سردار مرتضی رضایی و مافیای پشت پرده “بیت رهبری” ـ بخش سوم

0
1432
سردار مرتضی رضایی اولین نفر از سمت چپ
سردار مرتضی رضایی اولین نفر از سمت چپ

سردار مرتضی رضایی و سپاه پاسداران و قاچاق و تجارت عتیقه‌جات
سردار مرتضی رضایی از هر وسیله و موقعیتی برای کسب ثروت استفاده می‌کرد. باآنکه غرق در ثروت بود، اما او همچنان برای بقاء نظام جمهوری اسلامی و خود باید کسب قدرت می‌کرد و این کسب قدرت بدون ثروت، با توجه به حضور رقبای سیاسی و … امکان نداشت.
به‌هرروی مرتضی رضایی و تیم او در سپاه خاصه در سازمان حفاظت اطلاعت سپاه وارد یک بازی و ماجرای تازه می‌شود و آن یافتن و کشف آثار گران‌بهای باستانی و عتیقه‌جات برای فروش در بازارهای آمریکا و اروپا بود.
پس تیم سردار مرتضی رضایی دست‌به‌کار شدند و به تحقیق و جستجو پرداختند. در سراسر ایران و نقاط دورافتاده و دارای تاریخ و امامزاده‌ها و بناها و محل‌های احتمالی را به گمان آنکه در این مناطق اشیاء و عتیقه‌جات یافت شود را در پوشش‌هایی مانند حفظ میراث باستانی و نظایر آن و به بهانه ترمیم و مرمت آنجا را قرق کرده و شروع به جستجو و خاک‌برداری و حفاری نموده و تا به اشیاء و عتیقه‌جات احتمالی دست پیدا کند. سردار مرتضی رضایی از طریق قاچاق و فروش عتیقه‌جات و آثار و اشیاء باستانی و تاریخی به ثروت عظیمی دست‌یافت؛ که البته مرتضی رضایی به این کار به چشم یک تفریح نگاه می‌کرد.

سردار مرتضی رضایی و قاچاق سوخت ایران به خارج از کشور
سردار مرتضی رضایی بی‌شک یکی از بزرگ‌ترین عناصر قاچاق سوخت به خارج از ایران بوده است. سرداری که در قامت یک فرد تمام‌عیار امنیتی و اطلاعاتی در صنعت نفت کشور نفوذ داشته و همواره با باند و تیم خودش، نفت، بنزین و گازوئیل ایران را به‌صورت غیرقانونی و قاچاق به کشورهای منطقه ارسال و به فروش می‌رسانده است.

در این میان و در امر قاچاق سوخت این سردار شرکا و همکارانی هم داشت که عبارت بودند از:

1-سردار مسعود (سعید) پور عزیزی فرمانده پشتیبانی کل سپاه پاسداران (یکی از وظایف پشتیبانی در ارتش و سپاه، تهیه سوخت برای یگان‌های زمینی، هوائی و دریایی می‌باشد)
2-سردار مسعود بیگ زاده (نام‌برده که بعدها در آمریکا دیده شد و در قامت یک اپوزیسیون در رسانه‌های فارسی‌زبان آمریکا نفوذ کرده و حتی در تلویزیون کانال یک که متعلق به آقای شهرام همایون است مدتی برنامه‌ای تحت عنوان گارد ملی را اجرا می‌کرد)
3 – سردار نادر فلاح …

که بین سردار مرتضی رضایی و 3 سردار فوق‌الذکر اختلافات مالی روی داد و سردار رضایی که هیچ‌گاه اجازه نفس کشیدن به رقبا و شرکا نمی‌داد، درصدد حذف این شرکا برآمد. سردار مسعود (سعید) پورعزیزی فرمانده کل پشتیبانی سپاه به اتفاق سردار نادر فلاح که هر دو همشهری و متعلق به یک محله و منطقه بودند (بندر انزلی) با توطئه و پرونده‌سازی سردار مرتضی رضایی دستگیرشده و روانه بازداشتگاه‌های مخفی و امنیتی سپاه می‌شوند؛ و حتی در دهه 70 سردار پورعزیزی مبلغی بیش از 25 میلیارد تومان را به‌حساب مرتضی رضایی واریز کرده تا اختلافات تمامی یابد ولی سردار مرتضی رضایی، راضی و دست‌بردار نبود و درصدد حذف آن‌ها برآمد و سرانجام سردار بیگ زاده به آمریکا رفت و لباس مبارزه و اپوزیسیون بر تن کرد و ندای ای وای وطن سر داد. ولی بخت با نادر فلاح یار نبود و این سردار نگون‌بخت پس‌ازآنکه به زندان اوین منتقل‌شده بود با قید وثیقه و سند آزاد شد که به هنگام بازگشت به بندر انزلی در جاده تهران به انزلی ناگهان با اتومبیل به دره سقوط کرده و در جا جان می‌سپارد و با خود اسرار بسیاری را به گور می‌برد و یکی از رقبا و شرکا مزاحم، سردار مرتضی رضایی حذف می‌شود؛ اما از سردار پورعزیزی خبری دیگر در دست نیست این سردار در چند مرحله جابه‌جایی از بازداشتگاه‌های سپاه به حشمتیه و اوین سرانجام ناپدید گشته و کسی از زنده و یا مرده این سردار اطلاعاتی ندارد.
این چند سردار سوخت یگان‌های رزمی و زرهی سپاه را به‌صورت مخفیانه و غیرقانونی از پادگان‌ها و… خارج کرده و به دلالان و مصرف‌کنندگان سوخت در کشورهای چون افغانستان، پاکستان، تاجیکستان و ترکیه و عراق و… به فروش می‌رساندند و از این راه مبالغی سرسام‌آور به جیب خود سرازیر می‌کردند.

سردار مرتضی رضایی و سازمان‌دهی لباس شخصی‌ها و گردان‌های عاشورا
حال سردار مرتضی رضایی که ازنظر مالی و درآمد تأمین‌شده بود، درصدد تجهیز و سازمان‌دهی نیروهایی برای مقابله با شورش و اعتراضات احتمالی مردم، بود. لذا او طرح گردان‌های عاشورا را اجرا کرد و گردان‌های عاشورا را سازمان‌دهی و تجهیز نمود. همچنین سازمان‌دهی و تجهیز نیروهای لباس شخصی و هماهنگ نمودن آن‌ها با گردان‌های عاشورا و بسیج و سپاه ازجمله کارهای او بوده است.
در طی این سال‌ها همه سرکوب‌هایی که توسط اوباش و لباس شخصی‌ها صورت گرفته، مستقیم و غیرمستقیم زیر نظر افرادی چون سردار مرتضی رضایی بوده است. مخصوصاً سرکوب اجتماعات دانشجویی و کارگری در دوران ریاست جمهوری خاتمی و حتی سرکوب شدید دانشجویان در واقعه کوی دانشگاه سال 1378 و. . .
نگارنده ضمن صحبت‌هایی که با سعید عسگر ضارب سعید حجاریان و سردار پورعزیزی در زندان اوین داشتم، متوجه شدم که عناصری چون سعید عسگر و اراذل‌واوباش بسیجی همگی مستقیم و غیرمستقیم تحت امر مرتضی رضایی بوده و از او دستور می‌گرفته‌اند و حتی ترور حجاریان به دستور و هماهنگی مرتضی رضایی بوده است.

در بخش نخست خواندیم:

  • نزدیکی به خامنه ای و مستحکم کردن نقش رهبری وی
  • عزل محسن رضائی

و در بخش دوّم:

  • قاچاق نفت خام عراق از خلیج‌فارس توسط سردار مرتضی رضایی