اکنون که مسؤلان شکست خورده جمهوری مکر و ریا، پس از سی و شش سال که از انجام دادن انواع پلیدی ها و کارهای ضد بشری توسط ایشان در ایران می گذرد. و سرانجام در نهایت خفت، مورد اصابت تیرهای شلیک شده از سلاح دیپلماسی دولت باراک اوباما قرار گرفته اند. حالا که پس از اینهمه وقت کشی در برنامه های مذاکرات هسته ای با 1+5 ، بالاخره از همان کانال مورد گزش اژدهای سیاست واقع شده اند؛ و در واپسین لحظات حیات حاکمیت منفور و واپسگرای خویش، مانند گنهکارانی که تا آخرین دقایق عمر خویش، دست به هر کار غلط و غیر خدادوستانه و مورد عدم رضایت خلق خدا واقع شده می زنند؛ ولی در نفس های آخر عمر و زندگی شان، در نهایت زبونی از پروردگار جهانیان طلب آمرزش و بخشایش می نمایند. اینها نیز در همین شرایط پستی و زبونی، و در حال تنفس آخرین دم و بازدم زندگانی خبیث و اهریمنی خود، دست به تصویب رسانیدن قوانین جدیدی، در بخش هائی از زیرمجموعه های مدیریت خویش زده اند!
از سوی شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهوری رژیم آخوندی، به خبرگزاری ایرنا اعلام گردیده، که با حضور برخی از مسؤلان وزارت وزرش کشور، تصمیم گرفته شده که از این پس، زنان ایرانی اجازه داشته باشند؛ که در ورزشگاه های محل برگزاری مسابقات والیبال در کشور حضور بیابند. وی گفته است که این تصمیم هنوز به تصویب نهائی نرسیده است؛ اما آنها در نظر دارند، که به زودی برای مجوز ورود زنان ایرانی به ورزش گاه های برگزار کننده سایر مسابقات از جمله فوتبال نیز پیش بینی های لازم را به عمل بیاورند!
از سوئی دیگر، بعضی از مقامات حکومت اسلامی اعلام نموده اند؛ که تمامی زندانیان زن، که دارای جرائم غیرعمدی می باشند؛ و سرپرست خانوار خودشان نیز هستند؛ از زندان آزاد می گردند. با اینکه خبرهای بالا مایه شادی بسیاری از مردم میهن ما، به ویژه زنان ایرانی است؛ اما از همه ابعاد این دو خبر، بوی حیله و نیرنگ آخوندهای رند و خودکامه به مشام آدمی می رسد. صدالبته، که سران مکار این جمهوری آکنده از ریب و ریا، با همه جنایت پیشه بودن شان، آنچنان هم خرفت و کودن نبوده و نیستند؛ که ندانند این دو قانون مهم، بایستی خیلی خیلی پیش تر، به دست ایشان لباس حقیقت و به انجام رسیدن را می پوشیدند!
چگونه است که اکنون، و در این موقعیت خاص، که آخرین ذرات آبروی هرگز نداشته شان به زمین حقارت آنها می ریزند؛ این مسؤلان غیرمنطقی و زورگو بر آن شده اند؛ که دست نوازشگر پدرانه ای هم بر سر دوشیزگان و بانوان ایرانزمین بکشند؟ و درست و به دقت تمام، انگشت خیراندیشی خود را، بر همان نقطه هائی بگذارند؛ که هم به لحاظ فردی، و هم به لحاظ اجتماعی، مورد اهمیت زیادی قرار دارند. و سوژه هائی هستند، که در میان بیشتر خانواده های ایرانیان، دارای ارزش های ویژه ای نیز هستند؟!
چطور راضی شده اند، به همین زنانی که بیش از دیگر اقشار جامعه، مورد همه گونه شکنجه های جسمی و روحی بی شماری، از طرف همین جانیان قرار داشته و دارند؛ یکباره ایشان را، مورد تفقد مقام عظمای ولایت، و توجهات خاص ریاست جمهوری حرّاف و پشت هم انداز اسلامی، و سایر مقامات سودجوی حکومت شان قرار بدهند؟ و بعد از اینهمه سالهای محرومیت از ورود به استادیوم های ورزشی در سراسر کشور، برای زنان ورزشدوستی، که آرمان حضور یافتن در این اماکن ورزشی، یکی از آرزوهای بزرگ ایشان محسوب می گردید. همینطور زنان زندانی میهن مان، که مدت های بس طولانی می گذرد؛ که می بایست با حس غمین کننده عدم آزادی، در سیاهچال های آخوندها و مزدوران شکنجه گر ایشان اسیر باشند. یکباره مورد مهر و عطوفت این اقایان واقع شده اند؛ و یک دسته از ایشان، به زودی مجاز خواهند بود؛ که هنگام برگزاری مسابقات ورزشی(فقط والیبال و نه فوتبال یا سایر ورزش ها)، در استادیوم برگزار کننده این مسابقات حضور بیابند. و دسته دوم نیز، با این قید که اگر جرم شان غیر عمد بوده باشد، و درعین حال سرپرست خانوار خودشان هم می باشند؛ از قفس تاریک و سرد آخوندهای جنایتکار رهائی بیابند؛ و باری دیگر، طعم شیرین آزادی را، در کنار اعضای خانواده خویش بچشند؛ و آزادانه و در کمال مسرت، از در کنار عزیزان شان بودن لذت ببرند؟!
از یک سو خامنه ای ساعت به ساعت، به تاریخی که پزشکان معالج او عنوان نموده اند تزدیک می شود. از طرف دیگر نیز، عمر منحوس رژیم جنایتکاران به انتها رسیده؛ و از این دو مهم تر، آنانی که به ترتیب، کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، و یمن را، اینچنین حیله گرانه آشفته و تخریب نموده اند. و ملت های این ممالک را هم به روز تیره نشانده اند. برای سرنگونی رژیم آخوندی در ایران نیز اندیشیده اند!
ولی همین دختران و زنان سرزمین کهن ایران، به یاری پدران و برادران و همسران و پسران خودشان، هرگز اجازه نخواهند داد؛ که بیگانگان بر آنها و میهن ایشان یورش ببرند. و بر مملکت اهورائی آنان بتازند. خودشان آخوند ها را از اریکه قدرت به پائین خواهند کشید؛ و بیش از نخواهند گذاشت، که ایران کهنسال، و ایرانی دلاور و غیور، در چنگال کرکس های وحشی و مرده خوار جمهوری ننگین اسلامی، گرفتار بمانند؛ و تا ابد رنگ آزادی و آزادگی را به خاطر نیاورند!
محترم مومنی