بیچاره مردم رنج کشیده داخل ایران که همیشه مرغ عزا و عروسی هستند،هر اعتراض و خیزشی در تمام این سالها رخ داد تا بتوانند از دست رژیم استبدادی خلاص شوند و نفسی بکشند،فرصت طلبهای چپی ،تجزیه طلب و مزدوران صادراتی اصلاح طلبها چنان بر آن خیزش چنبره زدند که مانند برف کوهستان در مقابل تیغ آفتاب محو شد!؟
بودجه حقوق بشری نباشد،اپوزیسیون آب می رود!؟
فرمول اش بسیار ساده است،اگر میخواهد متوجه بشوید این جماعت که این روزها که بر تعدادشان هم قارچ گونه افزوده میشود و دائم تلاش می کنند از باقی افراد قدیمی اپوزیسیون جلو بزنند و بگویند ما دلسوز مردم ایران هستیم،همین که بودجه های نهادهای حقوق بشری پرداخت نشوند تمام این قوم یجوج محو می شوند!؟
آری سالانه چیزی حدود ۷ میلیون دلار از NGOهای کشورهای مختلف تحت عناوین مختلف (کمپین ها ،گردهمایی ها و غیره)هزینه می شود،اما افسوس که به تعداد انگشتان ۱ دست در اپوزیسیون افراد وطن پرست ملیگرا نداریم!؟
حقیقت هرچه تلخ ولی بایست بپذیریم اگر رژیم منحوس دیکتاتوری ملائیسم ۴۴ سال دوام آورده است،حضور همین نفرات منفعت طلب کاسب که به اسم آزادی ایران اول به فکر سهم بردن از دلارهای مفت حقوق بشری و بعد مطرح کردن نام خویش هستند!؟
از ۱۶ سپتامبر که مهسا امینی جانش را گرفتند و مردم داخل به خیابان آمدند، چه اسامی و نامهایی را که ندیده و نشنیده بودیم به میدان آمدند تا سهم خود را از سفره بردارند!؟
از دندانپزشکی که تا قبل سقوط هواپیمای اوکراینی که خانواده اش برای عروسی به ایران رفته بود و از سوابق اش در ایران (کتاب و مقالات اش در نشریات حکومتی) تا حضور مستمر در سفارت ج ا در کانادا برای رای دادن به تداوم رژیم که بعد آن حادثه از ایران (وطن)متفر شد ابتدا خونخواه خانواده اش بود و حالا با هدایت اتاق فکر و ساپورت شبکه اخراجی لندنی به مهره مثلا آلترناتیو شد!؟
دندانپزشکی که حالا بخاطر تنفرش از ایران به هرریسمانی چنگ می زند (متجاوزین خلق ،چپی یا هر جریانی که بدرد انتقام بخورد) تا زهر خودش را به سرزمینی که روزگاری از حکومتش مجوز کتاب گرفته بود و برای نشریات مطلب کار می کرد!؟
رقاصه کوجی زادوری نماینده جریان ساینتولوژی ،علی آخوندی که تا قبل خیزش مردمی خود را با افتخار یک شهروند سوئدی و مسئول حل مشکلات مردم آن کشور می دانست و نشان آن کشور در تمام لایوهای اینستاگرامی روی کت اش خودنمایی میکرد،بوی دلارها که به مشام ایشان رسید کار و زندگی خود را رها کردند و چپ و راست از این کشور و از آن شهر به آن تجمع رفتند تا از قافله عقب نباشند!؟
از گدازاده های چپی ،تجزیه طلب و صد البته از سیب نصفه گاز زده هزار بستر اصلاح طلبها که سالهاست بدون ذره ایی تاثیرگذاری سالی چندصدهزار دلار به جیب می زنند!؟
براستی کدام یک از این نفرات نامبرده شده حاضرند هزینه سفر ،هتل و تشریفات این تجمعات ،گردهمایی ها را از جیب خود بپردازد!؟
باورش اش سخت است افرادی که مدعی مشاغل تاثیرگذار در جوامع غربی هستند(باتوجه به قوانین تعطیلات ۵تا ۶هفته اروپا)چگونه می توانند هر روز میان هفته در کشورهای مختلف در تجمع ها حاضر باشند؟
پاسخ بسیار ساده است،دریافتی این افراد چند ده و یا بهتر بگویم چند صد برابر حقوق ماهانه ایشان است که کار و زندگی را رها کردند و مدعی رهبری خیزش مردم ایران شدند!؟
البته فراموش نکنید این تلاشها تنها به این پولها ختم نمیشود و همین افراد خط فکری جریانهای سیاسی که از ایشان حمایت می کنند را با تمام وجود به خورد مردم می دهند و اهداف اربابان خویش را به جامعه دیکته می کنند تا بعد عادی سازی جایگاه خود را آینده سیاسی ایران تضمین کنند!؟
البته با این شکاف ، چند دستگی و اختلافات که هروز هم بیشتر می شود،رژیم ملائیسم به حیات خود ادامه می دهد!؟
هیچکدام از افرادی این ۷ ماه خود را نماینده مردم ایران معرفی کردند،در حقیقت هیچ سهمی برای مردم داخل و بخش اندک ارتشیان وطن پرست که اصل مهم سقوط هر رژیم پشتوانه ارتش هر چند محدود نادیده گرفته شده است!؟
این جماعت به فرزند انقلابی که داماد نشده است،چشم دوخته اند و می خواهند بر خلاف ادعایشان برای برگزاری رفراندم ،پستهای کلیدی را قبل از پرواز به ایران بین خود و جریانهای فکری مورد تایید خود تقسیم کنند!؟
آنچه می بینیم بغیر جاه طلبی و فرصت طلبی نیست.آنچه می بینیم همان فریبکاری دوران پیش از بهمن ۵۷ است ،از جنس همان وعده وعیدهایی که طاعون هندی زاده در قبرستان در بدو ورودش به واسطه اتحاد ننگین سرخ و سیاه داد!؟
از آب و برق مجانی ،اتوبوس رایگان و ساخت مسکن برای اقشار ضعیف جامعه که همه آن چیزی شبیه باد معده چند ثانیه بیشتر دوام نداشت!؟
حکایت این روزها هم همین اتفاقات است که بواسطه فضای مجازی بسرعت وایرال می شود.اگر چه در دی ماه ۹۶ یا آبان ۹۸ خیزش مردمی زود رو به افول رفت و برعکس اعتراضات ۱۴۰۱ چهره های ورزشی و هنری (سلبریتی ها)حمایت نشد و به ۱۵۷ روز مستمر منتج نشد.
اما هروز ۱ نام از قوطی اتاق فکر ج ا یا گلوبالیستها بیرون نیامد.البته خیلی هم دور ذهن نیست مهره هایی که خیلی مدعی سرسخت سرنگونی رژیم در ظاهر هستند،مهره نفوذی و پروژه نایاک و افراد مورد اعتماد ج ا در اروپا باشند!؟
هر آنچه باشد دیری نخواهد گذشت که مچ همه دشمنان دوست نمای ایران برای همگان باز خواهد شد و مردم بخوبی دوست را از بدخواهان خواهند شناخت!؟