چنانچه مذاکرات هسته ای سقوط کرده و به نتیجه مورد نظر گفتگوکنندگان در این نشست ها نرسد؛ امکان به نمایش گذاشته شدن چند سناریوی مرتبط با موضوع دستیابی به توافق جامع در مذاکرات هسته ای، غیرقابل تصور که نیست بماند؛ بلکه بسیار زیاد هم خواهد بود. از آنجائی که تهیه کننده و کارگردان و ایفا کنندگان نقش های مختلف در این نمایشات، عاملان و مجریانی هستند، که در هر کار برآمده از بستر رودخانه همیشه جاری سیاست می باشند؛ و از همین چشمه سار آب حیات می نوشند و جان می گیرند و سیراب می شوند؛ و نیز بدان جهت که ماهیت سیاست در هر زمینه ای که باشد؛ همواره دو چهره ظاهری و پنهانی دارد. تردیدی نخواهد بود، که سناریوهای مورد نظر نیز، با همین کیفیت به اجرا در بیایند؛ و چهره های دوگانه خودشان را داشته باشند!
در ارتباط با ادامه یافتن مذاکرات هسته ای، و به نتیجه رسیدن یا شکست خوردن آن، در میان صاحبنظران و سیاستمداران جهان، احتمال سقوط کردن و به نتیجه نرسیدن آن، به همان اندازه قوی است که عکس آن می باشد. بر این اساس، آنانی که احتمال بیشتر را به شق نخست این موضوع(سقوط کردن مذاکرات) می دهند؛ پیش بینی به صحنه آمدن چند سناریوی ناخوشآیند، که بدون شک، هر دو چهره پنهان و آشکار را نیز در بر داشته باشند؛ دور از ذهن و ناشدنی نمی دانند!
آنها ظاهر سقوط کردن مذاکرات را بدون خطر تلقی می کنند؛ اما چهره ی ناپیدای آن را، محتوی درونی خطرآفرین بر شمرده اند. و معتقدند که در صورت سقوط کردن مذاکرات، رویدادهای گوناگونی به وقوع خواهند پیوست؛ که احتمال به نمایش در آمدن برخی از سناریوهای سیاسی، و یا جریاناتی که نتایج بدی را به بار بیاورند را عملی می دانند!
به زعم ایشان موضوعات زیر سناریوهائی می باشند؛ که پس از سقوط نمودن مذاکرات هسته ای میان 1+5 و آخوندها، امکان به صحنه آورده شدن را خواهند یافت. این گزینه ها ممکن است که کاملا منطبق با دیدگاه های این کارشناسان نباشند؛ ولی چنانچه از میان آنها فقط چند گزینه پیش بینی شده امکان روی دادن را بیابند؛ خطرات بسیار بزرگی ایران و ملت آن را تهدید می کنند. خوشبختانه گزینه نظامی که همیشه آمریکا بر روی میز آماده گذاشته است؛ در میان مردم این کشور، و نیز برخی از سیاستمداران آمریکائی طرفداران چندانی ندارد. گزینه تشدید شدن تحریمهای فلج کننده نیز، از دیدگاه جامعه جهانی شدنی نیست و و واقعیت نخواهند یافت. اما شاید، یکی یا چند و یا همه سناریوهای زیر، امکان به نمایش در آمدن را بیابند:
آیا حقیقتا گزینه نظامی وجود دارد؟ هدف دولت اوباما از گزینه نظامی، برای بمباران کردن تأسیسات هسته ای زیر زمینی جمهوری اسلامی است. اما با تحویل داده شدن سیستم دفاعی هوائی اس 300 از سوی روسیه به آخوندها، با آنکه اوباما معتقد است؛ هواپیماهای جنگی کشورشان توان نفوذ به مرزهای هوائی ایران را دارند. اما با این حال، رهبران ارشد پنتاگون به طور علنی، بر محدودیت های ناشی از بمباران مراکز زیر زمینی ایران تأکید دارند!
آیا جامعه جهانی می تواند تحریمها را شدت ببخشد؟ خیر، زیرا آنها نمی خواهند با مسدود نمودن مرزهای دریائی و زمینی د ایران، از حرکت معمولی سرمایه و کالا در منطقه جلوگیری کنند. این کار به زیان جامعه جهانی است و خودشان را نیز به زانو در خواهد آورد!
آیا روند جایگزینی برای مذاکرات وجود دارد؟ در صورت سقوط مذاکرات، و عدم دسترسی گفتگوکنندگان به یک نتیجه جامع نهائی، پیش از آنکه طرفین مورد نظر برای انداختن تقصیرات بر گردن همدیگر به نزاع برخیزند؛ آخوندها همچنان در موضوع فعالیت اتمی صلح آمیزشان پای فشاری خواهند کرد. و چون در مورد عملکردهای خطرآفرین آنها در آینده دور یا نزدیک، موجب پا برجا ماندن سوء ظن های کنونی خواهد بود. اسرائیل و دیگران، خودشان دست به کار رفع خطر یا تضعیف کردن آن می گردند. در این جنگ پنهانی، احتمال انفجارهای مشکوک، قتل و حملات سایبری مخرب قابل پیش بینی هستند. چه بسا کشورهای امیر نشین در منطقه نیز، به خاطر دفاع از سرزمین های کوچک خودشان، در برابر حملات احتمالی حکومت اسلامی، در این رابطه با اسرائیل به همکاری مشغول بشوند!
آیا ممکن است که آخوندها به سرعت بمب اتمی تولید کنند؟ کارشناسان مربوطه، در نهایت خوش باوری معتقدند که این کار صورت نخواهد پذیرفت؛ ایشان با توجه به سخنان(فتوای) چند ماه پیش خامنه ای، که از دیدگاه اصول حوزوی هنوز آیت الله محسوب نمی شود؛ و به همین لحاظ نیز اجازه صادر نمودن فتوا را ندارد. او چندی پیش دست زدن به تولید بمب اتمی را حرام دانسته بود. خیال کارشناسان از این بابت راحت است. زهی خیال باطل و زهی کارشناسی غیرکارشناسانه!
این کارشناسان و سیاستمداران، هنوز با چهره های مخفی و شخصیت های چندگانه آخوندها آشنائی ندارند. به تصور ایشان چنانچه مذاکرات سقوط کند؛ سران حکومت اسلامی، غنی سازی را که از سال پیش متوقف کرده اند را از سر خواهند گرفت. و اگر هدف شان صلح آمیز نباشد و بخواهند بمب اتمی تولید کنند؛ برای این کار بین یک تا سه سال وقت لازم دارند؛ و احتمال این کار را زیاد نمی دانند. ولی اگر با چهره های مخفی و شخصیت های چنگانه و منفی آخوندها آشنائی می داشتند؟ می بایست همین اکنون نیز نسبت به این مورد که جمهوری اسلامی بمب اتمی دارد یا نه مشکوک باشند. زیرا کارهای اهریمن و شاگردان وی هیچگاه قابل پیش بینی و پیشگیری نیستند!
محترم مومنی