روایت ۷۰ بار تجاوز از سوی ناپدری!

0
339

هنوز هم در بهزیستی زندگی می‌کند. دختربچه ٧ ساله‌ای که درست یک سال پیش بیماری سرماخوردگی به کابوس‌های شبانه‌اش پایان داد و راز تجاوز‌های ناپدری‌اش فاش شد. کیمیایی که بیشتر از ٧٠ بار از سوی ناپدری‌اش مورد تجاوز قرار گرفت و شکنجه شد.

ناپدری که بعد از دستگیری گفت: تنها به خاطر کیمیا با مادر او ازدواج کرده است. کیمیا حالا یک سال است در بهزیستی زندگی می‌کند. در این یک سال درس خواند و با این که یک کودک خردسال بود، اما سعی کرد زندگی کردن را یاد بگیرد و خودش را از آن همه تاریکی نجات دهد.

هنوز هم کابوس می‌بیند، ولی حال روحی‌اش نسبت به قبل خیلی بهتر شده؛ مرتب مادرش را می‌بیند، اما نمی‌تواند در کنار او زندگی کند چراکه حال روحی مادرش هنوز هم تعریفی ندارد و بهزیستی نمی‌تواند سرپرستی را برعهده او بگذارد. گفته می‌شود حکم اعدام ناپدری سنگدل هم صادر شده و مرد شکنجه‌گر قرار است به زودی اعدام شود.

این پرونده سیاه زمانی فاش شد که دختر کوچولو به علت فشار‌هایی که به او وارد شده بود و ترس از شکنجه‌های ناپدری‌اش دچار سردرد و سرماخوردگی شدیدی شده بود. او همراه مادرش به یکی از بیمارستان‌های کرج رفت. مادر کیمیا کوچولو فکر می‌کرد که دخترش سرماخورده است، اما زمانی که پزشکان به بالای سر این دختر بچه رفتند و آزمایشات لازم را انجام دادند، به ماجرای تلخی پی بردند.

روی بدن دختر آثار شکنجه و کودک آزاری نمایان بود و پس از این که مادر کیمیا از اتاق بیرون رفت پزشکان متوجه شدند که این دختر ٧ ساله بار‌ها هدف تجاوز قرار گرفته است. پزشکان این ماجرا را به پلیس گزارش دادند و ماموران برای تحقیق راهی بیمارستان شدند.

در همان تحقیقات نخست مشخص شد که کیمیا از سوی ناپدری‌اش بار‌ها مورد تجاوز قرار گرفته است. از طرف دیگر مادر کیمیا نیز زمانی که در برابر ماموران قرار گرفت از حادثه‌ای که برای دخترش رخ داده بود، شوکه شد. زن ٣٥ ساله وقتی متوجه شکنجه‌گری و آزار و اذیت کیمیا شد نمی‌توانست باور کند که عامل این اتفاقات تلخ شوهر دومش است.

این زن درباره ماجرای زندگی‌اش گفت: «سال‌ها قبل با مرد جوانی ازدواج کردم و پس از آن متوجه اعتیاد شوهرم شدم. تا این که مجبور به جدایی شدم. دادگاه به خاطر اعتیاد و شرایطی که شوهرم داشت حضانت کیمیا را به من داد و زندگی جدیدی را با دخترم شروع کردم تا این که با مرد جوانی آشنا شدم و با هم ازدواج کردیم.

روز‌های نخست شرایط خوبی داشتیم، اما گذر زمان کافی بود تا چهره واقعی شوهرم نمایان شود و خیلی زود متوجه شدم که همسرم هزینه‌های زندگی را با رمالی تامین می‌کند. او حرف‌های عجیبی می‌زد، ولی چون به او علاقه داشتم ابتدا توجهی به حرف‌هایش نداشتم، اما روز به روز شرایط بدتر می‌شد و شوهرم دست بزن پیدا کرد. وقتی اعتراض می‌کردم مرا در خانه زندانی می‌کرد.

پس از مدتی شب‌ها قبل از خواب شوهرم به من قرص خواب می‌داد و وقتی علت را از او جویا شدم با داستانسرایی ادعا می‌کرد که برای این که شب‌ها به راحتی بخوابم باید این قرص‌ها را بخورم و هیچ شکی به حرف‌هایش نداشتم. رفتار‌های همسرم بدتر شده بود و تصمیم گرفتم برای رسیدن به آرامش از او جدا شوم، اما فکر می‌کنم او ما را با وردنویسی طلسم کرده بود، چون هیچ وقت نتوانستم تصمیمی را که داشتم به اجرا برسانم و بیشتر اوقات در خانه زندانی بودم. حالا که برای درمان دخترم به بیمارستان آمدم متوجه شدم شب‌هایی را که با قرص‌های خواب‌آور در خواب بودم ناپدری کیمیا به او تجاوز کرده است.»

ماموران پس از شنیدن ادعا‌های زن جوان به سراغ ناپدری کیمیا رفته و این مرد ٤٠ ساله را دستگیر کردند. این مرد در همان ابتدا به اقدامات سیاه خود اعتراف کرد و گفت: «علاقه زیادی به دختر بچه‌ها دارم و از زمانی که با مادر کیمیا آشنا شدم به خاطر رسیدن به دخترکوچولو تصمیم به ازدواج با او را گرفتم.»

