«لباس بیروتی» اسم رمزی بود که ۶۰ سال پیش برای معرفی لباسهای دستدوم بهکار میبردند؛ لباسهایی که بهصورت فلهای روی بساط دستفروشهای ناصرخسرو به چشم میخورد. فروشندگانش ادعا میکردند لباسهای دستدوم از اروپا به بیروت و از بیروت به ایران و بازار ناصرخسرو میرسد. بعدها در دهه ۷۰ «اوشین» در سریال «سالهای دور از خانه» کرکره مغازه فروش لباسهای دستدوم خود را بالا برد و این شد که مردم تهران برگرفته از او لباسهای دستدوم را «تاناکورا» نامگذاری کردند؛ تعبیری که از نامخانوادگی اوشین الهام گرفته شد. گرچه در همه سالهای گذشته صنف خاصی زیر بار پذیرش رسمی فروشندگان لباسهای تاناکورا نرفت اما این دستفروشان و کاسبان دورهگرد بالاخره از ۲۵ سال پیش کمکم یکجانشین شدند.
میدان گمرک، خیابان آذربایجان و خیابان رسالت سالهاست به مرکزی برای فروش لباسهای تاناکورا یا دستدوم تبدیل شدهاند. گرچه این بازار سالهاست مشتریهای پروپاقرص و ثابت خود را دارد اما این روزها بهخاطر گرانیها و بحران اقتصادی، پای مشتریان تازهای به این بازارها باز شده است.
تاناکورافروشیهای خیابان آذربایجان درست از چند قدمی تقاطع خیابان کارون شروع میشوند و حالا تعدادشان به بیش از ۵۰ مغازه رسیده است. نمای ویترینهایشان کفش و کتانیهای ورزشی دستدوم است و داخل مغازه را با انواع لباس، شلوار، کلاه، جوراب و … پرکردهاند. لباسهای گرانقیمتتر جوری روی رختآویزها قرار گرفتهاند که رخ بیشتری داشته باشند. لباسهای رده متوسط روی رگال جا گرفتهاند و لباسهای ارزانقیمت، معمولا روی سبدها و میزهای بزرگ، در هم گوریدند و تپههای پارچهای و رنگی ساختهاند. اینجا برای هر نوع سلیقه و سن و سالی لباس هست؛ کافی است دل بهکار بدهید و چندساعتی در میان لباسها چرخ بزنید. اینجا تنها مرکز فروش لباسهای دستدوم در پایتخت نیست؛ شهرت تاناکورافروشیهای میدان گمرک و میدان رسالت هم کم از خیابان آذربایجان ندارد.
سالهاست این بازار مشتریهای متنوع و مختلفی دارد اما در این میان تازهترین مشتریان لباسهای دستدوم افرادی هستند که بهدلیل گرانی قیمت پوشاک راهشان به اینجا افتاده و طالب لباس دستدوم هستند. یکی از مشتریان، زنی است که در میان لباسهای زمستانی تازه رسیده بهدنبال کت کاموایی گرم و نرمی میگردد. تا چند سال پیش که دستهایش جان بیشتری داشتند و هنوز رگهای روی مچ دستش ورم نکرده بود، لباس زمستانی موردنیازش را خودش میبافت؛«پاییز که میشد کاموا را دست میگرفتم تا هم گرم شوم و هم برای خودم و بچههایم لباس و شال ببافم اما حالا درد مچ دست دیگر امانم نمیدهد. قیمت کاموا هم که سر به فلک کشیده. هر کلاف کاموا کمتر از ۲۵ هزار تومان نیست. لباس هم به همین نسبت گران شده. این بازار را یکی از آشناها به من معرفی کرده بود. امسال دومین سالی است که برای خرید لباس گرم به خیابان آذربایجان میآیم.»
خانوادههایی که برای خرید لباس فرزندان و حتی کودکان و نوزادشان به اینجا میآیند هم کم نیستند. یکی از این مشتریان میگوید:«قیمت کاپشن بچگانه سر به فلک گذاشته. درحالیکه این لباس تنها همین امسال تن بچهها میشود». قید خرید کاپشنهای ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومانی برای فرزند یکسالهاش را زده و به سراغ تاناکورافروشیها آمده که کاپشنهای خارجی نوزاد و کودک را با قیمت متوسط ۱۲۰ هزار تومان به فروش میرسانند.
اختلاف قیمت ۵ برابری
قیمت لباسهای پاییزی که این روزها در ویترین فروشگاهها جاخوشکردهاند، کمتر از ۴۰۰ هزار تومان نیست اما متوسط قیمت تیشرتهای ساده ایرانی این مغازهها بین ۷۰ تا ۱۰۰ هزار تومان است. قیمت کفش تفاوت و تنوع بسیار بیشتری دارد و کیفیت و کاربرد آن در تعیین قیمت اثرگذار است؛ برای مثال کفش مخصوص کوهنوردی در بازار منیریه بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان قیمت دارد و کفشهای چرم برای استفاده روزمره از ۷۰۰هزار تومان آغاز میشوند. همین عدد و رقمهاست که خانوادههای ایرانی را در ماهها و سالهای گذشته بیشتر از قبل به سمت استفاده از لباسهای دستدوم سوق داده است؛ افرادی که این روزها به خیل مشتریان لباسهای تاناکورا اضافه شدهاند.
