یک تروریست کهنه کار و با تجربه چون احمد ابراهیم المُغَسِل هیچگاه ریسک نمی کند در فرودگاهی چون فرودگاه بیروت که همواره از سوی سازمان های امنیتی غرب، اسرائیل و اعراب زیر نظر قرار دارد رفت و آمد کند. سال ها است که برای سر احمد المُغَسِل پنج میلیون دلار جایزه تعیین شده است. احمد ابراهیم المُغَسِل سال ها در سوریه زندگی کرده به گونه ای که دفتر کار او در واقع در زینبیه، آرمگاه زینب فرزند علی ابن ابیطالب امام اول شیعیان قرار داشت.
المُغَسِل بطور مرتب میان سوریه و لبنان رفت و آمد می کرده است. گذشته از آن هر هفته سه پرواز مسافری و چند پرواز نظامی میان ایران و سوریه بر قرار است، المُغَسِل می توانست از این پرواز ها برای رفتن به سوریه و سپس از راه های زمینی که زیر نظر حزب الله لبنان قرار دارد برای رفتن به لبنان استفاده کند.
گفته می شود پس از نوزده سال در ماه آگوست 2015، احمد ابراهیم المُغَسِل معروف به ابو عمران، مسئول شاخه نظامی حزب الله حجاز، که متهم اصلی انفجار برج های الخُبَر در سال 1996 میلادی، در ظهران عربستان، مقر نظامیان آمریکایی می باشد در فرودگاه بیروت لبنان دستگیر شده است. از نحوه دستگیری و همچنین تاریخ دستگیری او اطلاعات روشنی در دست نیست. گفته می شود او با گریم و تغییر چهره با یک پرواز از تهران به بیروت می آمده است، این مسئله خود می تواند جای تردید باشد و پرسش های بسیاری را مطرح کند.
باید توجه داشت در زمانی که تلاش های تندرویان آمریکایی، اسرائیل و عربستان برای به شکست کشاندن توافقنامه اتمی در کنگره آمریکا به اوج خود رسیده است، دستگیری احمد ابراهیم المُغَسِل، رابطه او با مقامات ایران و نقش احتمالی جمهوری اسلامی در ماجرای بمب گذاری برج های الخُبَر،می تواند به سود مخالفین این توافقنامه باشد.
گفته می شود آمریکایی ها ورود احمد المُغَسِل را به اطلاع مقامات امنیتی لبنان رسانده اند و عربستان هم در جریان قرار گرفته است. آیا دستگیری احمد المُغَسِل حاصل همکاری های پنهانی دولت جمهوری اسلامی با آمریکا می باشد می دانیم که در چارچوب توافقنامه اخیر برخی قرار داد های همکاری محرمانه میان ایران و آمریکا بسته شده است. آیا لو رفتن المُغَسِل می تواند کار یک گروه تندرو مخالف توافقنامه اتمی در ایران باشد که در نظر دارند با جوّ سازی دولت ایران را از نو درگیر کنند. این احتمال وجود دارد که دست نیرو های اطلاعاتی اسرائیل در کار باشد. در این زمان بنیامین نتانیاهو همه کوشش خود را بکار گرفته تا توافقنامه اتمی را بر هم زند.
نوزده سال پیش در شب بیست و پنجم ماه ژوئن 1996 میلادی، مصادف با شب تولد احمد المُغَسِل، یک کامیون سوخت رسان در منطقه الخُبَر نزدیک ظهران در عربستان سعودی منفجر شد و نوزده آمریکایی، عرب و ملیّت های دیگر کشته و سی صد و هقتاد ودو تن زخمی شدند.
احمد ابراهیم المُغَسِل کیست؟
چهل و هشت ساله متولد بیست و ششم ماه ژوئن 1967 میلادی و اهل عربستان است مردی نسبتاً کوتاه قد (163 سانتیمتر) ولاغر اندام می باشد. المُغَسِل شیعه مذهب است. در زمان انفجار برج های الخُبَر او بیست و نه سال داشت. المُغَسِل از جوانی به عضویت حزب الله در آمد و مسئولیت استخدام اعضای جدید و اعزام نیرو به اردوگاه های آموزشی حزب الله در لبنان، مسئول شناسایی و مراقبت از اهداف مورد نظر حزب الله برای خرابکاری و ترور، مسئول سازماندهی و مدیریت عملیات را به عهده داشت.
