دامنه فشارهای حداکثری، علیه جمهوری اسلامی وسیع تر می شوند! نوشتاری از بانو محترم مومنی روحی

0
159

« یکبار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک، اکنون در چه حالی ملخک؟» ؛ سرکرده کنونی رژیم ملاها در کشورمان، همچنان بر همان سیاق پیشین بر این باور است؛ که می تواند به حاکمیت جنایتکارانه خود و همدستان اش در ایران ادامه بدهد؛ و هیچ صدائی هم از هیچ کسی بر نیاید. « بسی خیال باطل » ، چون که دیگر « آن ممه را لولو برده است » ؛ و در این برهه زمانی، دیگر « حنای شان در هیچ کجای دنیا و نزد هیچ کسی چه ایرانی و چه دیگر بزرگان دنیای سیاست به ویژه نزد غربی ها و به خصوص آمریکائی ها رنگی ندارد. » !

قدرتمداران جهان مانند مردم دربند و ستمدیده ایران نیستند؛ که هر چه این جانیان بگویند و بخواهند و انجام بدهند را باور کنند و به آن بپردازند!

خوشبختانه، چنانچه دولتمردان کنونی ایالات متحده آمریکا، به خاطر رعایت نمودن مصالح حکومت خودشان، و یا پیشگیری نمودن های لازم، جهت دریافت نکردن هیچ امتیاز منفی برای حکومت شان در درون و برون کشورشان بخواهند؛ که به لطائف الحیل به سران شرور حکومت آخوندی باج های سیاسی بدهند. اما اعضای دو مجلس سنا و نمایندگان در سرزمین ایشان، حواس شان کاملا جمع است؛ و چنین اجازه و اختیاری را به دونالد ترامپ و اعضای کابینه وی نخواهند داد!

در همین رابطه، کمیته پژوهشی جمهوریخواهان کنگره ایالات متحده، با ارائه پیشنهادی به دیگر اعضای آن از ایشان خواسته اند؛ که آمریکا علیه گروه های تروریستی زیر نظر رژیم آخوندی در عراق، تحریم های خاصی را در قانون شان بگنجانند؛ که به واسطه آن، سردمداران جمهوری ملاها در ایران را، دوباره بیش از پیش در فشار حداکثری تحریم های خویش قرار بدهند. تا که ایشان به هیچوجه نتوانند؛ به وسیله نوکران طمعکار و پول دوست و تروریست خودشان، در بخش هائی از این دنیا، مخصوصا درون منطقه خاورمیانه آتش به پا کنند؛ و مردم اسیر ممالک خودشان و دیگران را، در جبر و فشار اعمال جنایتکارانه خویش، دچار شرایطی نامطلوب و خطر آفرین نمایند!

از اینرو، به پندار برخی از کارشناسان مسائل سیاسی، گنجانده شدن نام عوامل تروریستی عراقی حکومت ملاها در این کشور، در لیست تروریست های تحریم شده از سوی ایالات متحده، پیشنهاد بسیار مهمی است؛ که کمیته پژوهش های حزب جمهوریخواه کنگره آمریکا، به سایر اعضای آن ارائه داده است. با دادن این بسته پیشنهادی از سوی جمهوریخواهان آمریکائی به کنگره کشورشان، قرار داده شدن سرشاخه های تروریست گروه های شبه نظامی شیعی مذهب عراقی زیر سلطه و نفوذ ملاهای رژیم آخوندی در لیست تحریم ها را، شکست بزرگی برای حاکمیت جمهوری ننگین اسلامی تلقی می کنند؛ و این مورد را(تحریم شدن این افراد و گروه های تروریست شان را) امری منجر به شکست حتمی برای دست اندرکاران جمهوری رو به زوال آخوندی پیش بینی می نمایند!

به گزارش الشرق الاوسط، تلویزیون « الحره » اعلام کرده است؛ که کمیته پژوهش های حزب جمهوریخواه در آمریکا، ضرورت گنجاندن نام گروه تروریستی « بدر » به سرکردگی هادی العامری در عراق در فهرست تروریست ها را، یکی از مهم ترین اموری دانسته اند؛ که حکومت آمریکا باید به آن توجه خاصی داشته باشد!
احتمالا این دیدگاه از باب آن است؛ که پس از کشته شدن قاسم سلیمانی توسط پهپادهای آمریکائی، با این که رهبر رژیم اسلامی خیلی زود جانشینی برای سلیمانی انتخاب و او را به عراق اعزام نمود. اما شبه نظامیان شیعه عراقی، که زیر نظر سپاه قدس فعالیت های تروریستی داشته و دارند. بعد از قاسم سلیمانی از هادی العامری بیش از بقیه حرف شنوی داشته و دارند؛ و دولتمردان آمریکائی نیز به درستی بر این امر آگاهی کامل را دارند. به همین جهت اعضای کمیته پژوهش جمهوریخواهان کنگره ایالات متحده نیز، انگشت حساسیت زیاد خودشان را، بر هادی العامری و گروه تروریستی زیر نظر او گذاشته اند. تا رژیم آخوندی در عراق را در موضع ضعف قرار بدهند!