یکی از فروشندگان میگوید:«ما مشتریهای ثابتی داریم که سالهاست آنها را در این بازار میبینیم اما در ۲ سال گذشته و بعد از کرونا و بحران اقتصادی، مشتریهای جدید هم به اینجا اضافه شدهاند که بهدلیل گرانی رو به استفاده از لباسهای دستدوم یا استوک آوردهاند. از طرفی مشتریهای قدیمی هم با وسواس بیشتری خرید میکنند و میزان خرید مردم کمتر شده؛ در واقع مشتریهای قدیمی هم با احتیاط بیشتر و حسابشدهتر از قبل خرید میکنند».
لباسهای ورزشی و کفشهای مخصوص کوهنوردی از محبوبترین اجناس این مغازههاست. «ستاره جلالی» از مشتریان پروپاقرص این اجناس میگوید:«قیمت کفشهای کوهنوردی استاندارد در منیریه کمتر از ۲۰ میلیون تومان نیست. درحالیکه جنسهای بهتر از آن را میتوان در این مغازهها با قیمتی حدود ۲ میلیون تومان پیدا کرد. همین اختلاف قیمت است که تاناکورافروشیها را برای مردم جذاب میکند. من سالهاست که از مغازههای تاناکورا لباسهای موردنیازم را میخرم. دلیل این موضوع هم بهتر بودن کیفیت این لباسهاست. کفش یا لباسی که از اینجا میخرم چند سال دوام دارد و خوشدوختتر از کفشهای نوی بازار است. گاهی حتی مبلغی بیشتر از قیمت لباسهای نوی موجود در بازار را در اینجا هزینه میکنم اما میدانم که جنسی با کیفیت بهتر به دستم رسیده و بیشتر دوام خواهد داشت».
از فروشندگان مترو تا مزوندارها
البته این بازار از گذشته مشتریان خاص خود را داشته است؛ افرادی که بهدنبال جنسهای خارجی با قیمت ارزانتر میگردند، فروشندگان دستفروش مترو، افرادی که بازار را برای پیدا کردن برندی خاص زیر و رو میکنند و البته مزوندارهای شمال تهران.
یکی از فروشندهها که ۲۰ سال از شروع کسبوکارش در این بازار میگذرد میگوید: «قیمت این لباسها با توجه به کیفیت و ظاهر نونوار آنها تعیین میشود. اینکه اینجا بازار فروش لباسهای دستدوم است به این معنا نیست که فقط لباسهای ارزانقیمت در آن پیدا میکنید؛ ارزان بودن این لباسها کاملا نسبی است و هر مارک و هر جنس را باید با قیمت اصلی همان جنس در بازار ایران مقایسه کرد». بهگفته مغازهدارها در میان لباسها و کفشها، اجناسی به چشم میخورند که دستدوم نیستند اما بهدلیل تکسایز بودن یا ایرادهای جزئی، سر از این مغازهها درآوردهاند؛ اجناسی که «استوک» نامیده میشوند.
همشهری نوشت؛ این فروشنده میگوید:«بعضی از مشتریها هم بهدنبال مارک و برند لباسهای خارجی هستند. بسیاری از این برندها را اصلا نمیتوان در بازار ایران پیدا کرد. برای همین دستدوم آن طرفدار دارد. یکی از دلایلی که باعث شده مشتریهایی که وضعیت مالی خوبی دارند مشتریان پروپاقرص ما باشند عدمفروش رسمی این برندها در کشور است». او از ماشینهای گرانقیمتی میگوید که گاه در مقابل مغازهها پارک میکنند و بهدنبال پیدا کردن لباسهایی با برند خاص، از شمال تهران خودشان را به خیابان آذربایجان میرسانند. یکی از خاصترین مشتریهای این مغازهها هم مزونها و لباسفروشیهای شمال تهران هستند؛«مزوندارهای شمال تهران لباسهای مارکدار این مغازهها را روی هوا میبرند. با یک هزینه اندک خشکشویی لباسها را مثل روز اول میکند. شنیدهام که برخی از این مزونها لباسهای ما را بهعنوان لباس نو با قیمتهای ۱۰ برابری به مشتری میفروشند. برخی استوکفروشیهای شمال تهران هم بهدلیل فروش برندهای معروف به شهرت رسیدهاند و اتفاقا مشتریهای زیادی هم دارند.»
او کمشدن لباسهای خارجی نو در ایران را اینگونه تحلیل میکند: «بعد از گرانیهای ۲ سال اخیر و کرونا، تعداد سفرهای خارجی مردم بسیار کمتر از قبل شده. لباسهای برند هم معمولا بهصورت چمدانی و خرید شخصی به ایران میآمد که با کم شدن تعداد سفرها، این لباسها هم کمپیدا شدهاند».
لباسهاس دستدوم از کجا میآیند؟
لباسهای خارجی در بازار دستدوم فروشیهای تهران از مسیرهای مختلفی سر از ایران درمیآورند؛ برخی از این لباسها برندهای معروفی هستند که به سفارش کشورهای آسیای شرقی، هند، پاکستان و… تولید میشوند و بعد از استفاده بهصورت فلهای به بازار زاهدان میرسند و از آنجا در کل کشور توزیع میشوند. برخی از این لباسها با چمدان مسافران و اغلب از کشورهای همسایه سر از ایران درمیآورند. بازار لباس تاناکورای مهاباد توقفگاه غربی این لباسها و کفشهاست و شهرهایی مانند دوبی هم مبدا بخش دیگری از این کالاها هستند. لباسهایی که به کلیساها اهدا میشوند هم بهگفته فروشندگان در میان این لباسها به بازارهای پخش عمده راه پیدا میکنند. یکی از فروشندههای قدیمی آذربایجان میگوید:«همه لباسهای این مغازهها بهصورت فله و از مراکز فروش عمده خریداری میشود. معمولا مغازهدارها لباس را مستقیم از خود مشتری نمیخرند چون ممکن است دزدی باشد».