برخی از تروریست های معروف حزب الله عربستان که زیر نظر احمد ابراهیم المُغَسِل مرد مورد اعتماد جمهوری اسلامی استخدام و مدیریت شده اند؛ علی الحوری، هانی السایق، ابراهیم الیعقوب، مصطفی القصاب، سعد البحر، عبدالله الجابر، حسن المغیزه ، علی المرهون، صالح الرمضان،مصطفی المعلم، فادل الالعاو، نام دارند.
برخی از اعضای حزب الله حجاز
– علی الحوری، مسئول استخدام، حمل و نقل مواد انفجاری، ماًمور ارتباط با سفارت ایران در دمشق و شناسایی مراقبت از اهداف مورد نظر حزب الله برای خرابکاری و ترور بود.
– هانی السایق، مسئول استخدام، اعزام به اردوگاه های لبنان و ایران مراقبت از اهداف مهم، سازماندهی حملات، هانی السایق زبان فارسی می داند و با فرماندهان سپاه پاسداران در ارتباط بوده است. او در سال 1997 در کاناد شناسایی و دستگیر شد.
– ابراهیم الیعقوب، مسئول استخدام، برنامه ریزی حملات، ماَمور ارتباط میان حزب الله عربستان و لبنان، او به ایران پناهنده شد.
– مصطفی القصاب با احمد المُغَسِل و گروه او در ایران ملاقات کرد و دارای نقش مهمی در شاخه نظامی حزب الله عربستان بود.
– سعد البحر، در سال 1988 وارد حزب الله می شود پس از این که الیعقوب هزینه سفرش را برای تحصیل در حوزه علمیه در ایران می پردازد در دمشق او با هانی السایق دوست می شود که نماینده حزب الله در رابطه با مقامات دولت ایران بود السایق در سال 1989 تعلیمات نظامی را در پادگان پاسداران شهر قم در ایران گذرانده است.
– عبدالله الجابر، یکی از استخدام شدگان حزب الله است، او احمد المُغَیس، الحوری، الیعقوب و السایق را در زینبیه دمشق ملاقات می کند و در سال 1989 توسط سفیر ایران در سوریه برای گذراندن تعلیمات نظامی نزد حزب الله لبنان فرستاده می شود او همینطور ماًمور ارتباطی با ایران بود.
حسین المغیزه هنگام زیارت آرامگاه زینب در سال 1990، میلادی با حزب الله آشنا می شود و به کمک احمد المُغَسِل به قم می رود در آنجا با الیعقوب آشنا می شود. المُغَسِل او را در سال 1992 برای فراگیری کار با مواد منفجره به مدت دو هفته به لبنان می فرستد.
– علی المرهون، در سال 1992 الیعقوب را در زینبیه دمشق ملاقات می کند و سپس از سوی المُغَسِل برای آموزش های تروریستی به لبنان فرستاده می شود.
– صالح الرمضان یکی از طرفداران آیت الله خمینی به کمک علی المرهون وارد حزب الله عربستان می شود و از سوی المُغَسِل به لبنان فرستاده می شود.
– مصطفی المعلم، در سال 1992 توسط المرهون استخدام می شود، المُغَسِل او را به همراه صالح رمضان به لبنان می فرستد.
الجارش، مسئول امور فنی و پشتیبانی.
– فادل الالعاو در سال 1992 در زینبیه به حزب الله می پیوندد و توسط القصاب استخدام می شود و المُغَسِل او را برای دوره تروریستی به لبنان می فرستد.
روش کار حزب الله حجاز برای تخریب برج های الخُبَر
پس از اینکه چند تن از عوامل حزب الله حجاز دستگیر شدند مقامات امنیتی عربستان توانستند اطلاعاتی در مورد این عملیات از بازداشت شدگان کسب کنند ولی ضعف سازمان های امنیتی عربستان باعث شد که چند ماه بعد احمد ابراهیم المُغَسِل بتواند برج های الخُبَر را منفجر کند و ماًموریت خود را انجام دهد. او مهره اصلی این عملیات بود و تا چند هفته پیش به دام نیافتاده بود.
در باز جویی ها، باز داشت شدگان اقرار کردند؛ از سال 1993 میلادی، سه سال پیش از اجرای عملیات انفجاری در مقر آمریکایی ها عملیات شناسایی و مراقبت از مراکز مهم نظامی آمریکا در عربستان آغاز شده بود. در جریان سال 1993 احمد المُغَسِل از القصاب، الیعقوب و الحوری می خواهد که مراکز آمریکایی ها را در عربستان زیر نظر بگیرند .
