یادتان هست که خمینی دجال در اولین روز بازگشت به ایران در بهشت زهرا گفت: « آب و برق را مجانی می کنیم ، شما را دارای خانه می کنیم ، شما را به مقام انسانیت می رسانیم و….. » ؟ ولی چون بی کفایت تشریف داریم ، روزی چند ساعت آب و برق و گاز محله های مختلف پایتخت و شهرهای دیگر را قطع می کنیم . تا بر رنج و مشلات تان بیفزائیم !
یکی از معروف ترین و مهم ترین اندرزهای رهبران و پیشوایان آئین اسلام این است که می گوید : « دروغگو دشمن خداست » ؛ چگونه این دروغ های آشکار را می بینید و می شنوید و حس می کنید ؟ ولی همچنان اجازه می دهید ؛ که ایشان بر شما و کشورتان که از عهد باستان به راستگوئی شهرت داشتید حکومت کنند ؟!
چهل و هفتمین سال حاکمیت معروف ترین دروغ گوهای ستمگر و نابخرد دنیا در میهن مان آغاز گردید . ولی پس از گذشتن حدود نیم قرن از اسارت تان نزد ایشان ، همچنان صبوری می نمائید و سکوت کرده اید !
در مقابل گذشت کردن و سکوت نمودن تان در برابر چنین نا مردمان بری از شرافت انسانی ، که همه روزه تعدادی از هم میهنان تان را قربانی مطامع قدرت پرستانه خودشان می کنند ؛ و گرانی را در سراسر کشورتان به حدی رسانده اند ؛ که حتی برای سوگواری عزیزان تان که ایشان کشته اند ؛ توان برگزاری یک برنامه معمولی را هم ندارید . ولی باز هم در سکوت به سر می برید ؟!
چنین صبر و تحملی باور کردنی و پذیرفتنی نیست . مگر آنکه دلائل خاصی برای آن دارید و ترجیح تان بر ساکت بودن باشد !
امروز که بیست و دوم بهمن ۱۴۰۳ خورشیدی ، و سالگرد انقلاب سیاه اسلامی در ایران بود . صداهای رسای برخی از ایرانیان دلاور و میهن پرست ، که از طریق پنجره های خانه شان ، فریاد مرگ بر خامنه ای ضحاک ، مرگ بر جمهوری اسلامی ، و بسیاری دیگر از شعارهای میهن پرستانه به گوش می رسیدند ؛ که بیانگر میزان تنفر شان از رژیم آخوندی بود !
ای کاش صاحبان غیرتمند این صداهای امیدوار کننده ، از قبل برنامه ریزی می نمودند ؛ که نه از طریق پنجره ها ، بلکه جلوی درب خانه های خود تجمع می نمودند ؛ و آوای رسای مخالفت خود با حاکمیت پلید آخوندها در میهن شان را تا به فلک می رساندند ؛ و بر واهمه سران حکومت منفور اسلامی در ایرانزمین می افزودند !
وقتی که یک دلار در ایران از مرز ۹۳ هزار تومان عبور کرده است . موقعی که پول خریدن گوشت و مرغ و ماهی و …… برای خانواده تان را ندارید ؛ و ناچار هستید که با سیب زمینی پخته یک وعده خوراک برای شان تهیه کنید ؛ اما برای خریدن یک کیلو سیب زمینی هم باید حدود پنجاه و پنج هزار تومان بپردازید . آیا این به معنای آن نیست که از این پس و به هر دلیلی « سکوت کردن » جایز نیست و خودکشی محض می باشد ؟!
در سال ۱۳۵۲ ( پنج سال قبل از رخ دادن انقلاب شوم اسلامی ) در غرب تهران یک خانه شصت متری حدود سی هزار تومان بود . حتی همین مبلغ را می توانستید با بهره اندک از بانک وام بگیرید و با خریدن آن از اجاره نشینی یا زندگی کردن در خانه های خویشاوندان دور و نزدیک راحت بشوید و مستقل باشید !
اما اکنون به لطف حاکمیت منحوس آخوندی اسلامی ، یک متر زمین ساخته نشده به مبلغ بالای بیست و دو میلیون تومان رسیده ؛ و مبلغ خریدن یک تلفن « آیفون » هم از مرز دویست و بیست و سه هزار تومان فرا تر رفته است !
ای کاش مشکل فقط « آب و برق و گاز » بود . هزینه های مداوای بیماری ها و استفاده از مطب دکتر ها و بیمارستان ها و سایر مراکز پزشکی سرسام آور است . اما تحمل بیماری و درد ناشی از آن نیز آسان نیست و مرگ آفرین می باشد !
اگر صلاح را بر خاموشی و ساکت بودن می دانید ؟ چرا آن موقعی که گوشت گوسفند کیلوئی ده تومان و گوشت گوساله کیلوئی هفت تومان و یک شانه تخم مرغ حدود پنج تومان و …… بودند انقلاب کردید و خودتان را به چنین روز سیاهی نشاندید ؟!
بچه های تان بدون پرداخت کردن هزینه تحصیل با سواد می شدند . همه ساله غیر از حقوق ماهیانه تان ، مطابق همان مبلغ یک پاداش دریافت می کردید و همواره یک ماه قبل از رسیدن نوروز « از محل کارتان به همان مبلغ حقوق تان « عیدی » می گرفتید . کارمندان بعضی از ادارات کشور مخصوصا نظامیان نیروهای سه گانه مسلح شاهنشاهی ، گهگاه از محل کارشان مواد خوراکی رایگان دریافت می نمودند . ده ها و صدها نمونه از چنین فوایدی که دل تان را زد و شما را راهی خیابان ها نمود . تا پاداش فردی را که اینهمه نعمت برای تان مهیا می کرد ؛ را با سر دادن « مرگ بر شاه » بدهید ؛ و آن یگانه تاریخ میهن تان را با چشمان گریان از مام میهنش برانید و دلش را بشکنید !
بی جهت نبوده که بزرگان و ادیبان میهن مان ، برای عبارت زیر ارزش فراوان قائل می شدند و به آن بهای بسیاری می دادند . و ان را سر لوحه سپاسگزاری شان نسبت به آفریدگار خویش می نمودند :
« شکر نعمت ، نعمتت افزون کند *** کفر ، نعمت از کف ات بیرون کند » !