دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
به نظر می رسد، کودتایی خاموش بر علیه رهبر جوان کره شمالی به وقوع پیوسته است. مدتی پس از عمل جراحی کیم جون اون، خبرهای متناقضی از اوضاع و احوال وی پس از جراحی از طریق کانال های غیررسمی از کره شمالی به گوش می رسید، اینک با وقایعی که رخ داده به روشنی می توان دریافت که کدام اخبار صحیح بوده است، به خصوص با انفجار ساختمانی که مهمتر از دفتر ارتباط دو کره، به شکلی نمادین و با اصرار “اون” بین مرز دو کره ساخته شده بود. پازل های پراکنده سابق اینک خود را تکمیل می کنند تا صورتی روشن از رخ دادهای پشت پرده به وقوع پیوسته در کره شمالی ترسیم کنیم.
تصاویری که تاکنون -پس از جراحی اون از وی از رسانه های کره شمالی منعکس شده، هیچ یک تصاویر او نیستند و به وضوح می توان بدلی به جای وی را شناسایی کرد. از برخی علایم و نشان ها در صورت تا حالت عاطفی صورت وی در شرایط عادی. و مهمتر از همه، تصمیماتی که در ابطال ناگهانی تمامی اصلاحاتی که اون پیش از این و پس از روی کار آمدنش با اصرار در پیش گرفته بود، اتخاذ شده است. اون در گذشته نیز با تردیدهایی به پیشرفت مذاکرات با آمریکا می نگریست، اما از ابتدا و با روی گشاده نسبت به بهبود روابط با کره جنوبی می نگریست و پیش می رفت، اما منفجر کردن ناگهانی همان ساختمان صلح بین دو کره -و اعلامیه معناداری که با عنوان بلد شدۀ “تفاله های انسانی” منتشر کرد (خبرگزاری رسمی کره شمالی این عنوان را در اعلامیه اش به مناسبت انفجار ساختمان مذکور اعلام کرد: «این دفتر منفجر شد تا تفاله های انسانی و کسانی که به آن ها پناه داده اند، بهای سنگین جنایات شان را بپردازند».)، خبر از وقایع پشت پرده دیگری می دهد. گویا تصمیم گیرندگان پشت پرده کره شمالی که کودتایی خاموش را علیه وی به اجرا گذاشتند- و عمل جراحی ساده او را به بردنش به کما کشاندند- نتوانستند مکنونات قلبی خود را به خوبی پنهان کنند و غلیان احساسات انقلابی در انفجار ساختمانی که نماد گشایش های اون به روی جامعه جهانی بود، خود را لو دادند. بهتر از این نمی شد رساند که شخص یا اشخاصی که پس از جراحی اون، سکان تصمیمات را در کره شمالی در دست گرفته اند تا چه حد از اصلاحات گذشته وی منزجرند. کودتاگران و باند در قدرت ترجیح دادند تا از ترس اعتراضات مردم کره شمالی که به اصلاحات وی امید بسته بودند، مرگ وی را مخفی نگه دارند و به اسم اون و هزینه وی، تمام تصمیمات موردنظر خودشان را اعمال کنند و به خیال خودشان آب از آب هم تکان خورد. پس آگاهی رسانی به مردم کره شمالی از کودتای خاموش، راهکار دیگری است که باید دنبل شود.
درک اهمیت این وقایع در کره شمالی به این سبب مهم است که جهان و به خصوص کشورهایی که کره شمالی آن ها را دشمن می شمارد، ممکن است با اقداماتی به مراتب خطرناک تر و غیرقابل پیش بینی تر از طرف کره شمالی روبرو شوند و کاملاً غافلگیر شوند، حتی یک حمله ناگهانی نظامی و چه بسا حمله هسته ای! قرار نیست که روی میزان دیوانگی رهبران جدید کره شمالی شرط بندی کنیم، چه یک سهل انگاری می تواند به مرگ میلیون ها تن منجر شود و قضیه اصلاً شوخی بردار نیست. آمریکا به همراه دیگر قدرت های جهانی (روسیه، چین و اتحادیه اروپا) و البته رهبران ژاپن و کره جنوبی باید هر چه زودتر نشستی پیرامون آن و سناریوهای احتمالی برای بدترین شرایط محتمل برگزار کنند. نمی خواهم بیش از تأکید کنم تا دریابیم که تا چه حد مردم کره جنوبی، ژاپن و ایالات متحده آمریکا در خطرند. تصور می کنم “نقش چین بر هر نوع تأثیر بر کارهای ماجراجویانه رهبران کره شمالی با اهمیت و موثر و حتی حیاتی خواهد بود”.