القصاب و الیعقوب مدت سه ماه در ریاض اقامت می کنند و مراکز آمریکایی ها را زیر نظر می گیرند سپس السایق به آنان می پیوندد و گزارش های این گروه به احمد المُغَسِل تحویل داده می شد و الناصر رئیس حزب الله عربستان نیز در جریان قرار می گرفت این گزارش ها به اطلاع مقامات ایرانی نیز رسانده می شدند.
در جریان سال 1993، الیعقوب به همراه المرهون بازار ماهی فروشان نزدیک سفارت آمریکا جایی که محل تردد آمریکایی ها بوده را زیر نظر گرفته و به الیعقوب گزارش می دهند
-در آغاز سال 1994 القصاب شروع می کند به مراقبت برج های الخُبَر و گزارش های کارش را به الناصر رئیس حزب الله عربستان و همینطور به مقامات ایرانی می دهد.
-در پایان سال 1994،به درخواست احمد المُغَسِل، سه تن از اعضاء؛ المرهون، رمضان و المعلم مرکز آمریکایی ها در الخُبَر را زیر نظر می گیرند ، در همان زمان، البحر زیر نظر یک افسر پاسدار ایرانی هدایت عملیات مراقبت را به عهده می گیرد.
انتخاب برج های الخُبَر
این ساختمان ها محل اقامت و کار ماًمورین نیروی هوایی آمریکا بود و در سال 1994 پس از زیر نظر گرفته شدن توسط المرهون،رمضان و المعلم به احمد المُغَسِل گزارش داده شد و آن ها گفتند ؛ برج های الخُبَر یکی از مراکز مهم نظامی آمریکایی ها در عربستان می باشد. بیدرنگ احمد المُغَسِل به المعلم پول می دهد تا یک محل برای پنهان کردن مواد منفجره در نزدیکی های آن منطقه الخُبَر جستجو کند
در جریان این کنترل ها احمد المُغَسِل به المرهون می گوید که او یک تلفن از یک مقام رسمی دولت ایران دریافت کرده که خواسته اند بیشتر از مرکز الخُبَر مراقبت و شناسایی انجام شود
در سال 1995، البحر و السایق به کار خود ادامه می دهند و در منطقه جیزان نزدیک مرز یمن حاشیه سواحل دریای سرخ و مناطقی در استان ریاض را به هدف جمع آوری حداکثر اطلاعات برای حمله تروریستی علیه آمریکایی ها زیر نظر می گیرند. برخی از دستگیر شدگان در این ماجرا گفته اند که مسئول هدایت این عملیات را یک افسر سپاه پاسداران به عهده داشته است.
در آوریل ،1995 المرهون برای شرکت در آموزش کار با مواد انفجاری به هزینه حزب الله به نزد احمد المُغَسِل در بیروت می رود و در آپارتمان او سکونت می کند. در بیروت احمد المُغَسِل به او می گوید که هدف حزب الله، شکار آمریکایی ها در عربستان است و به او می گوید که با مقامات ایرانی ارتباط نزدیکی دارد و بودجه این عملیات را آنان تاًمین می کنند و دستورات از جانب ایران صادر می شود. احمد المُغَسِل به المرهون دو هزار دلار اسکناس های صد دلاری می دهد ، المرهون با استفاده از این پول به همراه الرمضان به ریاض می رود و بر می گردد، هدف او از این رفت و برگشت به ریاض برنامه ریزی برای ادامه کنترل اهداف مورد نظر بوده است.
برنامه ریزی حمله
در جریان سال 1995 یک شبکه حزب الله متشکل از المرهون، الرمضان و المعلم مشغول مراقبت دائمی و مرتب از برج های الخُبَر زیر نظر احمد المُغَسِل بودند. الرمضان برای دریافت دستورات از احمد المُغَسِل یک سفر رفت و برگشت به بیروت انجام می دهد. احمد المُغَسِل از الالعاو می خواهد یک اتومبیل حاوی مواد منفجره را از بیروت تا عربستان رانندگی کند ،در حین این سفر العلاو در می یابد که اتومبیل حامل مواد منفجره نیست و احمد المُغَسِل به او می گوید که این کار برای آزمایش بوده است.
