دینار چاپ تقلبی عراقی
مرتضی رضایی پروژه چاپ دینار تقلبی عراقی را به دست گرفت و به دستور و زیر نظر او یک گروه متخصص از سپاه در یک چاپخانه متعلق به سپاه واقع در خیابان شریعتی تهران اقدام به چاپ دینار تقلبی عراقی کرده و آنها را بهسوی عراق ارسال نمودند. این امر زمانی صورت گرفت که اقتصاد عراق نابسامان بود و مرتضی رضایی نهتنها به اقتصاد بیمار و سیستم و نظام پولی، عراق ضربه وارد میکرد بلکه صاحب ثروتی نجومی و غیر باور میگشت، ثروتی که حتی در خواب هم نمیدید؛ اما این پایان ماجرا نبود!
خرید خرمای عراق و…
این بار مرتضی رضایی چشم به تجارت خرمای عراق داشت. خرمایی که مرغوبترین خرمای جهان است و عراق زمانی دو سوم خرمای جهان را تولید میکرد؛ و آن زمان در تحریم بود و فشار سخت اقتصادی را بالای سرخود داشت. مرتضی رضایی با یک ژنرال عرب در امارات متحده عربی آشنا شده بود و بهواسطه همان ژنرال که زمانی او هم مانند سردار مرتضی رضایی فرمانده حفاظتواطلاعات ارتش امارت متحده عربی و بعد فرمانده کل ستاد مشترک ارتش شده بود، با (عدی) یکی از پسران جنایتکار و خونآشام و فاسد صدام حسین آشنا و ایجاد رابطه پنهانی میکند؛ بواسطه همین آشنایی گروه مرتضی رضایی با موافقت عدی پسر صدام حسین وارد یک معامله بسیار پرسود میشود. مرتضی رضایی خرمای بینظیر عراق را با قیمتی اندک از عدی پسر صدام حسین خریداری و آن را باقیمتی گران به کشور آلمان برای ساخت مشروب میفروشد. البته خرما از عراق بارگیری شده به کشور امارات متحده عربی رفته ازآنجا به کشور آلمان و کارخانه مشروب سازی ارسال میگردید؛ اما مسئله مهمتر و جالبتر قضیه این بوده که طبق توافق میان مرتضی رضایی و دلالان خرید خرما در آلمان، قرار بر این بوده که بخشی از پول بهحساب مرتضی رضایی ریخته شود و در ازای بخش دیگر مبلغ دلالان آلمانی برای مرتضی رضایی مواد اولیه ساخت بمبهای شیمایی و قطعات و لوازم ساخت جنگافزارهای شیمایی و میکروبی واتمی را خریداری و به ایران ارسال کنند؛ اما دستان مرتضی رضایی و عدی پسر صدام حسین به همین مسئله ختم نشد.
قاچاق نفت خام عراق از خلیجفارس توسط سردار مرتضی رضایی
عراق در تحریم بود و حق فروش نفت را نداشت و قانون نفت در برابر غذا در مورد او توسط غرب و سازمان ملل اعمال میشد. اینجا بود که باز مرتضی رضایی با زیرکی و درایتی که داشت وارد عمل شده و طی تماسی که با عدی پسر صدام و برخی از صاحبمنصبان عراقی برقرار میکند به آنها قول همکاری برای فروش و خروج نفت به هر میزان که باشد، آنهم غیرقانونی و برخلاف قانون نفت در برابر غذا و با نقض تحریمهای اعمالشده برای عراق از سوی غرب و سازمان ملل، توسط سپاه پاسداران و مخفیانه و با نفتکشهای در اجاره سپاه و با استفاده از قلمرو آبی ایران در خلیجفارس و تنگه هرمز را میدهد.
