خون بازی تندروهای اسرائیلی و فلسطینی تمام شد؟ بازی دو سر باخت… در نهایت چرخش به سوی مذاکره و صلح

0
156

دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

اول: پیروز شدید؟ آن هم با این همه کشته و زخمی و ویرانی! بعد از این که هر طرفی که شادی و جشن بیشتری کرد، ملاک آن شد که کدامیک پیروز شده اند (!)، حالا قرار است به یک طرف جایزه بدهیم؟! بروید به تصاویرهمان کودکان قربانی که توسط رسانه ها انعکاس یافت، رجوع کنید و از خودتان خجالت بکشید.
دوم: هیچ یک حتی برنده نشدید، نه فقط از نقطه نظر اخلاقی و انسانی و معنوی که حتی در سطح دنیوی نیز شرایط آتش بس، بازگشت به همان نقطه پیش از درگیری ها را نشان می دهد؛ البته با کلی خسرات و ویرانی روی دست.
سوم: برای باخت هر دو طرف جنگ طلب اسرائیلی و فلسطینی، همان میزان شاهد بس که هر دو طرف نه تداوم جنگ که “توقف آن را موفقیتی برای خود” ارزیابی کردند و عملاً نه مخالفانشان که خودشان “در نهایت” بر ضد مسیر جنگ طلبانه سابق شان گام گذاشتند.
چهارم: تندروهای هر دو طرف حکایت کسی را داشتند که در فضایی مملو از آینه های متعدد گام برمی دارند و در حالی که به عقب قدم می گذارند، در تعدادی از آینه ها –به غلط حرکت به جلو دیده و ارزیابی می شود. دولت نتانیاهو که تحت فشارهای داخلی و خارجی به سر میز مذاکرات کشیده شده بود، در طول این مدت انواع راهکارها را امتحان کرد تا روند گفتگوهای صلح را نه تنها عملاً که رسماً ملغی سازد، در حالی که هزینه آن را بر گردن طرف فلسطینی می اندازد. از عدم پایبندی به بخشی از تعهدات سابق اش (عدم آزادی آخرین سری از اسرای فلسطینی توافق شده) گرفته تا دستگیری گسترده نه تنها اعضای حماس که فلسطینی های مختلف در کرانه باختری، تا بهانه تراشی برای تشکیل دولت وحدت ملی فلسطینیان (فتح و حماس) و آخرین موردش نیز علم شنگه ای (الم شنگه) بود که بابت قتل فجیع سه نوجوان بی گناه اسرائیلی راه انداخت؛ در حالی که هیچ شاهدی بر انجام این قتل توسط حماس –وقتی که در درگیری ها شروع شد- وجود نداشت (احتمالاً نتانیاهو خوابنما شده بود!).
