اختلافات میان سعودی ها با آخوندهای حاکم در ایران، در تعداد زیادی از موارد مورد علاقه دو طرف ریشه دارند. موضوع اصلی ریشه این اختلافات، تفاوت میان دو مذهب شیعه و اهل تسنن است؛ که دارای قدمتی نزدیک به هزار و چهار صد و اندی سال می باشد. ولی بعد از حمله خلیفه دوم مسلمین ” عمر ابن الخطاب ” به ایران، و تحمیل شدن دین پلید شان به ایرانبان آن دوران، که البته به زور شمشیر اعراب وحشی قبیله قریش به ریاست عمر، و ترویج عقاید سنی ها به تازه مسلمان های ایرانی، بعضی از مردم کشور ما، دست کم در ظاهر به دین جدید گرویدند؛ اما بیشترشان بر دین اهورائی و یکتاپرستانه خویش، که توسط ” زرتشت پاک نهاد ” به عنوان پیامبر ایشان، بر دین خود باقی ماندند.
علی پسرعموی پیامبر و داماد وی، که طبق پیشنهاد محمد می بایستی به جانشینی پیامبر اسلام می رسید؛ اما با خدعه های دیگر عموزاده های خودش و محمد(ابوبکر و عمر و عثمان)، از این مقام خلع گردید؛ و سه فرد نامبرده بالا به ترتیب به خلافت مسلمان ها رسیدند. پس از بیست و پنج سال، علی به سکوت خود خاتمه داد؛ و به عنوان خلیفه چهارم و امام اول شیعیان بر مسند قدرت نشست. از همان زمان تا کنون، اختلافات میان سنی ها(کسانی که پیروی نمودن از آدابی که خود محمد انجام می داد.) و شیعیان که به خاطر کنار گذاشته شدن علی از مقام نخستین خلیفه مسلمان ها، و اجبار وی به تحمل یک سکوت بیست و پنج ساله، خصومت شدیدی با سنی ها داشتند. این اختلافات هرگز حل نشدند، بلکه بر حجم آنها نیز افزوده گردید!
براساس همین اختلاف ریشه ای بین اهل تسنن و شیعیان، هنوز بعد از چهارده قرن، کشورهای سنی نشین و ممالکی که مذهب اکثریت شهروندان آنها شیعه بود و هست. همچنان هیچ رابطه خوبی با همدیگر ندارند؛ و مسائل سیاسی روز نیز، بر آتش اختلافات ایشان دامن می زند. به ویژه امسال که به چند دلیل خاص، مدتی است که جنگ سرد میان سران دو کشور ایران و عربستان آغاز گشته، که البته چه بسا فتنه گری های دولتمردان آمریکا، به جنگ فرسایش و آتشین تبدیل گردد!
بدیهی است که شروع شدن جنگ سرد میان آخوندها و حکام سعودی، به چند دلیل شکل گرفته است. هرچند ممکن است که ما از همه آنها اطلاعات چندانی نداشته باشیم؛ ولی می توانیم به مهم ترین آنها بپردازیم. رقابت آنها جهت ژاندارمی منطقه خاورمیانه و حوزه خلیج همیشه پارس، که میزان توان سیاسی و قدرت نظامی آنها پشتوانه به وجود آمدن رقابت مورد نظر است؛ که به سبب هم پیمانی عربستان با ایالات متحده، و نیز نوکری آخوندها برای رقیب چندصد ساله آمریکائی ها(شورویسابق و روسیه کنونی)، جنگ سرد کنونی و جنگ فرسایشی متعاقب آن، به واسطه سیاست های سلطه جویانه ینگه دنیا و روسها بر سایر ملل و دولت های ایشان، موضوع را به یک جنگ جهانی خطرناک بکشاند!
