یک روز ملانصرالدین سراسیمه و نفس نفس زنان به خانه آمد؛ و به همسرش گفت: « عیال جان آن قیچی را به من بده » ؛ زن ملا که تا به حال او را چنین آشفته ندیده بود؛ هراسان شد و از او پرسید: « آقا جان طوری شده؟ قیچی را برای چه می خواهی؟» ملا بر او شورید و گفت: « فضولی نکن، زود قیچی را به من بده . »!
زن ملا هم بدون معطلی بیشتر، قیچی را به دست شوهرش داد و ایستاد که ببیند؛ ملا نصرالدین می خواهد با قیچی چه کند؟ یکباره مشاهده کرد، که ملا زانوی چب خود را روی زمین خم کرد و نشست. سپس با قیچی که در دست اش بود؛ بخشی از قالیچه ای را که وسط اتاق شان پهن بود را برید. زن ملا که شعورش از خود او بیشتر بود؛ همین که کار ملا با چیدن قسمتی از قالیچه شان به پایان رسید؛ یک لیوان آب به دست شوهر آخوندش داد و او را تشویق به نوشیدن آن نمود. تا عصبانیت اش کاهش بی یابد!ملا پیش از نوشیدن آب، پوزخندی زد و به همسر خود گفت: « مگر من عصبانی شده ام که برایم آب می آوری؟ » زن دانای ملا گفت: « خیر، آب برای سلامتی بسیار مفید است. نگران تندرستی شما شدم و برای تان آب آوردم.»!ملا هم آب لیوان را نوشید و گفت : « ما علماء!!!!
مسؤل هستیم؛ که هر چه را به پیروان خویش می گوئیم. خودمان هم به آن عمل بکنیم. در غیر این صورت، به عالم بی عملی شبیه می شویم؛ که هیچ کسی حرف های او را قبول ندارد و به آن عمل هم نمی کند.» !
زن، باز هم سیاست بازی اش گل کرد و به شوهر از خود راضی خویش گفت: « دور از جان شما آقا، شما که شکر خدا همه حرف ها و عمل تان با هم برابر هستند. پس نگران چه هستید؟ اصلا چه شده که این یک تکه قالیچه را هم به این خانه روا ندانستید و آن را ناقص کردید؟» !
ملا در پاسخ همسر خود گفت: « امروز در مسجد بر روی منبر برای حاضران در باره رفع نجاسات صحبت می کردم. مردی از شنوندگان سخنانم از من پرسید: آقا، پریروز پسر من که نوزادی شش ماهه است؛ بر روی قالی خانه ادرار کرد. همسرم آن قسمت از قالی را شست. آیا به نظر شما رفع نجاست شده است؟ در جواب آن مرد گفتم: به نظر من خیر، چون نجاست تا تار و پود قالی ات نفوذ کرده و با شست و شوی ظاهر آن، برطرف نمی شود. مرد پرسید: پس می فرمائید چه کنم که بتوانم با خیال راحت بر روی آن نمازم را بخوانم؟ به وی گفتم: اگر من جای تو بودم، آن قسمت از قالی را می چیدم و دور می انداختم؛ تا نمازهایم را از باطل شدن نجات بدهم. »!
زن ملا گفت: « پس حالا چرا قالیچه خودمان را بریدید؟ » ؛ ملا به او این پاسخ را داد و گفت:« شاید وقتی که شما کودک مان را « تر و خشک » می کنید. متوجه نشده باشید، اما چند روز پیش این قسمت قالیچه تر بود. حدس زدم ممکن است که این نوزاد آنچا را خیس کرده باشد. به همین خاطر سریع از مسجد به خانه آمدم. تا خودم هم فرش مان را بچینم و « واعظ غیر متعظ » نباشم. » !!
