شاید که در میان مردم عادی جهان در هر سرزمینی، گاهی درگیری اتفاقی رخ بدهد. اما بین دو یا چند کشور دنیا، امکان اتفاقی روی دادن درگیری میان آنها بسیار اندک و نادر است. دولتمردان ممالک گیتی، دو راننده خطاکار ایرانی نیستند؛ که در خیابان های شلوغ کشور، حتی به خاطر یک برخورد کوچک میان اتومبیل های شان، ضمن دشنام های رکیک و بی ادبانه که نثار طرف مقابل می کنند. با همدیگر گلاویز بشوند؛ و میان شان درگیری بدنی و زبانی روی بدهد؛ و تنش های تند و جنگ آسا همزمان به سراغ شان بیاید. سپس یک تئآتر کمدی – درام رایگان را، جلوی چشمان عابران پیاده و رانندگان آن مسیر همواره شلوغ به نمایش بگذارند!
بدون تردید، جهت رخ دادن هر نوع درگیری، چه میان دو فرد یا دو گروه، و چه میان دو مملکت یا بیشتر، علل و عواملی به وجود آورنده چنین اموری می باشند. بدیهی است که دلائل به وجود آمدن نزاع های لفظی یا عملی میان افراد معمولی در جهان، مسائلی پیش پا افتاده و برآمده از خلق و خوی خشن خود مردم یک سرزمین است؛ که یا در زندگی خصوصی شان با مشکلات مربوط به خود یا سایر اعضای خانواده شان ارتباط داشته باشد. و یا به دلیل مشکلات کاری و عدم توافق با همکاران خود، دچار نامرادی و یا کم حوصلگی بشوند؛ و در این صورت است که با کوچک ترین تلنگری، جام صبوری آنها ترک بر می دارد و می شکند. به همین خاطر هم، بدون تفکر بر چگونگی برخوردی که با دیگران می یابند. واکنش های غیر اصولی را از خودشان ابراز می نمایند؛ که آنها را دچار انواع درگیری های بی اساس می کند!
ولی هنگامی که میان دولتمردان دو یا چند کشور در دنیا، چنین موردی به وجود می آید؛ تردیدی نیست که طرفین به سبب اهدافی که برای مصالح خود و میهن شان دارند. ناگزیر به ایجاد درگیری با آن دیگری باشند؛ و در آن مسیر، رابطه های سیاسی و احیانا اقتصادی و …… شان را نیز، تحت الشعاع آن عوامل قرار بدهند!
در چهل سالی که از عمر منحوس رژیم منفور آخوندی در ایران می گذرد. نه فقط هر از چند گاهی، بلکه تقریبا به طور پیوسته و مدام و همه روزه، میان سردمداران رژیم ملاها در ایران، با هم ترازان سیاسی شان از کشوری دیگر، به ویژه از ممالکی که با آنان دارای اختلافات عدیده ای در همه دیدگاه های خویش دارند. ابتدا دچار درگیری های زبانی و ژست های شاخ و شانه کشیدن تمسخر آمیز برای همدیگر بشوند. اما با نرسیدن به هیچ راه حل چاره سازی میان خودشان، ژست ها را به کردار و کنش های عملی تبدیل نمایند؛ تا با هر توانی که دارند؛ به جنگ و نبرد نظامی علیه یکدیگر برخیزند!
چنانچه طرف مقابل ایشان، با کشورهای دیگری هم مراوده های تجاری و سیاسی و دوستانه داشته باشند. طرف درگیر شده با آنها، بدون کم ترین دلیل منطقی، با آن ممالک نیز سر مخاصمه و درگیری و دشمنی را می گذارد!
آنچه که مسلم است، هر قضیه ای همیشه دو سر دارد. هیچگاه پیش نمی آید که یک سوی یک قضیه، مانند کودکان نابالغ و حتی مثل آهو مظلوم و بی گناه باشد. در حالی که طرف مقابل، به عکس رفتارها و مظلومیت های وی، شیاد و گناهکار و ددمنش و گرگ درنده ای به شمار بیاید. آری در این رابطه استثناء هم وجود دارد. ولی این استثناء و تفاوت، در شرایط نامساوی میان دو قضیه است. چنانکه یک سو آن، حاکمیتی اشغالگر و جلاد و جنایتکار و دزد و ناانسانی مانند جمهوری ضد ایرانی به حساب بیاید؛ و طرف مقابل آن، ملتی آزادی گم کرده و مورد ستم واقع شده و جان و مال از دست داده ایران باشد. آن گاه خواهد بود، که به خاطر مسلح بودن طرف زورمدار و وحشی خویش، همیشه یکی از دو کفه ی ترازوی عدالت در چنین ارتباط نامساوی و غیر منطقی، در بالا واقع بشود؛ و کفه ی دیگر آن نیز، در پائین و در مقابل بالائی بایستد؛ و فاصله همه جانبه آن دو را به نمایش بگذارد!
