در باره ی “کارزار حاکمیت ملی و مردمی در ایران”

0
405

در روز ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ به جمهوری اسلامی رأی ندادم، امروزهم پس از ۳۸ سال ستم و خیانت حکومت جمهوری اسلامی به ملت ایران، با این نامه؛ با این امضاء و با این رأیِ آزادانه و مستقل، با پشیبانی از کمپین حمایت از حاکمیت ملی و مردمی، به ادامه ی این حاکمیت ضدِ مردمی نه می گویم. امضاء “پتی شن”  یا همه پرسی “کمپین حمایت از حاکمیت ملی و مردمی”، به باور من نوعی رأی گیری به شیوه ای مردمی است.

هر ایرانی در هر کجا و به هر وسیله ای می تواند به این رأی گیری بپیوندد و به جمهوری اسلامی، نه بگوید.

در جمهوری اسلامی در ایران، دیکتاتوری به نام ولی فقیه حقوق شهروندی همه ی ایرانیان را ندیده می گیرد و رأی آنان را برای تعیین سرنوشت خودشان به هیچ می شمرد. اما در جهان امروز راه های دیگری برای رأی دادن و ابراز نظر وجود دارد. من با این نوشته، با پیام های الکترونیکی، با تلفن همراه خود می توانم به همه ی مردم جهان بگویم که جمهوری اسلامی را نمی خواهم.

ما با این “نه گفتن” به جمهوری اسلامی می توانیم از خرد جمعی هم میهنان خود کمک بگیریم و برای برپایی حاکمیت ملی و مردمی، به گونه ای خردمندانه و عملی راه برون رفت از این بن بست ملی را بیابیم. ملت ایران نزدیک به صد سال است که در آرزوی برپایی حاکمیت ملی و مردمی در ایران است.

پس از انقلاب مشروطیت، هنوز آرزومندان برپایی یک حکومت ملی و مردمی سامانی نیافته بودند که قزاق های زیر فرمان ژنرال آیرون ساید انگلیسی، با کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ همه ی آرزوهای آزادیخواهان و ملت ایران را نقش بر آب کردند. از فردای آن کودتا با فرمان “من حکم می کنم” ، تا به امروز راه را بر اراده و رأی مردم ایران بسته اند. در این نزدیک به صد سال به دلیل وجود حکومت های وابسته به قدرت های خارجی، هنوز ملت ایران نتوانسته است از راه یک انتخابات آزاد نمایندگان خود را به مجلس بفرستد و یک دولت و فرمانروایی ملی و مردمی در ایران برپا کند. حکومت هایی که مردمان ما را می کشند و ثروت های ملی ما را با کمک بیگانگان به غارت می برند، گماشته ی بیگانگان هستند. ژنرال آیرون ساید در سال ۱۲۹۹، کرمیت روزولت و دستگاه جاسوسی انگلیس در ۱۳۳۲ و کنفرانس گوادولوپ در زمستان ۱۳۵۷ به سرکردگی غارتگران جهانی( جیمزکالاهان انگلیسی، جیمی کارتر آمریکایی، ژیسکاردستن فرانسوی و هلموت اشمیت آلمانی) حاکمیت ملی و مردمی که حق واقعی مردمان ایران است را از مردمان میهن ما سلب کردند. حکومت جمهوری اسلامی که به دنبال کنفرانس گوادولوپ و با بهانه ی خدا و دین بر کشور ما حاکم شده است، به گواهی نزدیک به چهل سال غارت و کشتار مردمان بی گناهِ ما هیچ دست آوردِ سودمندی برای میهن ما و مردمانش نداشته است.

نه خدایی که آن ها ادعا می کنند و نه دین و نه مردمان میهن ما هیچ یک در این حکومت به حساب نمی آیند. جمهوری اسلامی، با مردمان میهن ما و ثروت های مادی و معنوی کشور ما، رفتار یک اشغال گر خارجی را دارد. زیان هایی که این حکومت به کشور ما وارد کرده است، به مراتب بیشتر و گسترده تر از زیان هایی است که چنگیز مغول و سپاهیانش به میهن ما و مردمان ما وارد کرده است. منابع زیستی و ثروت های کشور را به غارت می برند، هر کس که یارای مخالفت داشته باشد به زندان می کشند و می کشند. هر روز با کمک دستگاه های ارتباط جمعی تجاوزات جنسی و ناپسند را به رخ مردم ما می کشند و اخلاق عمومی را تنزل داده و دزدی و اختلاس، رشوه خواری و فحشاء را گسترش می دهند.

اینان به واقع  بنیاد خانواده ها را از هم پاشیده اند و میلیون ها ایرانی را به اعتیاد و بیماری های کشنده دچار کرده اند. کشتن و شکنجه ی مردم بی گناه بدون هیچ گونه  قانون و دادرسی صورت می گیرد. همه ی این ستم ها و بی قانونی ها به دلیل عدم وجود حاکمیت ملی و مردمی است. جمهوری اسلامی یک ملت بزرگ، یک فرهنگ باستانی و همه ی تاریخ میهن ما را به اسارت گرفته است.

برای رهایی از این بن بست ملی باید که مردمان ما به گونه ای شایسته و با اقدامی عملی رأی خود را در تاریخ ثبت کنند. با پشتیبانی یکدیگر و با خرد جمعی چاره ای تاریخ ساز باید اندیشید. مردمان میهن ما باید این حکومت را غیرقانونی اعلام کنند و در تدارک یک حکومت ملی و مردمی با رأی مستقیم همه ی شهروندان باشند. کارزار پشتیبانی از حاکمیت ملی و مردمی از راه امضاء شمار فراوانی از مردمان میهن ما، راه را برای رایزنی جمعی و پیدا کردن راه حلی متناسب با فرهنگ و هوشیاری ملت مان ایجاد خواهد کرد. کسانی که با امضاء خود در یک همه پرسی آزاد و مستقل (پتی شن حمایت از حاکمیت ملی و مردمی) به حکومت جمهوری اسلامی نه می گویند، باید هرچه زودتر زمینه های عملی همسازی ملی و راه های کارساز و متمدنانه ی صلح آمیز برای ایجاد یک حکومت ملی و مردمی را بررسی کنند و به مرحله ی اجرا بگذارند.

به باور من امضاء کنندگان نامه ی سرگشاده به ملت ایران همانگونه که در نامه آمده است، طرفداران جدایی دین از حکومت و ایجاد یک جمهوری در ایران، با رعایت تساوی حقوق همه ی شهروندان ایرانی برپایه ی آزادی و دموکراسی و نیزاستقلال از بیگانگان و رژیم جمهوری اسلامی، در سراسر ایران هستند.

اما نامه ی سرگشاده ی جمهوری خواهان ایرانی از همه ی افراد ملت ایران از هر گروه و صنف و طبقه و عقیده ای می خواهد تا با امضاء این نامه ی سرگشاده  با “نه گفتن”  به حکومت جمهوری اسلامی، این حکومت ضد مردمی را در چشم جهانیان و نهادهای بین المللی بی ارزش و رسوا سازند و زمینه را برای ایجاد یک مجلس مؤسسان ملی با شرکت همه ی شهروندان و همه ی گروه های سیاسی و عقیدتی فراهم آورند. بدون هم اندیشی، همسازی و تلاش همگانی ایرانیان  ایجاد یک حاکمیت و فرمانروایی ملی و مردمی غیرممکن است.

منوچهر تقوی بیات ـ نهم آبان ماه ۱۳۹۶ خورشیدی برابر با سی و یکم اکتبر ۲۰۱۷ میلادی