سال ها( حدود شش سال ) از امضای توافق هسته ای میان ۱+۵ با جمهوری آخوندی می گذرد. نمایندگان رژیم ملاها در تمامی مذاکرات سیزده ساله اتمی، که با شش کشور صاحب قدرت دنیا داشتند. همواره بر این امر اصرار می ورزیدند؛ که تلاش های اتمی ایشان در چند منطقه کشور، ققط جنبه های صلح آمیز دارد و اتمی نیست. پیوسته هم به نمایندگان « آژانس بین المللی انرژی اتمی » اجازه بازرسی از مراکز مشکوک را نمی دادند!اما اکنون که « سمبه » مخالفت های غربی ها، با فعالیت های هسته ای ایشان پر زور تر شده، و ماجرای خواسته دولتمردان ایالات متحد از دیگر کشورها جهان به خصوص از اروپائی ها، جهت تمدید طولانی تر تحریم های معاملات تسلیحاتی با رژیم ملاها مطرح شده است. سران خودکامه جمهوری آخوندی بیم آن را دارند؛ که نمایندگان این کشورها در آژانس بین المللی انرژی اتمی، به اتفاق همدیگر شورای امنیت سازمان ملل را متقاعد کنند؛ که اجازه بازرسی از مراکز فعال اتمی جمهوری اسلامی، یا هر مکانی را که این نهاد به آنها مشکوک می باشند را بگیرند و به آن بپردازند!
از آنجائی که با لو رفتن مراکز فعالیت های اتمی سپاه پاسداران در ایران، خطرات زیادی این حاکمیت ضد بشری را تهدید خواهد نمود. بر آن شده اند، مراکزی را که نام شان نزد مخالفان آشکار می باشد؛ و همگی شان به زیر و بم این مرکزها آشنائی داشته، و حتی گزارش های تصویری نیز از آنها در دست خود دارند. را با به آتش کشیدن شان، به نابودی و نیستی بکشانند؛ تا که شاید بتوانند، خودشان را از چنین ننگ بزرگی برهانند!البته غیر از پارچین ورامین و نطنز و قم و اصفهان و بوشهر، بخش فعال سپاه در حوزه تاسیسات اتمی و موشکی ایشان، که در دل چند کویری که در اطراف برخی از شهرهای ایران داریم؛ به راه اندازی مراکز خاصی جهت ساختن موشک های حامل کلاهک های اتمی است و به آن مشغول می باشند؛ که حدود دو سه سال پیش، یک اکیپ اینترنتی غیر مسؤل، که تعدادی جوان آمریکائی آن را اداره می کردند؛ به گونه اتفاقی به این مراکز درون کویرهای ایران برخورد نمودند و گزارش آن را هم منتشر کردند!
اما از باب آن که سران رژیم در وحشت خنثی شدن همه آمال و آرمان های زیاده طلبانه خود می باشند. دست به از بین بردن برخی از مراکزی را زده اند؛ که احتمال می دهند لو رفته اند، و بازرسان آژانس یکسره به سراغ آنها خواهند آمد!به همین خاطر هم، آنها را با دست خودشان، درون شعله های سرکش قدرت پرستی های خویش می سوزانند. تا اثری از آنچه که در این مکان ها کرده اند باقی نماند!نه آمریکا و نه اروپائی ها، و نه اعضای آژانس انرژی اتمی، در این حد از ساده انگاری قرار دارند؛ که متوجه نشوند، تمامی این شعله های سر به فلک کشیده مراکز به عمد سوزانده شده، از شراره آتش قدرت پرستی سردمداران جمهوری پلید آخوندی بر می خیزند؟ در چنین شرایطی، حتی دو یار غارشان روس ها و چینی ها هم، نخواهند توانست به دادشان برسند؛ و آنها را از چنین شرایط مهلکی نجات بدهند. آژانس بین المللی انرژی اتمی که سازمان ملل متحد نیست؛ که روس ها و چینی ها در آن « حق وتو » داشته باشند!
در این میانه حتی خود آخوندهای جنایتکار و دزد و فاسد و شیاد هم زیان نخواهند کرد. زیرا متضرر اصلی مردم بی نوا و بی پناه ایران هستند؛ که بخش وسیعی از دارائی شان، جهت تامین مخارج به وجود آوردن این مراکز هزینه شده اند. و اینک نیز با روشن شدن یک شعله کبریت، همه آن ثروت بی حساب، درون شعله های سرکش آتشسوزی های نطنز و پارچین و …… تباه و نابود می شوند. حتی اگر در آسمان این مناطق، به جای دود سیاه، دودهای زردرنگ به هوا متصاعد بشوند؟!محترم مومنی