پنجم: باخت تندروهای اسرائیلی در درگیری های اخیر بسیار بزرگتر بود؛ هم به سبب این که نتانیاهو با وجود استفاده از “حداکثر زور و سلاح”، نه تنها نتوانست امنیت اسرائیلی ها را تضمین کند و جان یهودیان را حفظ نماید، که “تنها موجب کشتار بیش از هفتاد تن” از آنان شد و هم به این دلیل که در درگیری های اخیر به وضوح مسئله فلسطین، از مسئله یک کشور یا منطقه فراتر رفت و “جهانی” شد و در سطح تاریخی نیز که مسئله فلسطین در ابتدا مسئله ای عربی بود و مدتی پس از آن تا حدی اسلامی شد، اما اینک فلسطین مسئله ای “انسانی” را نشان داد و نه فقط نهادهای حقوق بشری سازمان ملل که تقریباً مردم سراسر جهان و نهادهای مدنی همه کشورها نسبت بدان از خود حساسیت نشان دادند و آن را “بحرانی جهانی” ارزیابی کردند که نیاز به راه حلی عاجل دارد و تقریباً “یک انتفاضه جهانی خودجوش” بر علیه اقدامات جنایتکارانه اسرائیل در غزه به راه افتاد، نه فقط به وسیله فلسطینیان و اعراب که ملل مختلف جهان. تاکنون هیچ یک از دولتمردان اسرائیل به اندازه نتانیاهو نتوانست به جهانیان و به خصوص اسرائیل ثابت کند، صلح با فلسطینیان چقدر مهم و حیاتی است؛ این در حالی بود که دولت تندروی اسرائیل تصور می کرد در جهت عکس آن مقصد حرکت می کند (بسیار پیش می آید که طرف مخالف یا حتی دشمن مان، بدون این که بداند به نفع ما بازی می کند و در این موارد باید بگذاریم تا با تمام انرژی اش به بازی به نفع ما و با تاوان برای خودش ادامه دهد). همان گونه که نتانیاهو در طول سالیان اخیر اصرار داشت که القاء کند، این ایران است که مشکل اسرائیل است (و به بهانه آن، آمریکا و قدرت های جهان را به سوی جنگ با ایران بکشاند و ایران را به جان اعراب، آذرباییجان و حتی ترکیه بیاندازد) و نه فلسطین، اما اینک نه تنها جهان که بسیاری از اعضای کابینه اش ایمان دارند که اگر مسئله اسرائیل با فلسطین حل نشود، بحران پا بر جا خواهد بود و رسیدن به صلح با فلسطینیان در اولویت حل بحران اسرائیل برای تأمین امنیت شهروندانش قرار دارد، و همین طور برای این که “مهاجرت معکوس” در اسرائیل شدت نگیرد.
نتانیاهو و دولت تندروی او ثابت کردند که دست راستی های اسرائیل نیز هیچ راهی به جز پذیرش آتش بس و صلح نمی شناسند (مگر این که دست راستی ها فکر کنند که راکت پراکنی ها باید دوباره آغاز شود!) و آنان نیز ناگزیرند بدان تن دهند؛ البته پس از تلفات انسانی بیشتر، علاوه بر از دست دادن امتیازات سیاسی بیشتر و تخریب وجهه اسرائیل در جهان!
ششم: دولت اسرائیل با سرکشی از درخواست های جهانی و حتی متحدانش برای آتش بس ثابت کرد که تنها راکت های حماس است که می تواند آن را به قبول آتش بس مجبور کند و هیچ گاه به این میزان ضرورت برخورداری فلسطینیان از سلاح برای دفاع از خود احساس نشده بود. چگونه است که اسرائیل حق دفاع را برای خود محفوظ می داند، اما برای فلسطینیان نه؟! بماند که بسیاری از حملات اسرائیل به مناطق مسکونی و کشتار غیرنظامیان بی شک نمی تواند “دفاع” محسوب شود. اسرائیل نیز به خوبی به تخلفات خود واقف است که حتی گزارشات برحسب مستندات نهادهای بی طرف سازمان ملل را چشم بسته رد می کند (و تنها مقامات یک کشور در جهان را می شناسم که به این میزان یاغی و وقیح هستند و آن مقامات رژیم ایران اند؛ دلیل آن تشابه نیز اتفاقی نیست، بلکه بدین سبب است که قدرتمندان و صحنه گردان های پشت صحنه هر دو کشور یکی هستند –موساد- و مقامات روی صحنه مشتی دلقک و مترسک اند که نسبت به فرامین صادر شده از اربابان خود، اختیاری ندارند).
هفتم: آشتی ملی فلسطینیان پیش از درگیری ها نیز این دستاورد مثبت دیگر را نیز داشت که تندروهای اسرائیل نتوانستند از درگیری با حماس وسیله ای بسازند برای ایجاد اختلاف جدید بین فتح و حماس و دولت مشترک فلسطینی اداره گذرگاه های غزه را در دست گرفت.
