حالا که مسأله انتخابات به پایان رسیده، و نیروهای خودسر و لباس شخصی های طیف اصولگرا و بقیه جانیان رژیم خونخوار اسلامی نتوانسته اند؛ با حضور آیت الله قتل عام، ابراهیم رئیسی در پایگاه ریاست جمهوری در کشور، بیش از پیش به آزار مردم ایران بپردازند. جهت تضعیف کردن موضع حسن روحانی رئیس جمهور منتصب مقام رهبری، به سید علی خامنه ای فشار آورده اند؛ که دولت جدید را به حال خودش وا مگذارد؛ و با توجه به سخنان روحانی، چه در هنگام تبلیغات انتخاباتی، و چه بعد از انتخاب شدن دوباره وی به این مقام ایراد کرده است. و از همه آنها بوی مخالفت او با ایجاد نابرابری های اجتماعی میان مردم، و موافقت وی با ارائه آزادی های مطلوب به ایشان در جامعه، به مشام مخالفان حسن روحانی رسیده است. جهت حفظ شرایط همیشگی اختیارات سران جمهوری ضد بشری حکومت منفورشان، مستقیم یا غیر مستقیم، همه کارهای وی را به طور کامل زیر نظر خود داشته باشد. تا که به هیچوجه نتواند دست از پا خطا بکند؛ و آنچه را که تا کنون به زبان آورده را جامه عمل بپوشاند!
همانطوری که مشاهده شد؛ در میان همه مسؤلان بلندپایه داخل کشور و همتایان روحانی در دولت های خارج از ایران، که دوباره رسیدن او به مقام ریاست جمهوری را به وی تبریک گفته بودند؛ خامنه ای در این مورد، نه به روحانی تبریک گفت، و نه مانند گذشته که به رؤسای جمهور برگزیده، خط مشی می داد و برای موفقیت شان دعا می نمود؛ نسبت به او چنین نکرد، و جملات بسیار ساده و معمولی در باره وظایف دولت اسلامی حکومت متحجرشان را مطرح ساخت. اما دیروز چهارشنبه هفدهم خرداد 1396 خورشیدی، برابر با هفتم ژوئن 2017 میلادی، در سخنانی که در نشست با تشکل های دانشجوئی در کشور داشت. برای حاضران در این جلسه که عمدتا از هواداران خود او هستند بیان نمود؛ گوشه و کنایه هائی هم به رئیس قوه مجریه و دولت دوازدهم حکومت اشغالگرشان زد!
خامنه ای این امر را(توصیه های غیر مستقیم وی به رئیس جمهور، جهت عملی شدن کوشش های دولت، برای هرچه زیادتر اسلامی اداره کردن کشور را )، به حالتی ابراز داشت و ایراد نمود؛ که به وضوح نشانه هائی از تهدید کردن دولت جدید و اعضای کابینه اش را می شد تشخیص داد. او برای اشتباهات احتمالی آینده در دولت حسن روحانی، به رنیس جمهور مواردی را گوشزد می کرد. به دانشجویان هم، با بیان این که از وظایف تشکل های دانشجوئی، تلاش همه جانبه برای غلبه دادن گفتمان انقلاب در داشنگاه است حکم نمود : ” همه هسته های فکری و فرهنگی و عملی و جهادی کار کنند؛ مستقل و آتش به اختیار باشند!
خامنه ای در چنین بیاناتی، تا به آنجا پیش رفت؛ که به دانشجویان انقلابی و بسیجیان بدون ترمز اینگونه مجوز داد و افزود: ” در مواری که مراکز تصمیم گیری دولتی، به وظایف خود به خوبی عمل نمی کنند؛ به صورت مستقل و ” آتش به اختیار ” عمل کنید.” !
اگر در به انجام رسیدن این دستور، که اربابان سپاهی و اصولگرای مقام عظما به وی دیکته کرده اند؛ با جدیت پیگیری شده و به آن عمل بشود؟ امکان رسیدن ملت میهن پرست ایران به آرمان سی و هشت ساله شان(سرنگونی رژیم ملاها در کهندیار ایشان)، مدت زیادی باقی نمانده است. چرا که از خصوصیات ملاهای سید، آخوندهائی که دستار و عمامه سیاه بر سر می گذارند؛ غیر از بیش از حد هوسران بودن و زنبارگی شان، کینه توز بودن شدید ایشان، و دشمن پروری آنان است. به همین نسبت نیز، آخوندهای عمامه سپید مانند حسن روحانی و بقیه این مزدوران اهریمن در این رژیم خون آشام، نیرنگبازی و زورمداری و رندی است. که به همین خاطر ” کمتر آب شان در یک جوی روانه و جاری می گردد. ” !
در این میانه، سویل های(شخصی های غیر روحانی و غیر نظامی) سودجو و زیاده طلب و قدرت پرستی نیز هستند؛ که با بیشتر باد زدن به شعله های آتش اختلاف بین این نابخردان، اکسیژن زیادتری را به شراره های خودمحوری های هر دو سوی قضیه خواهند رساند؛ تا که از این آب گل آلود، فقط برای خودشان ماهی بگیرند؛ و از جنگ سرد موجود میان اصلاح طلبان و تندروهای اصولگرا و سنتی و واپسگرا، بهترین و بیشترین سوء استفاده های شخصی و خصوصی به نفع خودشان را بکنند!
هیچ تردیدی وجود ندارد؛ که رهبر دست نشانده سپاه و حزب مؤتلفه، با صدور چنین دستوری به یک عده جوان خام و افسارگسیخته، جز ایجاد آشوب و خشونت درون اجتماع، و انجام شدن انواع بی قانونی ها در سراسر مملکت، ثمر دیگری برای مردمان عادی کشور نخواهد داشت. برای خود بی خردشان هم، که نا مناسب ترین وصله ناجور در امر کشورداری می باشند؛ بروز تفرقه افکنی هائی را موجب خواهد بود؛ که کم ترین نتیجه ای که به بار خواهد آورد؛ متلاشی شدن هرم قدرت شان، و سرنگون گشتن کاخ حکومت مستبدانه شان است. که با همین اختلافات و دیکتاتوری های خودمحورانه، موجبات فروپاشی و سرنگونی همزمان حاکمیت ضد بشری و ضد ایرانی شان را فراهم خواهند آورد. چرا که …. : ” شغال بیشه ی مازنداران را*** ندرد جز سگ مازندرانی ” !
محترم مومنی