دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
خاورميانه در مسيري درست به حركت افتاده، گرچه نياز به اصلاح مداوم طي مسير دارد.
چنان كه پيش بيني كرده بودم، آمريكا دارد به شكل عجيبي اعتبارش را نزد متحدان ديرينه اش از كف مي دهد. اين يك درس مهم در عرصه رهبري است كه وقتي با متحدان تان در مسيري حركت مي كنيد، مي توانيد انعطاف نشان داده و حتي وعده ها را به تأخير نيز بياندازيد، ولي نمي توانيد دبه در بياوريد و در آن صورت اعتبارتان را از دست مي ديد. و اين كاري است كه اوباما بدون آن كه متوجه باشد، صورت داده و حالا دارد محصول كاشته خويش را درو مي كند، كه هرگز در حد بي اعتباري نزد ائتلاف سوريه نيست كه كهن ترين متحدان آمريكا در خاورميانه يك به يك از او فاصله مي گيرند: اسرائيل، تركيه و حالا عربستان. اعتبار آمريكا اكنون همچون كيك شلي شده كه با سرعت دارد از هم وا مي رود و اگر اوباما همچنان تماشاچي باقي بماند، تحقق مي يابد. اين اصلاً اتفاقي نيست و در حالي است كه اينك آمريكا از موهبت تواناترين و خلاق ترين ديپلماسي اش، يعني در زمان جان كري بهره مي برد. اما مشكل آنجاست كه شما با حرف و گفتگو تا مدتي مي توانيد ديگران را همراه سازيد و پس از مدتي كه وعده هاي تان را عملي نسازيد و يا تصميم ديگري براي فرار از وعده هاي داده شده بگيريد، جايگاه تان را از دست مي دهيد. از آنجايي كه اوباما نشان داده به اين تصميمات كليدي در منطقه چندان توجهي ندارد و بيشتر ترجيح مي دهد تا به همان جايزه صلح نوبل اش بچسبد، بنابراين خودش بگردد تا تغيير رفتارهايي را كه بايد انجام دهد، بيابد.
اما گذشته از آمريكا ساير كشورهاي منطقه بايد بدانند چگونه بازي هاي درست شان را در خاورميانه پي گيرند و دچار افراط و تفريط نشوند. نخست قطر كه يك جابجايي قدرت را تجربه كرده هنوز در بسياري از زمينه ها تغييرات عملي معناداري را به خصوص در سياست هاي خارجي اش نشان نمي دهد. به خصوص در مصر و سپس در سطح مديران شبكه الجزيره كه به سياست پنهان مظلوم نمايي اسلام گرايان تندرو ادامه مي دهند. سپس تركيه كه نسبت به تهديد گروه هاي النصرة و داعش و تكفيري ها تنها گذرگاه هاي مرزي اش را بسته است. اين ها همان هايي هستند كه برخي از مقامات حزب عدالت و توسعه در جلسات محرمانه شان، از ايشان به عنوان مسلمانان انقلابي نام برده بودند و توصيه كرده بودند كه چون غرب مي خواهد با آنان مبارزه كند، بايد از ايشان حمايت كرد. صريح بگويم كه هنوز خيلي مانده تا دريابيد “يك من ماست چقدر كره دارد” كه اميدوارم در ازاي آن تاوان هاي بسيار سنگيني عايد مردم تان نشود! بستن مرز به هيچ وجه براي مقابله با اسلام گرايان تندرو و تروريست كافي نيست و بايد تردد آنان زير نظر گرفته شود و دستگير شوند و هر نوع كمكي نيز به آنان قطع شود و كمك ها تنها به ارتش آزاد سوريه برسند. اردوغان در اقدامي درست، گامي به سوي اصلاحات در تركيه برداشت، اما آن هنوز يك اتفاق تاريخي نيست، چون با آشتي ملي توأم نبوده است. همان جابجايي در حاكميتي را كه در مصر كودتا خوانديد، آنقدر تعامل و درايت در پشت اش بود كه با همه احزاب و گروه ها تعامل و تفاهم صورت گرفت و از البرادعي گرفته تا حزب سلفي النور با آن به توافق رسيدند و جملگي نيز به نشانه آن توافق ملي در اعلاميه اي كه توسط نماينده ارتش خوانده شد، حضور داشتند (بماند كه بعدها البرادعي به خاطر خشونت نيروهاي امنيتي از آن جدا شد). اما شما در تركيه اقدامي را كه تنها خودتان تاريخي ذكر كرديد و اصلاحات موردنظرتان را از رو خوانديد و حتي يك نماينده از اپوزيسيون حضور نداشت كه بتوان آن را آشتي ملي خواند (مصداق آن ضرب المثل كه “خود گويي و خود خندي، عجب مرد هنرمندي”!). اين اصلاحات را مي گويند از بالا به پايين و غيرمشاركتي؛ يعني دقيقاً همان اصلاحاتي كه آتاتورك در زمان خودش انجام داد و اينك شما از منتقدان اش هستيد. البته بسياري از اقدامات اصلاحي او در آن زمان آنقدر اساسي تشخيص داده شد كه هم الگوي بسياري از كشورهاي پيشرو خاورميانه در آن زمان قرار گرفت و هم اينك نيز حتي پيشرو به نظر مي رسد؛ از حقوق برابر زنان با مردان گرفته تا قانون اساسي مدرن تا تبديل تركيه از يك كشور ورشكسته سنتي به يكي از مدرن ترين و قدرتمندترين كشورهاي خاورميانه و منطقه. در حالي كه اصلاحات شما بيشتر بر روي تغيير تعدادي از نامگذاري ها مي چرخد كه طبعاً با اين وضع اصلاً قابل مقايسه با اصلاحات آتاتورك نيست. باب گفتگو را با اپوزيسيون باز كنيد و هر نوع اصلاحات را با توافق آنان قطعي و مصوب سازيد و گرنه اصلاحات تان به چشم نخواهد آمد، چه رسد به آشتي ملي منتهي گردد و درگيري ها از خياباني تا چريكي شروع خواهند شد. يعني همان هدفي كه كشورهاي منزوي منطقه از سنگ اندازي در راه آشتي بين دولت تركيه با كردها دنبال مي كنند، تأمين خواهد شد.