کیمیا هم تحت درمان قرار گرفت، ولی حال و روز خوبی نداشت. او از ترس شکنجه‌های ناپدری‌اش فقط سکوت می‌کرد و در چهره‌اش افسردگی و غم نمایان بود. حالا که درست یک سال از این ماجرای وحشتناک گذشته است، کیمیا با سعی و تلاش خودش و روانپزشکان، توانسته به زندگی بازگردد.

شهروند گزارش داد؛ رقیه موسوی مددکار اجتماعی موسسه خیریه مهرآفرین که حمایت این دختر کوچولو را برعهده دارد، پس از یک سال از حال روز کیمیا می‌گوید:

شرایط روحی کیمیا چطور است؟

اوایل شرایط روحی خوبی نداشت و بیشتر اوقات سکوت می‌کرد و گوشه‌گیر بود. خیلی سخت با دیگران حرف می‌زد، حتی روز‌های نخست نیز به سختی با من صحبت می‌کرد و از تهدید‌های ناپدری‌اش هراس داشت. ولی حالا صحبت می‌کند. در این یک سال خیلی سعی کردیم حال و روزش را بهتر کنیم. پزشکان و روانشناسان و مشاوران زیادی با او صحبت کردند. امکان ادامه تحصیل و مدرسه رفتن را برایم فراهم کردیم.

برای همین اوضاع و احوالش بهتر شد. قبلا مدرسه نمی‌رفت؟

وقتی درباره مدرسه رفتن کیمیا از مادرش سوال کردم گفت که امسال نشد دخترمان را برای مدرسه ثبت نام کنیم و قرار بوده پارسال او را برای کلاس اول ثبت نام کنند؛ که این اتفاق افتاد و ما در بهزیستی شرایط مدرسه رفتن را برایش فراهم کردیم.

کیمیا هنوز هم درمورد تجاوز صحبت می‌کند؟

یادآوری این اتفاقات برای کیمیا شرایطش را بدتر می‌کند، اما از زمانی که به من اعتماد کرده در مورد شکنجه و کار‌های ناپدری‌اش صحبت کرده است. ولی الان کمتر در این رابطه می‌گوید. ما هم دیگر صحبت نمی‌کنیم. دوست نداریم این اتفاق برایش یادآوری شود.

پزشکی قانونی ٧٠ بار تجاوز را تایید کرد؟

نه پزشکی قانونی تنها سه بار تجاوز را تایید کرده، ولی مساله اینجاست که پزشکی قانونی تنها تجاوزی که به صورت کامل اتفاق افتاده باشد را متوجه شده و تایید می‌کند. آزار و اذیت‌ها را نمی‌تواند تایید کند. خود کیمیا می‌گفت: بار‌ها و بار‌ها مورد آزار و اذیت قرار گرفته و احتمالا آن تعداد بالا مربوط به همان آزار و اذیت‌ها باشد.

از مادر کیمیا خبر دارید؟

بله. او هر هفته به دخترش سر می‌زند و برایش هدیه هم می‌خرد. رابطه مادر و دختر با هم خوب شده است.

پس چرا سرپرستی کیمیا را به مادرش نسپرده‌اید؟

مادر کیمیا در شرایط سختی روحی و روانی قرار دارد. او سازگاری و آگاهی اجتماعی‌اش پایین است و نمی‌تواند به خوبی از کیمیا نگهداری کند. هنوز هم صلاحیت نگهداری این بچه را ندارد. وضعیت روحی‌اش مناسب نیست و با این که خودش هم دوست دارد از کیمیا نگهداری کند، ولی هنوز اجازه صادر نشده است. شرایط مالی و خانوادگی‌اش هم خوب نیست.

خود کیمیا دوست دارد که با مادرش زندگی کند؟

بله. خودش هم دوست دارد. ولی کیمیا خیلی عاقل‌تر از سن و سالش است و همه چیز را درک می‌کند. وقتی با او صحبت کردیم قانع شد و زندگی در بهزیستی را قبول کرد. الان هم خوشحال است و وضعیت بدی ندارد.

مادر کیمیا هنوز هم ادعا می‌کند از رفتار‌های شوهرش با دخترش خبر نداشته؟

وقتی این سوال را می‌پرسیم می‌گوید که شوهرش او را طلسم و جادو کرده بود، برای همین حاضر به جدایی نشده است. ولی درباره تجاوز هنوز هم می‌گوید که هیچ اطلاعی نداشته و تمام مدت به خاطر قرص‌هایی که شوهرش به او می‌داده خواب بوده است.

از پدر اصلی کیمیا اطلاع دارید؟

نه، پدر کیمیا پس از جدایی دیگر سراغی از خانواده‌اش نگرفته و در این مدت هیچ کس از او اطلاعی ندارد.

ناپدری کیمیا هنوز در زندان است؟

بله. طبق صحبت‌هایی که با وکیل مادر کیمیا داشتم، او گفت که این مرد به اعدام محکوم شده و منتظر اجرای حکم اعدامش هستند.