در اکتبر 1995، یک مرد ناشناس! به دیدن العلاو در آپارتمان او در عربستان می رود و به او یک نقشه از برج های الخُبَر می دهد و تاًکید می کند که احمد المُغَسِل گفته است که نقشه را بخوبی مطالعه کند و چند روز بعد همان شخص دوباره به دیدن العلاو می رود و ضمن پس گرفتن نقشه و یک بسته یک کیلویی به او می دهد تا نگهداری کند تا به دستور المُغَسِل به یک فرد ناشناس تحویل دهد و به او سفارش می کند که به دستور المُغَسِل نباید داخل بسته را ببیند.
در پایان سال1995 ، الرمضان گزارش های مراقبت را به المُغَسِل در بیروت می رساند ، در همان زمان تصمیم حمله به برج های الخُبَر اتخاذ می شود. این عملیات انفجاری بایستی با استفاده از یک کامیون سوخت رسان و مخلوط کردن مواد منفجره با گازوئیل انجام شود.
در پایان سال 1995 و آغاز سال 1996، الرمضان در بیروت با المُغَسِل ملاقات می کند در این ملاقات المُغَسِل نقش اعضاء را برای این عملیات تعیین می کند. او ( الرمضان، المرهون و المعلم) را برای این عملیات انتحاب می کند و می گوید این حمله به ایرانیان اجازه می دهد تا آمریکایی ها را از منطقه بیرون اندازند.
در ژانویه 1996، المُغَسِل به منطقه الغطیف در عربستان می رود و از المرهون می خواهد محلی برای پنهان کردن مواد منفجره پیدا کند. در فوریه الرمضان با المُغَسِل در بیروت ملاقات می کند و بعد به عربستان می رود. اتومبیل اجاره ای او حاوی مواد منفجره است او اتومبیل را به یک مرد ناشناس در الغتیف می سپارد.
در ماه مارس 1996 المُغَسِل از الالعاو می خواهد رانندگی یک اتومبیل حاوی مواد منفجره را از بیروت تا عربستان سعودی به عهده گیرد. الالعاو از راه سوریه و اردن به مرز شمالی عربستان و در منطقه الحدیثه وارد می شود و در بیست و هشتم مارس توسط گارد مرزی عربستان بازداشت می شود. در این اتومبیل سی و هشت کیلو مواد منفجره جامد کشف می شود. در پی این کشف تحقیق کنندگان عربستان المرهون، المعلم و الرمضان را به ترتیب در ششم، هفتم و هشتم آوریل 1996 بازداشت می کنند.
احمد ابراهیم المُغَسِل به دنبال جانشین برای دستگیر شدگان
به دنبال بازداشت این گروه،احمد ابراهیم المُغَسِل که در بیروت بود در پایان ماه آوریل به عربستان می رود و با الجارش ملاقات می کند و به الجارش می گوید که با یک پاسپورت جعلی برای زیارت حج آمده است و قصد دارد به برج های الخُبَر حمله کند و از او یاری می طلبد و یک پاسپورت ایرانی همراه با نقشه ای از الخُبَر به وی می دهد و به او سفارش می کند گوش به زنگ باشد تا او را با خبر کند.
در چهارم ماه مه 1996، المُغَسِل به منزل المغیز می رود و به او نیز یک نقشه از برج های الخُبَر می دهد و به او می گوید که الجارش، الحوری و السایق در این عملیات شرکت خواهند کرد و حزب الله لبنان به آنان در اجرای این نقشه کمک خواهد کرد. المُغَسِل همچنین تاریخ و نقشه عملیات را به المغیز می سپارد تا پنهان کند.
در ژوئن 1996، الحوری دستکم دوبار به دیدن المغیز می رود و به او در پنهان کردن مواد منفجره در چند نقطه مختلف منطقه الکتیف، کمک می کند.
ساختن بمب
در اوائل ماه ژوئن 1996، المُغَسِل و یک شخص ناشناس! به محل اقامت المغیز در الکتیف می روند. یک کامیون توسط شخص دیگری از یک بنگاه فروش اتومبیل در عربستان البته با ارائه اوراق شناسایی دزدیده شده از شخص دیگری به مبلغ هفتاد و پنج هزار ریال سعودی خریداری می شود. در طی دو هفته بعد شخص ناشناس خریدار ماشین در یک مزرعه دور افتاده کامیون سوخت رسان را به بمب متحرک تبدیل می کند. در این مزرعه المُغَسِل، الحوری، السایق و القصاب و شخص ناشناس گرد می آیند.
