« هر کس به کسی نازد*** ما هم به تو می نازیم» ؛ با آن که مطلب مورد نازیدن ما به آن، کسی یا یک شخص خاص نیست. اما بدون تردید، ارزشمندتر از صدها یا هزارها اشخاص مهمی است؛ که در تاریخ گرانقدر و بی نظیر میهن مان نام آور بوده و هستند. چرا که به دلایل فراوان ، تمام آن نام آوران مشهور ایران مان، ارزنده ترین برهان و نقطه پیروزی شان را، با بها دادن به این نماد تاریخی و ملی به دست آورده اند. در غیر این صورت هرگز نمی توانستند. که در جرگه شایستگان ایرانزمین جای بگیرند؛ و به آنچه که در این راستا به دست آورده و می آورند. مباهاتی افزون را نصیب خویش گردانند!
سربلندی ایران و ایرانی، با حفاظت کردن از این سه نماد ملی تضمین شده و زین پس نیز خواهد شد: خورشید تابان، شیر غران و شمشیر بران. انگیزش دفاع نمودن از سرزمینی که این نماد باستانی به آن تعلق دارد را هزاران برابر می کند!
فکر می کنید در میان ما ایرانیان و ایرانی زادگان، چه تعدادی از ما به چگونگی به وجود آمدن این سمبل گرانبهای تاریخی در میهن عزیزمان آگاهی داشته باشیم؟ برخی از ما، شبانه روز اسیر سرک کشیدن به انواع وب سایت ها و دیگر رسانه های مجازی و اینترنتی، یا کانال های تلویزیونی گوناگون می باشیم؛ تا که به کاوش های بی نتیجه و غیر ضروری خود بپرازیم. تا جائی که بعضی از آمارهای رسمی و غیررسمی عنوان کرده اند. ایرانیان در طول یک شبانه روز، فقط دو دقیقه از وقت خودشان را به مطالعه، مخصوصا کتاب خوانی و به ویژه کتاب های تاریخی می گذرانند. بدیهی است که با این اوضاع، پرسشی که نگارنده در بالای این متن مطرح کرده ام؛ پاسخگوی چندانی نداشته باشد. زیرا در میان آحاد ملت ایران، از هر نسل و طبقه ای که باشند. همگی شان به اندازه کافی دلایلی دارند؛ که نپرداختن به مطالعه در این زمینه ها را توجیه نمایند!
پرچم یا درفش حکومتگران ایران در طول دوره های مختلف تاریخ میهن عزیزمان، دستخوش تغییرات گوناگونی شده است. درفش هخامنشیان درفش « شهباز » نام داشته است. که شهبازی با بال های گسترده که خورشیدی در پشت آن قرار داشته بوده است. « فرترکه های پارسه » ( فرماندارانی که به فرمان سلوکی ها، بر محلی به نام پارسه که مرکز آن شهر تاریخی « استخر یا به زبان آنان اصطخر» بوده )، تا سده سوم پیش از میلاد مسیح بر آنجا فرمانروائی داشته اند. شهر استخر دارای آتشکده بسیار بزرگی بوده، که در آن زمان آن قلمرو را دارای اهمیت ویژه ای نموده بوده است! فرترکه ها سرانجام میان سده های دویست تا سیصد پیش از تولد مسیح، بر سلوکی ها شوریدند؛ و آنجا را در اختیار خودشان گرفتند. فرترکه ها از « درفش کاویانی » به عنوان نماد قلمرو خویش استفاده می کردند!
از نظر بعضی از صاحبنظران، اشکانیان هم پرچمی با علامت خورشید داشته اند. اما تاریخ شناس و مستشرق مشهور سوئدی( استیگ ویکاندر ) دلایلی را مطرح نموده است؛ که در زمان اشکانیان هم « درفش کاویانی » نماد حکومت آنان بوده است. درفش کاویانی همچنین نماد ملی حکومت ساسانیان نیز بوده، فردوسی طوسی هم در اشعار خود در شاهنامه به این مورد اشاره نموده است. بر سطح سکه های یافته شده از زیر خاک سرزمین زرخیز ایران اهورائی نیز، به این نمادها بر می خوریم؛ که علامت درفش کاویانی بر روی آنها به تثبیت چنین امری می پردازند!
