در سیاهی زمستان و سرمای غیر قابل تحمل، ریزش برف و کولاک شدید در محل اسکان پناهندگان سوریه در لبنان، سازمان ملل متحد، تا به حال برای این افراد آواره، که ناچارند درون چادرهای یخزده به سر ببرند چه کرده است؟!
در روز دهم دسامبر سال 1950 میلادی، از سوی دبیرکل وقت در سازمان ملل متحد، این روز به نام ” روز جهانی حقوق بشر ” نامگذاری شد. از آن پس، همه ساله چنین روزی را گرامی می دارند. در روز سه شنبه دهم دسامبر 2013، ناوی پیلای مسؤل حقوق بشر سازمان ملل متحد، به مناسبت روز جهانی حقوق بشر، ضمن تجلیل از این روز گفت: ” شالوده های حفاظت از حقوق بشر و پیشبرد آن، عموما بر جا است؛ اما مقوله اصلی اینک این است، که این معیارها، چگونه در نبود اراده سیاسی و حمایت مالی اجرا شود ” ؟ او همچنین یادآور شده، که بیست سال گذشته شاهد شکست هائی در جلوگیری از قساوت ، و پاسداری از حقوق بشر بوده است!
جناب پیلای بیست سال گذشته را رها کنید؛ اکنون در بخشهائی از این جهان، در کشورهائی که همگی شان از اعضای سازمان شما به حساب می آیند؛ شرایطی وجود دارند که ما را به این فکر می اندازند؛ که چگونه از قساوت خود سازمان ملل جلوگیری کنیم؛ و چگونه از حقوق بشر مردمان ستمدیده گیتی پاسداری نمائیم؟!
در روزهای اخیر که هوا در سراسر دنیا به سردی بیشتری گرائیده؛ آنهائی که در خانه های گرم خویش، بر روی مبلهای راحت لمیده اند؛ و ضمن تماشای تلویزیون، از میوه های لذید و آجیل و شیرینی خوشمزه روی میز مقابل شان هم استفاده می فرمایند؛ نمی توانند درک بکنند، در این سرمای شدید، چگونه اینهمه آواره سوری که در چادرهای مستقر در لبنان ، زیر ریزش برف شدید و نفوذ یخ و رطوبت زیاد به داخل چادرها می باشند؛ چگونه روزشان را شب، و شب شان را روز می کنند؟!
این مردم بیچاره، از بیم ریزش بمب بر سر خود و خانواده شان، خانه پدری خویش را ترک گفته اند؛ تا در یک فضای امن بتوانند به زندگی ادامه بدهند. اگر می دانستند که دچار چنین مشکل عظیمی خواهند شد؟ هرگز چنین نمی کردند، و ریزش احتمالی بمب بر سرشان را نادیده می گرفتند؛ و در همانجا در خانه های خود، زیر سقفی که آنها را از سرمائی تا این درجه پائین حفظ می نمود می ماندند!
به هر تقدیر روزگار و ماجراهای تلخ آن، این افراد را از زادگاه شان بیرون رانده است. چشم امید اینها قبل از همه جا، به سازمان ملل متحد است( اگر ملل متحد باشد و دول متحد نباشد؟)؛ که جهت آسایش ایشان هر کاری که می تواند برای این مردم انجام بدهد. اما متأسفانه مسؤل حقوق بشر این سازمان، درست در روز جهانی ” حقوق بشر ” از عدم توانائی های سازمان دم می زند. یعنی این سازمان عریض و طویل ملل متحد، که بسیاری از اعضایش، نمایندگان کشورهای ثروتمند جهان می باشند؛ نتوانسته اند پیش از فرا رسیدن فصل زمستان، و آغاز شدن سرمای شدید و ریزش برفهای موسمی، برای اسکان دادن این اسیران روزگار در محل هائی غیر از چادرهای صحرائی، تدبیری بیندیشند و کاری بکنند؟!
آیا وظیفه ی اصلی این نمایندگان، فقط جستجوی مدافعان حقوق بشر در جهان است؟ یا باید به جستجوی بشرهائی بروند، که نه فقط حقوق شان در حال نابود شدن است؛ بلکه زندگی و هستی شان نیز در خطر نیستی می باشد؟ چگونه است که به مجرد وقوع زلزله و سیل در یک کشور، بلافاصله کشورهای بزرگ و کوچک دنیا، هدایای فراوانی را بار هواپیماهای خود کرده، و نزد آسیب دیدگان می فرستند؟ اما به آسیب دیدگان زلزله مهیبی مانند حضور رئیس جنایتکاری چون بشار اسد قاتل در کشور سوریه، فقط به این بسنده کرده اند؛ که گزارش آمار تعداد پناهجویان سوری در کشورهای دیگر را، به گوش و نظر سایر مردم جهان برسانند؟!
سر هم نمودن خانه های پیش ساخته در طول مدت کوتاهی ، برای این کشورهای پر مدعای ثروتمند، که همه کاری از دست شان بر می آید و امکانات کافی هم دارند بسیار آسان بود. آنها می توانستند قبل از اینکه مردم بدبخت سوریه، در کشورهای مجاور با مملکت شان، از سرمای شدید سیاه بشوند؛ و جان رها شده از حمله شیمیائی بشار اسد را، در سرمای توده های برف و یخ اطراف چادرهای خویش از دست بدهند؛ دست کم تعدادی سالن های وسیع پیش ساخته، برای چنین شرایطی پیش بینی نموده و تدارک ببینند. تا هنگام بروز سرمای شدید زمستانی، اینها بتوانند داخل این سالن های پیش ساخته، در کنار یکدیگر بیتوته کنند؛ و از گرمای مهر همدیگر برخوردار شده، و کمتر سختی بکشند!
وقتی سازمانی همچون ملل متحد، هیچ پیش بینی یی در این مورد نکرده؛ از سازمانهای پراکنده مدافع حقوق بشر، که امکانات اندکی دارند؛ و تلاش ایشان هم در حد کلام و انتشار دادن فعالیت های ناچیز خودشان است؛ چگونه خواهند توانست واقعا از ضایع شدن حقوق انسانها جلوگیری بکنند؟!
ظاهرا در این گیتی پهناور، همه کارهای جهان، چه فردی و چه گروهی، چه اجتماعی و چه اقتصادی، چه سیاسی و چه فرهنگی، زبانی انجام می شوند و از عمل و کردار هیچ خبری نیست!
: ” به عمل کار برآید ، به سخندانی نیست . ” !!
خزان 2572 آریائی هلند
محترم مومنی روحی