توافق حاصل میشود و مرتضی رضایی عهدهدار مأموریت خارج کردن نفت خام عراق بهصورت غیرقانونی و مخفیانه و بیشتر از حد مجاز تعیینشده توسط سازمان ملل و غرب از خلیجفارس و تنگه هرمز میشود. بنا بر روایت راوی در طی یک پرسه زمانی نفتکشهای در اجاره سپاه، نفت خام عراق را از عدی پسر صدام تحویل گرفته و با استفاده از قلمروی آبی ایران در خلیجفارس و شبانه و بهدوراز دید ناوگان دریایی غرب در خلیجفارس از تنگه هرمز با پرچم ایران خارج میکردند. دولت عراق و عدی پسر صدام حسین باید بابت این خارج کردن و فروش غیرقانونی نفت خام عراق توسط مرتضی رضایی مبلغی را تحت عنوان پورسانت آنهم کلان بهحساب بانکی مرتضی رضایی واریز کنند. مبلغی که باور کردن آن برای هر شخصی سخت است؛ اما در این میان یکی از فرماندهان منطقهای نیروی دریایی ارتش خواسته و یا ناخواسته وارد این بازی و جریان میشود که بعد از مدتی چون مرتضی رضایی قصد نداشت کسی از این جریان مطلع گردد و هر مورد مطلع و مشکوک و نامناسب غیرخودی، باید حذف و یا برکنار میشد، طبق یک پروندهسازی که مرتضی رضایی طراح بزرگ آن بود، یک پرونده برای آن فرمانده عالیرتبه نیروی دریایی ارتش ساختهشده و سپس او را به جرمی واهی دستگیر و روانه بازداشتگاه امنیتی 66 سپاه واقع در قصر فیروزه تهران میکنند؛ که اکنون از سرنوشت و زنده و یا مرده این فرمانده منطقهای نیروی دریایی ارتش خبری نیست.
سردار مرتضی رضایی و سپاه پاسداران و قاچاق مواد مخدر
همانطور که در سطور قبلی اشاره شد مرتضی رضایی با یک ژنرال ارتش امارات متحده عربی آشنا میشود. این ژنرال ارتش امارات متحده عربی که مدتی فرمانده حفاظتواطلاعات ارتش امارت و بعد فرمانده ستاد مشترک ارتش بود، باعث آشنایی مرتضی رضایی با برخی از عوامل و فرماندهان و مقامات ردهبالای سازمان القاعده میشود. در طی این آشنایی یک پیمان همکاری اطلاعاتی و امنیتی با این سازمان توسط سردار مرتضی رضایی بسته میشود. دامنه همکاری و نزدیکی مرتضی رضایی با سازمان القاعده به آنجا میرسد که مرتضی رضایی تصمیم میگیرد که با استفاده از توان نیروی دریایی سپاه و چند کشتی دیگر اقدام به خرید مواد مخدر از سازمان القاعده در جنوب پاکستان نماید. این امر تحقق میپذیرد و مواد مخدر توسط رابطین سازمان القاعده در بنادر پاکستان تحویل کشتیهای تحت امر سپاه پاسداران شده و به پهنه خلیجفارس ارسال میگردد. آنچه باید برای مصرف داخل ارسال میشد ارسال میگردید و مابقی در وسط آبهای خلیجفارس معامله و به فروش میرسید و…
مرتضی رضایی با این تجارت نهتنها باز به سود کلانی رسیده بود، بلکه یک خط ترانزیت اختصاصی و انحصاری برای خود و سپاه پاسداران تدارک دیده و ایجاد کرده بود و قسمتی از خط ترانزیت مواد مخدر را از پهنه کویر به پهنه خلیجفارس و دریای عمان کشانده بود. این بدان معنا بود که بخش عمده واردات مواد مخدر به ایران را سپاه پاسداران و شخص سردار مرتضی رضایی بهصورت انحصاری به دست گرفته و بدون دغدغه و خطر و با استفاده از امکانات سپاه پاسداران و نیروی دریایی سپاه و سازمان امنیتی سپاه مواد مخدر از کمخطرترین راه وارد ایران میشده و میشود.
در بخش نخست خوانیدم:
- نزدیکی به خامنه ای و مستحکم کردن نقش رهبری وی
- عزل محسن رضائی
آنچه در بخش سوم خواهید خواند:
- قاچاق و تجارت عتیقهجات توسط سردار
- سازماندهی لباس شخصیها و گردانهای عاشورا