جمهوری آذربایجان پس از اقدام به ثبت «تار» و «چوگان» بهنام این کشور در فهرست جهانی یونسکو، اینبار برای ثبت هویت «نگارگری ایرانی» و چهبسا شاهنامه و دیوان حافظ زمینهسازی میکند!
در تلاش اخیر دولت جمهوری آذربایجان، پس از آنکه با کندن کاشیهای مزین به شعرهای نظامی، سعی شد هویت فارسیزبان بودن او کتمان شود، تعلق خمسهی نظامی، دیوان حافظ و شاهنامهی فردوسی به میراث فرهنگی و هنری این کشور، امری بدیهی القا شده است.
پاویون جمهوری آذربایجان در اکسپو 2015 میلان، جزو پاویونهای بهنسبت شکیل و پرمخاطب بود. در این پاویون، برخلاف روال معمول اکسپوها، بروشورها و هدایای تبلیغاتی هم برای مخاطبان در نظر گرفته شده بود که مواردی ازجمله عرضهی فرش تبریز بهعنوان یکی از صنایع دستی این کشور، در آنها قابل تامل بود.
در این میان، کتاب نفیسی هم منتشر شده بود با نام «مینیاتور» که با همان عنوان جلد و متن ابتدایی آن، مشخص میکرد به معرفی هنر مینیاتور آذربایجانی میپردازد.
این کتاب با کاغذ گلاسه و چاپ رنگی، در 250 صفحه با جلد سخت و در قطع خشتی بزرگ منتشر شده است. هر روز، نسخههایی از این کتاب، به مخاطبان و میهمانان پاویون آذربایجان اهدا میشد. همچنین نسخههایی از آن برای تورق و ملاحظهی بازدیدکنندگان در نظر گرفته شده بود.
در این کتاب که خبرنگار ایسنا به نسخهای از آن دست یافته است، با امتناع از ذکر نام «ایران»، شهرهای اردبیل، تبریز، ارومیه و مراغه (در استانهای اردبیل و آذربایجان شرقی و غربی ایران) تا ایروان (پایتخت جمهوری ارمنستان) و باکو (پایتخت جمهوری آذربایجان)، قلمرو هنر این کشور توصیف شده است.
نکتهی عجیبتر اینکه در صفحههای متعدد این کتاب، تصویرهایی از کتابهای قدیمی خطی و نگارگری ایرانی بهعنوان نمونههایی از مینیاتور آذربایجان ارایه شده است. در بالای تصویرها نیز نام آثار، ادیبان و داستانهای مختلفی چون شاهنامه فردوسی، دیوان حافظ، خمسهی نظامی، گرشاسبنامه، کلیله و دمنه، همای همایون، خاورنامه، جامعالتواریخ، هفت اورنگ، فالنامه و… با تلفظ فارسی اما به خط لاتین آمده است. محل خلق یا نگهداری بسیاری از آثار نیز شهرهایی چون تبریز ذکر شده است.
همچنین شعرهای متصل به تصویرهای نگارگریشده همگی به زبان فارسی بوده، اما قطعا این نکته برای مخاطب غربی قابل درک و تمییز نیست. با این حال، استفاده از عکسهای سایز کوچک که در مراحل چاپ، بهشکل کمکیفیتی نمود یافتهاند، خود اصلیترین گواه بر دسترسی نداشتن دولت آذریابجان به مخازن و منابع اصلی این هنر قدیمی و صرفا اتکا به تصویرهای اینترنتی است.
با فرض پذیرش فرامرزی بودن هنرهای تمدن منطقهای، این نوع ارایهی هنر نگارگری با حذف دایرهی تعلقی و نیز تحریف پیشینهی آن، اقدامی فاقد سوء نیت نمیتواند تلقی شود؛ خصوصا که بر پیشانی کتاب نیز آمده است، این کتاب، توسط بنیاد “حیدر علیاف” انتشار یافته است.
این اتفاق در کنار معرفی «خط نستعلیق» در پاویون امارات متحدهی عربی و «فرش تبریز» در پاویونهای کشورهای آذربایجان و ترکمنستان،سکوت مسوولان ایرانی را – با توجه به حضور جدی جمهوری اسلامی ایران در اکسپو 2015 میلان – قابل تامل میسازد.
این وضعیت، از دو حال خارج نیست: یا این حرکتها توسط مسؤولان ایرانی دیده شده و به سکوت برگزار شدهاند که جای مطالبه دارد، یا اساسا دیده نشدهاند که باز با توجه به حضور پرشمار ایرانیهایی که بهعنوان ماموریت اداری در این رویداد بزرگ جهانی حضور داشتهاند، باز جای پاسخخواهی دارد.
به گزارش ایسنا؛ این درحالی است که علاوه بر پرسنل رسمی، گروههای متعدد و پرشماری نیز ازسوی وزارت صنعت، معدن و تجارت بهعنوان گروههای خبری در اکسپو میلان حضور داشتند که حضور نامهای رسانههای ناشناخته و نیز غیبت رسانههای اصلی و پرمخاطب کشور، از نکتههای قابل توجه آن بود. با این وجود، چنین اتفاق قابل تاملی دیده نشد!
تمام هم و غم جمهوری مثلا اسلام دفاع از آرمانهای من درآوردی اسلامی و انقلاب منفورشان است،فرهنگ و ادب و تاریخ ایران زمین را دشمن خویش میپندارند و برای نبودی و به فراموشی سپردن آن میکوشند.
نظرات بسته است