در عالم دوستی، حتی دوستی میان دو سرزمین، به طور معمول همواره ارتباطات غیر خصمانه میان آن دو کشور وجود خواهد داشت. کشور ایالات متحده به دلایلی نه فقط سیاسی، بلکه بیشتر به خاطر روابط اقتصادی اش با دیگر ممالک گیتی، با آنها دارای رابطه های دوستانه است. هر یک از دوستی های آمریکا با سایر سرزمین های جهان، به خاطر انگیزه های مختلف میان ایشان است. به طور مثال در منطقه خاورمیانه، دوستی این کشور با سرزمین اسرائیل، از بدو به وجود آمدن این مملکت(اسرائیل) آغاز گردید؛ و نیز با ممالک ایران و پاکستان و ترکیه هم، چنین دوستی از دیرباز برقرار بوده است. در آن موقع آمریکا توانسته بود؛ که در پاکستان و ترکیه برای خودش پایگاه های نظامی بسازد. ولی در ایران آن روزگار، از سوی حکومت پادشاهی پهلوی، هرگز چنین مجوزی به آنان داده نشده بود. پس از روی کار آمدن حکومت خودساخته شان در ایران، سران جمهوری ننگین آخوندی نیز، (با صلاحدید خود آمریکائی ها)، چنین مجوزی را به آنان نداده اند!
در همین چهار دهه، که برای سایر ملل جهان مخصوصا در بین کشورهای منطقه خاورمیانه محرز گشته است؛ که هدف اصلی رژیم ملاها در ایران، نابود سازی کشور هفتاد ساله اسرائیل و از بین بردن یهودیان در سراسر گیتی است. حتی تعدادی از کشورهای مسلمان نشین برخی از شیخ نشین های منطقه هم، به خاطر کوچک نمودن سردمداران حاکمیت ضد بشری اسلامی، کشور نوبنیاد اسرائیل را نیز به دوستی با خود گرفته اند. تا نهایت مخالفت های خودشان با حکومت آخوندی در ایران را به آنها بنمایانند. از هنگامی که رئیس جمهور دیکتاتور یمن، در اثر شورش گروه حوثی ها در این سرزمین، به کشور همسایه خود(عربستان سعودی ) در شبه جزیره عربستان گریخت و به آنجا پناه برد. سر نخ مناسبی به دست آخوندهای حاکم بر ایران رسید؛ تا با تقویت کردن نیروهای حوثی در یمن، آنها را به جنگ مستقیم با عربستان تشویق نمایند؛ که ایننگونه اقتدار نداشته ی خود را به آنها و سایر ممالک جهان نشان بدهند!
از آن موقع تا کنون، هر یک از طرفین، تمامی هم و غم خویش را به کار می برد. تا بتواند آن دیگری را از صحنه جنگ بی صدا و در سایه، شکست بدهد و بیرون کند. روز یکشنبه ۲۲ اردیبهشت سال جاری، دو کشتی نفتکش سعودی و امارات متحده عربی، که در یکی از سواحل این کشور در حوزه ی خلیج همیشه پارس لنگر انداخته بودند. در اثر خرابکاری افرادی نامشخص، با انفجار بمب هائی در داخل هر دو کشتی به آتش کشیده شدند. ابتدا هیچیک از تروریست های جهان، انجام دادن این خرابکاری تروریستی را بر عهده نگرفت. اما روز سه شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۸ خورشیدی، بخش نظامی گروه حوثی های یمن، رسما مسؤلیت حمله به تاسیسات نفتی در عربستان سعودی را بر عهده گرفت. در این رابطه « یحیی سریع » سخنگوی نیروهای نظامی « انصار الله »(حوثی)های یمن، که به گونه همه جانبه، مورد حمایت های جمهوری جنگ افروز آخوندی در ایران هستند. در یک نشست خبری در روز سه شنبه مدعی شد؛ که این « عملیات منحصر به فرد » در واکنش به جنایات ائتلاف سعودی ها و محاصره کشورشان یمن صورت گرفته است!
فقط بیان همین یک مثال می تواند ما را به این آگاهی برساند؛ که درگیری های بزرگ در همه جای این کره خاکی، در ۹۹٪ آنها، هرگز اتفاقی رخ نمی دهند؛ بلکه بیشتر شان با ایجاد شدن تنش های عمدی در چارچوب مسائل سیاسی، و اختلافات بین آنان به وجود می آیند. مگر تا زمانی که دوباره میان شان دوستی برقرار گردد. با علم به هدف های پلید جمهوری قدرت پرست اسلامی در ایران، این تنش های عمدی هیچگاه هم از بین نخواهند رفت. بلکه همواره تشدید خواهند شد!
محترم مومنی