اقدام عربستان براي آن شوكي كه شوراي امنيت نياز داشت، ضروري بود، اما نبايد عربستان فرصتي را كه عضويت در شوراي امنيت در اين برهه مهم زماني در خاورميانه در اختيارش قرار مي دهد، از كف دهد. عضويت را بپذيريد و فعالانه اما حساب شده به بازيگران ديگر فشار بياوريد و مهمتر از همه اصلاحات و عفو محكومان را شروع كنيد. مصر و به خصوص ارتش مصر هم چنان به روابط استراتژيك اش بدون كوچكترين تغييري با آمريكا ادامه مي دهد و عمليات نظامي در صحراي سينا را گسترش و شدت بخشد. در اين ميان تنها كشوري كه جدي تر از همه به اصلاحات روي آورده سودان است و گويا درست اين زمان آمريكا يادش افتاده كه عمرالبشير را دستگير كند!؟ با اين گونه پاداش و تنبيه مي خواهيد انتظار رفتارهاي مسئولانه از مقامات كشورهاي منطقه داشته باشيد؟
باري، بحرين از كارهاي عجيب و غريب پرهيز كند و نزديكي به اسرائيل را فراموش كند و ايران و اسرائيل به يك ميزان خطرناك هستند، اگر نمي خواهيد به سرنوشت شاه ايران دچار شويد كه به اسرائيل اطمينان كرد و ديديم چه بلايي سرش آوردند. همچون گذشته در ارتباط تنگاتنگ با عربستان باقي بمانيد. تونس نيز تنها زماني درهاي كشورش را به روي گردشگران ايراني باز كند كه بتواند آنان را كاملاً زير رصد نهادهاي امنيتي قرار دهد و گرنه آن را فعلاً لغو كند. همان اولين تيمي كه در زمان اخواني ها از ايران به مصر رفته بود، هيچ يك توريست نبودند و تماماً يك تيم امنيتي بودند. حواس تان را جمع كنيد، اگر نمي خواهيد به سرنوشت عراقياني دچار شويد كه به رژيم ايران اطمينان كردند. سياست هاي خاورميانه اي ايران را اينك دولت ايران نمي گيرد كه تغيير دولت تغيير به تغيير سياست منتهي شود و اين سپاه قدس، سرويس هاي امنيتي به اضافه چند روضه خوان هستند كه پيرامون اش تصميم مي گيرند، گرچه توافقات و قراردادها را با شما دولت ايران مي بندد. به عبارتي، شما با اشخاصي به توافق مي رسيد كه تصميم گيرنده و كننده كارها نيستند تا تغييراتي را نسبت به گذشته صورت دهند و انعطاف شما با هيچ انعطاف متقابل عملي از طرف رژيم ايران همراه نخواهد بود، چون تصميم گيرندگان نيروهاي سپاهي و امنيتي هستند. به مقامات ايراني خواهيد گفت “تا زماني كه” سياست خارجي و سياست منطقه اي شما از سپاه و نظاميان گرفته نشده و به دولت و ديپلمات ها محول نشود، از هر گونه توافقي معذوريم. برخلاف آنچه اين روزها به نظر مي رسد، منطقه دارد آبستن يك جنگ خطرناك مي شود و تمام تلاش ما آن است كه چنين نشود، اما اگر شد، رژيم ايران ترجيح مي دهد كه به هر قيمتي شده بقيه را نيز با خود غرق كند. اين در حالي است كه متأسفانه سپر دفاعي خليج نيز هنوز كامل نشده است.