در سال 2025 ، مذاکره کنندگان هسته ای به چنین نتایجی خواهند رسید!

0
570

شما اگر سیاستمدار، تحلیلگر و یا هر کارشناس دیگری هم نباشید؛ چنانچه طی یازده سال اخیر، برنامه نشست های مستمر 1+5 با جمهوری اسلامی را، که با عنوان مذاکرات قدرتهای بزرگ جهان با حکومت اسلامی، در ارتباط با فعالیت های هسته ای ایشان شهرت یافته را پی گرفته باشید؛ بدون نیاز به هر نوع پژوهش خاص در این مورد، به نتایج احتمالی زیر، که با تیتر درشت صفحات اول معروف ترین نشریات دنیا را به خودشان اختصاص خواهند داد دست خواهید یافت!

به گزارش خبرگزاری….، مذاکره کنندگان هسته ای، با نمایندگان مذاکره کننده از سوی حکومت اسلامی در ایران، تصمیم گرفته اند که چند بانک فعال این کشور در خارج را، مورد تحریم های خویش قرار بدهند. بر این اساس، از این پس، هیچ بانکی در جهان، اجازه نخواهد داشت؛ که با این بانک های جمهوری اسلامی، به هرگونه داد و ستدی بپردازد!

خبرگزاری رسمی فارس متعلق به جمهوری اسلامی، از پیشرفت های هسته ای خودشان، در رابطه با فعالیت نیروگاه های رآکتور های اتمی ایشان، که در چند استان این کشور مستقر می باشند خبر داد!

به گزارش ….، سازمان مجاهدین خلق، مدارکی به 1+5 ارائه نموده است؛ که طی آن از وجود چند مرکز زیرزمینی فعال در ایران، که رژیم اسلامی در آنها، به مقدار قابل توجهی، اورانیوم و پلوتونیوم غنی شده را ذخیره کرده است. به گفته این خبرگزاری به نقل از این سازمان، هم اکنون جمهوری اسلامی، دست کم دارای سیصد کلاهک اتمی است؛ که کمترین بازتاب خطرناک آن، تهدیدهای نظامی علیه همسایگان ایران خواهد بود!

خبرگزاری رسمی اسرائیل اعلام کرده است؛ در مورد کوتاهی های نمایندگان قدرت های بزرگ دنیا، که در مذاکرات هسته ای با رژیم اسلامی، در این نشست ها شرکت داشته اند. و نیز برخی توافقات پنهانی دولت وقت آمریکا به ریاست پرزیدنت اوباما، با مسؤلان حکومت جمهوری اسلامی در ایران، دادخواست و شکوائیه این کشور، علیه همه مذاکره کنندگان را، به شورای امنیت سازمان ملل متحد تقدیم کرده است!

…. خبرگزاری رسمی …. نوشته است؛ چندین کشور منطقه خاور میانه، به ویژه شیخ نشین های حوزه خلیج پارس، جهت تکمیل نمودن ذخیره های تسلیحاتی خودشان، برای مقابله با حملات نظامی ایران به سرزمین های ایشان، به کارخانجات اسلحه سازی آمریکا، و چند کشور اروپائی، از جمله روسیه – آلمان – بریتانیا و فرانسه، نیازهای تسلیحاتی خویش را سفارش داده اند!

و …… تقریبا آخرین خبر احتمالی، که هیچ خبرگزاری بین المللی، انتشار آن را به تأخیر نینداخته است؛ حکایت از آن دارد؛ که قرار است به زودی حکومت اسلامی، همزمان به چند شیخ نشین خلیج پارس، که بعضی شان در همسایگی این کشور می باشند، دست به حمله نظامی بزند. آنچه که در این رابطه پیش بینی می شود، استفاده جمهوری اسلامی از بمب های هسته ای گوناگون در این عملیات خواهد بود. که برخی از ایشان(کشورهای مورد حمله قرار گرفته )، از شرکاء و هم پیمان های ایالات متحده می باشند. چنانچه این کشورهای کوچک، نتوانند در برابر حملات هسته ای جمهوری اسلامی، از خودشان دفاع بکنند؛ آمریکا ناگزیر به پشتیبانی از دوستان و متحدان خودش خواهد بود!

بدیهی است، که دوستان سودجوی رژیم آخوندی هم، نگذارند که رفیق شان، در مقابل پاسخ های آتشین آمریکا، که به حمایت از هم پیمان های خویش به ایران حمله خواهد کرد تنها بماند. در چنین شرایطی، کشورهای چین و روسیه نیز وارد معرکه خواهند شد؛ و در این رهگذر، بخش های وسیعی از قاره آسیا، بخصوص در مناطق شرقی و غربی، و نیز جنوب آن، به بدترین موقعیت ممکن دچار بشوند!

خنثی نمودن تمامی پیش بینی های بالا، که صد در صد ضروری و منطقی هم به نظر می رسد؛ امری نیست که برای ده سال آینده گذاشته بشود. بنابراین، تحقق یافتن چنین عمل سنجیده ای، فقط و فقط توسط مردم ایران، به ویژه ایرانیاران درون مرزهای کشور می تواند به انجام برسد. به پا خیزی ایشان، جهت نابود نمودن این میکروب بسیار خطرناک، که چگونگی سرایت عملکردهای آن، به سایر ممالک جهان را در بالا مطرح گردیده است. به دست با کفایت مردم ایران خواهد بود. کاری که هم مملکت خودشان را از ویرانی نجات خواهد داد؛ و هم موجب خواهد شد، سرزمین هائی که ناچارند برای مقابله با حملات اتمی جمهوری اسلامی از خودشان دفاع بکنند؛ و یا به کمک کشورهای مورد عتاب و حمله رژیم آخوندی بروند!

به هر تقدیر، آنچه که مسلم است، حضور این نامردمان در میهن ما، جز آزار دادن مردم ایران، و آسیب دیدن آنچه که در ایران، در مالکیت ایشان می باشند خواهد بود. یادمان نرود، که همیشه، پیشگیری مهم تر و آسان تر از معالجه و درمان است. چه این درمان، در مورد نیروهای انسانی یک کشور، و چه در رابطه با امکانات مادی و معنوی ملت بزرگ ایران باشد!

تحمل سختی ایستائی در برابر ظالمان، خیلی آسان تر از تحمل ننگ بدنامی و بی تفاوتی است. البته چنانچه بخواهیم همچنان یک ایرانی با غیرت قلمداد بشویم؟ نه بیشتر و نه کمتر از آن؟!

” دوست آن است که جمله عیب مرا

همچو آئینه پیش رو گوید

نه که شانه عیب های مرا

پشت سر رفته مو به مو گوید ” !

محترم مومنی

مقاله قبلیحمایت و پشتیبانی جمعی از زندانیان سیاسی از فراخوان کانون معلمان ایران
مقاله بعدیرابين هود مدرن باز می‌گردد
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.