المغیز مسئول تحویل گرفتن مواد منفجره از نقاط مختلف و انفجار آن می شود. الجرش مسئول تهیه تجهیزات و کابل الکتریکی برای انفجار می شود. در همان زمان المُغَسِل مشغول تهیه نقشه برای انفجار کنسولگری آمریکا در ظهران عربستان می شود.
میان هفتم تا هفدهم ژوئن 1996، شبکه تروریستی در زینبیه جمع می شوند تا ضمن زیارت آرامگاه زینب در سوریه در مورد برنامه حمله گفتگو کنند. در این جلسه الناصر رهبر حزب الله حجاز، المُغَسِل فرمانده شاخه نظامی و دیگر اعضاء؛ الحوری، السایق، القصاب و چند تن دیگر از اعضای مهم حزب الله حجاز شرکت داشتند. در این جلسه الناصر فرماندهی این عملیات را به عهده المُغَسِل می گذارد.
حمله به الخُبَر
در شب بیست و پنجم ژوئن 1996، المُغَسِل، الحوری، السایق، القصاب و المغیز باز در همان مزرعه دور افتاده گرد هم می آیند و آخرین مراحل عملیات را بررسی می کنند. کمی از ساعت 22 شب گذشته هانی السایق، رانندگی اتومبیل داتسون الجارش را به عهده می گیرد و الجارش مانند مسافر کنار او می نشیند. اتومبیل داتسون به عنوان پیشرو حرکت می کند و در پارکینگ روبروی ساختمان شماره 131 برج الخُبَر در گوشه ای پارک می کند. سپس یک اتومبیل شورولت کاپریس، که برای فرار گروه در نظر گرفته شده بود به سرنشینی المغیزو القصاب وارد می شود. السایق با نمایش چراغ های اتومبیل داتسون علامت می دهد که همه کار ها روبراه است.
کامیون جا سازی شده برای بمب به سر نشینی المُغَسِل و الحوری وارد صحنه می شود و در برابر ساختمان شماره 131، مقر نیرو های آمریکایی پشت اتومبیل شورولت کاپریس که برای فرار در نظر گرفته شده بود پارک می کند. چند دقیقه بعد کامیون در برابر ساختمان محل سکونت و کار آمریکایی ها منفجر می شود.
گفته می شود این کامیون حامل ده تن معادل ماده منفجره تی ان تی مخلوط با گازوئیل بوده است، استفاده از ماده چرب گازوئیل برای ایجاد آتش سوزی بوده است گازوئیل به گسترش آتش سوزی کمک می کند و در ضمن با ایجاد آتش سوزی بسیاری از سر نخ های احتمالی که می توانند در تحقیقات به کارشناسان پلیس کمک کنند از بین می روند.
دستگیری هانی السایق در کانادا
در نوامبر 1997، یکسال و نیم پس از انفجاردر الخُبَر، یکی از مجرمین به نام هانی السایق در کانادا شناسایی و بازداشت می شود. دولت آمریکا درخواست استرداد وی را مطرح می کند و ماًموران اف بی آی به دیدار هانی السایق می روند و طبق قراری که میان السایق و اف بی آی گذاشته می شود قرار شد السایق در برابر دادگاه در آمریکا جرم را بپذیرد و در ازای دادن اطلاعات وی را مدتی زندانی و به عنوان همکاری با ماًمورین پلیس پس از چند ماه آزاد شود. السایق در آغاز پذیرفت ولی در تاریخ سی ام ژوئیه 1997 در برابر دادگاه در امریکا اعلام بیگناهی و تقاضای پناهندگی از آمریکا کرد.
هانی السایق سپس به عربستان تحویل داده شد و گفته می شود که دولت آمریکا از عربستان درخواست کرده که از شکنجه و اعدام او خودداری کند. در فوریه سا ل2000 میلادی ،نامه ای به دو زبان انگلیسی و فرانسه از هانی السایق به سازمان عفو بین المللی در لندن فرستاده شد که در آن از وضعیت ناهنجار خود و دیگر زندانیان در زندان های عربستان سعودی سخن گفته بود.
سی و یکم آگوست 2015
وام گرفته از وزین نامه فرهنگ ایران