طبق روایات متعدد، درفش کاویانی چهارگوش منتظمی بوده، که قاب فلزی داشته و بر روی پایه ای حمل می شده است. همچنین هژده مهر پیدا شده در اطراف دریاچه « خوارزم » و سنگ نوشته های دوره ساسانی و نیز برخی از اشارات تاریخ رومیان چنین آگاهی هائی را به ما می دهند!
در سده های آغازین پس از اسلام، رنگ سیاه، رنگ مورد علاقه خلیفه های عباسیون و طرفداران و پیروان آنان در پرچم شان بوده است. اما رنگ های سبز و سفید هم مورد علاقه در پرچم های مخالفان عباسیان مانند علویان و فاطمیان مصر، و نیز شورشیان ایرانی علیه حاکمیت اشغالگر عباسیان در ایران بوده است!
از حدود سده نهم هجری برابر با پانزدهم میلادی، نشان شیر و خورشید، علامت مورد قبول سلسله های مختلف پادشاهی در پرچم ایران بوده است. این نشان در دوره های مختلف حکومت های شاهنشاهی در ایران به صورت های متفاوت تعبیرشده است. ابتدا تعابیر اخترشناسانه داشته، اما در دوران قجرها، در زمان حکومت فتح علی شاه قاجار، شمشیر هم به دست شیر که در بالای کمرش اشعه های طلائی خورشید به زیبائی جای گرفته داده شده است. اما این پرچم از زمان ناصرالدین شاه قاجار(احتمالا با تمهیدات مرد فرزانه و میهن پرستی مانند « امیر کبیر » همواره در تمامی مراسم ملی در کشور، رسما مورد استفاده قرار می گرفته است!
عبثا که این پرچم زیبا و افتخار برانگیز، از بهمن ننگین ۱۳۵۷ خورشیدی، و با روی دادن انقلاب ننگین و سیاه و شوم آخوندی در ایران، به صورت ظاهری از اقتداری که داشت بی نصیب مانده، و سه نوار مساوی و افقی سبز و سفید و سرخ سر جای شان هستند. اما بر روی نوار سفیدرنگ آن، نقش منحوس خرچنگی علامت سیک های هندی جای گرفته، که در زیر این علامت منفور بر روی نوار سرخ رنگ، و در بالای آن بر روی نوار سبز رنگ، تعداد بیست و دو « الله اکبر » به نشانه پیروزی انقلاب سیاه و منفورشان نقش بسته اند!
امید که به زودی زود، باری دیگر پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایرانزمین به عرصه ی پیشین خود باز گردد؛ و گرمای خورشید تابناک ایرانزمین، بر جسم و جان و روح و روان شیرمردان غران و شیرزنان غران میهن عزیزمان، شور گرمابخش به پاخیزی شان، جهت بیرون راندن دشمنان خود و میهن شان از سرزمین اهورائی ایشان را بر انگیزاند؛ و تا هنگامی که خورشید در آسمان ایرانزمین تابنده است؛ این شیرهای غران سرزمین همواره آبرومندشان، شمشیرهای بران خویش را بر زمین نگذارند. تا که دیگر نه فقط تازی تباران جنایت پیشه و دزد و چپاولگر، بلکه هیچ جنبنده دیگری در جهان به خودش اجازه ندهد. تا بر کهندیار پارسیان نیکوپندار و نیکوکردار و نیکوگفتار بتازند!
درون بیشه های سراسر میهن پهناور اهورائی مان، شیرهای شرزه و قدرتمندی، آماده باز پس گیری سرزمین مقدس خویش از این یاغیان و اشغالگران می باشند. تا که در جریان تلاشی نستوه و احترام برانگیز و عبرت آموز، کاخ ظلم ستم پیشگان اسلامی را فرو بریزند؛ و با سرنگون ساختن این حاکمیت اهریمنی، ملک و ملت را از ننگ اسارت نزد تازی تباران بیابانگرد و راهزنان قاتل برهانند!
محترم مومنی