هشتم: نباید از تلاش ها و اقدامات مثبت پشت صحنه آمریکا، مصر، قطر و دولت محمود عباس را در برقراری آتش بس و متوقف ساختن ماشین کشتار دسته جمعی، بی تفاوت گذشت و از آنان قدرددانی نکرد. گرچه برایم قابل درک نیست که با چه توجیهی دولت مصر مدتی گذرگاه رفح را بسته بود، آن هم در حالی که مجروحان و مردم در محاصره غزه به شدت نیاز به کمک های پزشکی و پناهگاهی امن داشتند. مردم عادی نباید قربانی سیاست بازی های ما سیاستمداران شوند و حتی اگر دشمن ما مصدوم شد، باید برای مداوا و رساندن فوریت های پزشکی و نجات جانش اقدام کنیم، چه رسد دیگران. این بخشی از “اصول انسانی” است.
نهم: طرح صلح پیشنهادی محمود عباس که از پشتیبانی کشورهای عربی و اسلامی نیز برخوردار است، “منطقی و حساب شده و عادلانه” است و باید فلسطینیان بر طبق همان “دو سناریوی پیشنهادی شان” عمل کنند و تردید ننمایند و حتی اگر مخالفتی دیدند، پافشاری ورزند که “اینک یک دنیا پشت شان است”.
کار ماندگار دیگری که محمود عباس باید در زمینه جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت توسط اسرائیل انجام دهد، علاوه بر استفاده از آن به مثابه اهرم فشار جدّی برای پذیرش حقوق حقه فلسطینیان، بنیان گذاری قوه قضاییه ای مستقل و غیرسیاسی در فلسطین است. قوه قضاییه ای که جدای از سیاستمداران و دولتمردان فلسطینی تصمیم گیری کند و بدون توجه به فشارها یا زدوبندهای سیاسی، حقوق فلسطینیان و به خصوص حقوق پایمال شده شان را پیگیری کند؛ جدای از آن که آن نقض کننده حقوق اسرائیل است یا شخص یا نهاد یا کشوری دیگر. وقتی قتلی صورت می گیرد، آیا ما بدنبال ملیت قاتل می گردیم؟ جدای از هر ملیتی که داشته باشد باید دستگیر و محاکمه شود. چه بسا فردا عامل نقض کننده حقوق فلسطینیان، اسرائیل نباشد و کشورهای دیگر –یا حتی شخص یا نهاد و کشوری دیگر باشد (چون فلسطین یک کشور است که همچون هر کشوری دیگر تنها با اسرائیل و همسایگانش طرف نیست، بلکه با تمام کشورهای دیگر جهان طرف معامله است).
اسرائیل تاکنون با این راهکار به جنایت هایش ادامه داده است که با فشار متحدان قدرتمندش به طرف فلسطینی، مانع از پیگیری آن توسط سیاستمداران فلسطینی شود و اگر نپذیرفتند، یک گروکشی دیگر بکند (مثل دستگیری تعدادی از فلسطینیان یا اعمال محدودیت های جدید برای فلسطینیان یا دولت فلسطین) و لغو آن را موکول کند که طرف فلسطینی نیز انعطاف نشان دهد و اقدام حقوقی و قانونی را یا صورت ندهد یا اگر به جریان انداخته متوقف کند. اما برخورداری فلسطین از قوه قضاییه ای مستقل، راه این “فرار از دست عدالت جهانی” را برای جنایتکاران اسرائیلی می بندد؛ به خصوص که اینک فلسطین با پذیرش به عنوان یک کشور مستقل در سازمان ملل و عضویت در نهادهای بین المللی زیر مجموعه آن، دارای قابلیت های بسیار افزون تری از گذشته برای کسب حقوق فلسطینیان و پیگیری جنایت های انجام شده نسبت به آنان است.

مقاله قبلیکیسینجر: ایران مشکلی بزرگتر از داعش برای آمریکا
مقاله بعدیتجلیل از تام هنکس و استینگ در مرکز کندی آمریکا
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.