مورد بعدی که بین آل سعود و سران حکومت اهریمنی آخوندی در ایران، اختلافات کنونی را پدید آورده است؛ رقابت های اقتصادی شان در موضوعات مربوط به نفت و گاز و مشتقات این دو ثروت عظیم طبیعی، و فروش آنها میان خریداران همیشگی و نیز مشتری های جدید ایشان است. مسأله مهم دیگر در این رابطه، مخالفت حکام سعودی، با نمایشات و تبلیغات سیاسی – مذهبی جمهوری اسلامی زمان انجام گرفتن مناسک سالیانه حج می باشد. چون آخوندها حین حرکت زوار در اطراف کعبه، بخصوص موقع ” راندن شیطان با پرتاب نمودن سنگ به جایگاهی که به ” رمی جمرات(رمی به فتح حرف ر، و به سکون حروف م و ی) = راندن و دور کردن شیطان” شهرت دارد است زیرا نمایشات زوار ایرانی به دستور مسؤلین کاروانی که با آنها به زیارت خانه خدا در مکه رفته اند؛ شعارهائی را سر می دهند؛ که آنها با عنوان ” برائت از مشرکین = دوری جستن از کسانی که برای خدا شریک قائل می شوند می باشد؛ که بدین وسیله پیروان مذهب تسنن را زیر سؤآل می برند!
از اینرو، در مراسم پیشین حج در عربستان، هنگامی که چندصد تن یا خیلی بیشتر از ایرانیان(بلانسبت بقیه ابله) موقع راندن شیطان، که همین آخوندها به آنان آموخته اید. چنان از سر و کول هم بالا می رفتند؛ که متوجه نشده بودند اتومبیل حامل ولیعهد امیر عربستان در آنجا و پشت سرشان توقف کرده است. پلیس سعودی ها نیز جهت باز کردن راه برای عبور اتومبیل ولیعهدشان، چنان زوار را مورد فشار قرار داده بودند؛ که نیمی از آنها زیر دست و پای همدیگرمی میرند(بی خردان نمی دانند که شیطان اصلی، که باید با سنگ و چوب و چنگ و دندان از خانه پدری شان به بیرون برانند؛ همان رهبر رژیم منفورشان، و نوکران نادان تر از خود او می باشند؛ که میهن ایشان را اشغال کرده اند.) چون اگر می دانستند؟ چرا باید اینهمه پول هزینه کنند و به مکه بروند!؟
میلیون ها تومان خرج می کنند، که به خانه خدا بروند! خدا چه نیازی به خانه دارد؟ این مردم کارتون خواب و گرسنه میهن شان هستند، که محتاج یک سرپناه هرچند کوچک می باشند. تا با پول هائی که این نادان ها هزینه می کنند؛ و به جیب امیران سعودی و دشمنان خانگی شان، آخوندهای دزد و جنایتکار بریزند. می توانند صدها خانه برای این فقرای بی خانمان درست بکنند. یا مراکز کاری برای ایشان به وجود بیاورند؛ تا خودشان کسب درآمد کنند و زندگی معمولی برای خویش تهیه نمایند. یکی دیگر از دلیل های مورد آختلاف آخوندها با سعودی ها، کمک های مالی عربستان به گروه مجاهدین خلق است؛ که البته هر دوی جنایت کارشان(آخوندها و مجاهدین خلق)، هیچ جائی در ایران و نزد ملت آن ندارند. مرحله بعدی هم، که شاید برای حاکمان هر دو کشور از اهمیت خاصی برخوردار باشد؛ متحد بودن و داشتن رابطه مسالمت آمیز و دوستانه سعودی ها، با ایالات متحده آمریکاست؛ که تحمل اش برای آخوندها آسان نیست. آخرین دلیل اختلافات موجود میان عربستان و ایران (به پندار نگارنده این نوشتار)، دوستی امیران سعودی با اسرائیل است؛ که ظاهرا برای سران بی خرد جمهوری ننگین اسلامی، به هیچوجه قابل تحمل نیست! به امید ریشه کن شدن آفتی به نام دین اسلام از بدنه تمامی جوامع بشری!
محترم مومنی