در دو ماه گذشته اعراب خلیج فارس بویژه عربستان سعودی در رابطه با اختلافاتی که با ایران دارند دستکم تاکنون سه بار تحقیر شده اند: نخست امضای تفاهم نامه هسته ای در ژنو. دوم جنگ بی حاصل در یمن و گیر کردن در باتلاق یمن. سوم دست خالی برگشتن از نشست کمپ دیوید. عرب ها رفتند که شیر برگردند ولی روباه برگشتند. هدف پرزیدنت اوباما از احضار سران کشور های شبه جزیره عربستان به کمپ دیوید (کمپ داوود! دومین پادشاه یهودیان) جدا کردن اعراب خلیج فارس از دنباله روی سیاست های بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر معترض اسرائیل علیه تفاهم هسته ای میان کشور های پنج به اضافه یک و ایران بود.
نشست دو روزه کمپ دیوید میان آقای اوباما و نمایندگان کشورهای عربی خلیج فارس به پایان رسید و در گیر و دار توافقات میان آمریکا و جمهوری اسلامی بر سر تفاهم هسته ای لوزان، رفع تحریم ها علیه ایران و مبارزه مشترک دو کشور علیه داعش درعراق وسوریه، سهم اعراب همیشه نگران! خلیج فارس پر کردن حساب های بانکی شرکت های اسلحه سازی آمریکایی و غربی با خرید چند میلیارد دلار سیستم ضد موشک علیه موشک های جمهوری اسلامی شد.
در اوائل ماه مارس گذشته بنیامین نتانیاهو کوشید با شرکت و سخنرانی علیه مواضع دولت اوباما در کنگره آمریکا آقای اوباما را بی اعتبار کند. اوباما پاسخ این اقدام نتانیاهو را با رام کردن اعراب لجام گسیخته خلیج فارس در کمپ دیوید داد و نتانیاهو را در انزوای مطلق نگهداشت. اکنون دولت اسرائیل در ادامه سیاست های خود علیه ایران تنها مانده و چشم امید به نمایندگان وابسته به لابی های قدرتمند یهودیان در حزب جمهوریخواه آمریکا دوخته است. روز گذشته واتیکان نیز با شناسایی دولت مستقل فلسطین ضربه ای جانکاه به نتانیاهو زد.
در بیانیه پایانی نشست کمپ دیوید اوباما گفت:« از کشورهای عرب حمایت میکنیم، ولی ایران را به حاشیه نمیرانیم» این سخن به هیچ وجه خوشایند اعراب نیست. اعراب توقع داشتند که آمریکا ایران را منزوی کند و پیشنهاد ملک عبدالله پادشاه پیشین عربستان را که به آمریکایی ها گفته بود: « سر این مار در ایران است، سر مار را قطع کنید» انجام دهد ولی در حال حاضر آمریکایی ها مایل هستند که این مار! را دست آموز خود کنند و اعراب را در ترس نگهدارند. اوباما قوطی بگیر و بنشان را به سران عرب داد.
گفته اوباما مبنی بر این که ایران را به حاشیه نمی راند پیام روشنی همزمان به اعراب و اسرائیل می باشد؛ از این پس اعراب و اسرائیل بایستی با مسالمت با یکدیگر و جمهوری اسلامی برخورد کنند و همسایگان خود را به رسمیت بشناسند. اعراب ناچارند تا زمانی که رژیم جمهوری اسلامی بر سر کار است، ایران را در حیاط خلوت خود تحمل کنند و به ناچار سالانه بودجه (باج) هنگفتی برای امنیت خود به کشور های غربی بپردازند. آمریکا وعده داده که در صورت حمله به خاک کشور های عربی خلیج فارس از این کشور ها پشتیبانی کند.
می دانیم که اگر آمریکا چنین وعده ای هم به اعراب نمی داد باز هم ناچار بود تا زمانی که نفت در زیر زمین های این حکومت های دست نشانده غرب وجود دارد و هر سال میلیارد ها دلار از سوی این کشور هزینه خرید های تسلیحاتی از آمریکا می شود اجازه ندهد بجز هفت خواهران نفتی! کسی کلید این ذخائر را در دست داشته باشد. به همین دلیل هنگامی که کویت از سوی صدام حسین اشغال شد به خلیج فارس لشکر کشید.
پرزیدنت اوباما در برابر زیاده خواهی های سران عرب خلیج فارس ایستاد و آنان را سرجای خود نشاند. اعراب گمان می کنند که در ازای بذل و بخشش ها، ولخرجی های شاهزادگان عرب در اروپا و آمریکا و خرید های تسلیحاتی بزرگی که از آمریکا و کشور های غربی انجام می دهند، می توانند امیال خود را به آمریکا و غرب تحمیل کنند. سران عرب باید بدانند که خود نه مالک چاه های نفت می باشند و نه فرمانده نیروی های نظامی کشور هایشان، بلکه تنها کارگزاران وابسته به قدرت های جهانی هستند و از خود اختیاری ندارند.
آمریکایی ها خوب می دانند که خطر اصلی که حکومت های عرب را تهدید می کند خطر خارجی نیست بلکه خطر مردم ناراضی و خشمگین کشور های عربی می باشد. مردمی که از خود کامگی شیوخ عرب، بیکاری، فقر و فساد در رنج می باشند.
پانزدهم ماه مه 2015