بدیهی است از این طریق، فشارهای حداکثری که پیش تر هم در مورد ایشان اعمال شده بود. از این پس، تاثیر حادتری بر چگونگی فعالیت های آخوندها درون منطقه خاورمیانه خواهد گذاشت؛ و ایشان را جهت ادامه دادن اعمال تروریستی و ضد بشری شان، اگر به نقطه پایان نرساند؟ به محدودترین شرایط ممکن در این باره تنزل جایگاه خواهد داد!

پیش تر هم تلویزیون « الحره » گزارش داده بود؛ که امکان از سر گیری سیاست فشار های حداکثری در مورد رژیم کنونی در ایران از سوی آمریکا، با این شیوه وجود دارد؛ که کنگره ایالات متحده، تمامی شبه نظامیان عراقی زیر سلطه حکومت آخوندها در ایران ، مانند « حشد الشعبی» و « بدر » را، در لیست تروریست ها قرار بدهد. ضریب توافق میان سران جمهوری اسلامی با دولتمردان کنونی ایالات متحده را به صفر یا به حد اقل ممکن می رساند؛ و با این وضعیت، امکان هرگونه مصالحه ای میان ایشان را دشوار کرده و به صفر خواهد رساند!

غیر از نیروهای نیابتی رژیم در عراق، طرح پیشنهادی مربوطه، در باره تحریم شدن سازمان صدا و سیمای رژیم نیز مواردی را ابراز کرده است. از آنجائی که این سازمان بیشترین برنامه های دیداری و شنیداری خودش را، به تبلیغات بی شمار در مورد حاکمیت آخوندی اختصاص می دهد؛ و در این رابطه با به نمایش گذاشتن ویدئوهای غم انگیز اعتراف گیری از زندان سیاسی در زندان های کشور، اقدام به تخطئه ی شخصیت های حقیقی و حقوقی ایشان می نماید. برای تحریم کنندگان هیچگونه تردیدی باقی نگذاشته است؛ که تمامی کنش های سرکردگان جمهوری پلید اسلامی در سراسر کشور، جز در چارچوب اعمال ضد بشری ایشان نبوده و نیست. نمونه بارز خطاهای دست اندرکاران رژیم آخوندی، گروگانگیری های متعدد اتباع بیگانه، و سرکوب بی رحمانه معترضان آبان ۹۸ از مصادیق کتمان نکردنی این موارد می باشند؛ که هیچ سازمان مدافع حقوق بشر در جهان، نبایستی که به همین سادگی از آن بگذرد؛ و عاملان چنین اموری ضد بشری را به سزای ستمکاری شان نرساند!

شایسته است که در موقعیت کنونی، که مراجع معتبر جهانی به این موارد مهم می پردازند. مردم شریف ایران، به ویژه هم میهنان برونمرزی مان، که هم به مسایل قانونی وارد می باشند و هم سری داخل سرهای دیگر دارند. از این شرایط برتر خودشان بهره مفید و لازم را ببرند؛ و از این موقعیت پدیده آمده، به نفع هم میهنان رنجدیده درونمرزی مان، به اقدامات شایسته و مناسبی بپردازند؛ که به وسیله آنها و به ثمر رساندن شان، بار سنگین این مصیبت چهل و یکساله را، از روی شانه های خود و هم میهنان بی پناه شان بردارند!

بسیاری از هم میهنان برون مرزی مان، که هر از چند گاهی به عنوان کارشناسان مسایل مختلف اجتماعی – اقتصادی – سیاسی و فرهنگی ، در بسیاری از رسانه های صوتی – تصویری در خارج از کشور حضور می یابند. الان که تنور داغ است، باید نان میهن اسیر و اشغال شده شان را بپزند؛ و بیش از این اجازه ندهند، که مشتی آخوند روضه خوان و یک لا قبای پیشین، هم دارائی های این ملت درمانده را چپاول کنند و به غارت ببرند. و هم عزیزان ایشان را به گناهان نکرده یا خیلی کوچک، اسیر شکنجه گاه های دژخیمان جلاد رژیم منفورشان نمایند. به ایران فکر کنید، اگر که هنوز یک مولوکول از عرق ملی در وجودتان حضور دارد؟!

محترم مومنی

مقاله قبلیرشوه‌های این پرونده به ۲۰۰ میلیارد تومان می‌رسد
مقاله بعدینقد و بررسی کتاب میراث‌خواران خدا، بخش سوم؛ به کوشش هوشنگ معین زاده
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.