ها و قطر و کویت، کمتر می شود؛ و در این رهگذر، استیلای اسرائیل و عربها بر آمریکائیان نیز کاهش می یابد. و این بزرگترین مستعمره عالم سیاست در دنیا، از تسلط اربابان حقیقی خویش نجات می یابد!
بر همین اساس، شایسته است که رؤیاهای دور از واقعیت را کنار بگذاریم؛ تا بتوانیم بیشتر به اصل ماجرا بپردازیم. اصل قضیه نیز جز این نیست، که آمریکا درون دریای پندارهای سودپرستانه خویش در حال غرق شدن است. و رندان بی خاصیتی مانند حاکمان کشورهای نفت خیز عربی، که جز پول ( آنهم صدقه سر نفتی که دارند) هیچ امتیاز دیگری را دارا نیستند؛ از وضعیت اقتصاد نابسامان ایالات متحده آمریکا، به بهره برداری سیاسی مشغول اند. تا این کشور که به پر قدرت ترین مملکت جهان شهره است، بتواند گله ی شیوخ عرب در منطقه خاورمیانه را، نگاهبانی کند و مراقب منافع مادی و معنوی آنها باشد؛ و جلوی حمله گرگها به این رمه ثروتمند را بگیرد!
به عبارتی دیگر، در سراسر گیتی همه دولت ها در صدد رساندن ملت های شان به منابع سودآور هستند. اما ملت دربند میهن ما، که از داشتن چنین رهبران دلسوزی محروم می باشند؛ به جای رسیدن به منابع سودآور جهت داشتن یک زندگی بهتر و آسوده تر، روز به روز به انتهای زیر خط فقر نزدیک تر می شوند؛ و اموال ایشان به دست یک مشت یاغی بیابانگرد بی هویت صحرا نشین، که نسب شان به تازی های بی تمدن عصر حجری در شبه جزیره عربستان می رسد؛ به تاراج دشمنان داخلی کشورشان می رود!
شگفت آنکه، همگان در پی به دست آوردن سود بیشتری در هر زمینه ای می باشند؛ در حالی که مردم ایران، که در رؤیاهای خام و پندارهای خرافی و اکتساب شده از اعراب، مسخ حضور این اشغالگران گشته اند. و به جای شوریدن بر آنها، برای به دست آوردن آزادی و امکاناتی که حق مسلم آنهاست؛ به پیروی از آخوندهای بی کفایت، دارا بودن انرژی اتمی را حق مسلم خویش می دانند!
داشتن امکانات اتمی، جهت بهبود بخشیدن به فعالیت های پزشکی و صنعتی و …. حق مسلم همه ملت ها و آنهاست؛ به شرط آنکه حاکمیت کشور اشغال شده شان، در صدد تولید نمودن بمب هسته ای، برای نابودی ملت های دیگر نباشد. افسوس که این حقیقت را، همه جز مردم ایران، که درون مرزهای آن سرزمین، که در اسارت مشتی آخوند جنایتکار می باشند می دانند!
محترم مومنی