دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
يمن در مسيري درست
در يمن پس از اين كه طي بهار عربي اتاق فرمان از كنترل خارج شد و جنگ هاي مسلحانه شروع شد، به سرعت اتاق كنترل پرواز انقلاب دوباره احيا، گشت و از آن پس با درايت هدايت شد و اينك با تنظيم سيستم فدرالي كه همه مناطقي را در برمي گيرد كه اقوام و اقليت هاي مختلف يمن خواهان آن بودند، مي توان گفت در مسير درستي قرار گرفته است. عدم تقسیم ایالات فدرال صرفاً به دو بخش شمالی و جنوبی دوراندیشی ای بود که مانع از تجزیه دوباره یمن می شود و همزمان حقوق همگان را تأمین می کند تا بر اساس مجلس و دولت محلی خودشان هر ایالت را اداره کنند. در تنظيم ايالات هاي فدرال براي اين كه دوباره اختلافاتي بروز نكند، بايد پاره اي ملاحظات ظريف صورت مي گرفت كه اميدوارم تنظيم كنندگان سند بدان توجه كرده و آن را لحاظ نموده باشند. اهميت اين دستاورد زماني روشن تر مي شود كه دريابيم سال هاست يمن با مشكل القاعده در بافت عشيره اي اش مواجه است و اين حركت در مسير دموكراسي را دشوارتر مي سازد. سيستم فدرال بهترين الگو براي توسعه منطقه اي و رقابتي است. از اين پس بايد كشورهاي حامي متحدان شان در يمن به جاي كمك هاي تسليحاتي براي جنگ داخلي و ترور، به كمك هاي مالي و عمراني جهت پروژه هاي مختلف ساخت و ساز و سرمايه گذاري براي برنامه هاي توسعه يمن و اشتغال جوانان اقدام كنند. حوثي ها نيز بايد هر نوع اقدام نظامي را متوقف كنند و گرنه ارتش يمن ناگزير خواهد شد كه دست به اقدام بزند و در آن صورت دستاوردهاي تان از دست خواهد رفت. معترضاني كه از طرفداران رئيس جمهور و حكومت سابق اند، بايد بدانند كه زمان به عقب برنمي گردد و عمر آن رژيم به پايان رسيده و آنان بايد خواسته ها و اهداف شان را در سيستم حكومتي جديد اعمال كنند و نه بازگشت به گذشته.
اجتناب از سردرگمي در تركيه
با وجود تغييراتي كه مقامات تركيه در برخي از جاه طلبي هاي گذشته شان داده اند، اما هنوز در رفتار سياسي برخي از آنان سردرگمي ديده مي شود.
نخست، سردرگمي نسبت به آنچه قرار است طي آشتي ملي با كردها انجام دهند. تيم اردوغان بر اين تصور است كه بدون هيچ گونه امتيازي به كردها و تنها با ترساندن شان از به قدرت رسيدن ساير رقباي ترك شان، آراي كردها را چون گذشته در انتخابات پيش روي جلب كنند. اين برآورد كاملاً غلطي است و اگر تا زمان انتخابات دولت تركيه گشايش خاصي در توافق با كردها انجام ندهد، حزب عدالت و توسعه در انتخابات آتي شكستي سخت خواهد خورد. دوم، مشاوران امنيتي تبديل به اصلي ترين تصميم گيرندگان در دولت تركيه شده اند كه به صرف خود اين يك زنگ خطر است. سوم، اگر حزب عدالت و توسعه توان چند تغيير كوچك در رأس هرم قدرت را ندارد، از ضعفي بزرگ در دنياي امروز رنج مي برد كه مي تواند به بهايي بس سنگين برايش بدل شود. همه اعضاي حزب بايد بدانند كه حزب ملك خصوصي شان نيست كه اگر اشتباهي كردند، انتظار داشته باشند كه تمام حزب با آنان كنار زده شده يا حتي غرق شود! چهارم، جابجايي ها در دولت سايه در تركيه كفايت نمي كند و اردوغان مي تواند طي آشتي با تيم گولن كليه فعاليت ها و به خصوص مدارس شان را در تركيه قدغن اما در ساير كشورها مثل پاكستان، افغانستان، بنگلادش، مالزي و اندونزي و هر كشوري كه از افراط گرايي اسلامي رنج مي برند، مجاز كرده و تشويق كنند. به جاي تخريب و راه رفتن در مسيري كه بدخواهان تركيه براي اسلام گرايان و مردم تركيه نقشه كشيده اند، در مسيري درست قرار گيريد. جنبش خدمت گولن براي تركيه پسرفت است، اما براي كشورهايي كه با افراط گرايي ديني و تروريست اسلامي مواجه اند، پيشرفت و يك جايگزين مناسب براي جوانان آن مناطق و يك راه حل خواهد بود. با عذرخواهي از تركيه و پرداخت غرامت از طرف اسرائيل، روابط از حالت خصمانه خارج مي شود، اما هيچ گونه گشايشي نيز نبايد با آنان صورت گيرد و آن را موكول به پيشرفت مذاكرات صلح با فلسطينيان سازيد. تندروهاي اسرائيلي بايد بدانند تا به صلح با فلسطينيان نرسيده و سرزمين هاي عربي را در اشغال دارند، روابط شان “به هيچ وجه و به هيچ عنوان” با كشورهاي منطقه، اعراب، تركيه و ايران عادي نمي شود. ولي هنرمندان و ورزشكاران را بايد آزاد بگذاريد تا اين سفيران صلح و دوستي با هم در ارتباط باشند و به سياستمداران يادآوري كنند كه اين خصومت ها دائمي نيست و همگان بايد عاقبت به صلح و دوستي تن دهند. همزمان بايد حقوق انساني و شهروندي و آزادي هاي مدني يهودياني كه در خاورميانه زندگي مي كنند، بيش از گذشته مراعات شود و اين ظلم تاريخي پايان يابد، چون ما با يهوديان و اسرائيل مشكلي نداريم، بلكه مشكل ما با كساني است كه خواهان قرباني نمودن حقوق انسان ها هستند؛ جداي از نژاد، نسب، مليت، دين و اعتقادات شان.
وضعيت در ليبي هنوز نامعلوم
مقامات و قانونگذاران ليبي هنوز سردرگم به نظر مي رسند و از ليبي يا خبري نمي رسد يا اگر خبري مي آيد، پيرامون اقدامي جديد توسط شبه نظاميان است! اگر به خوبي نمي دانيد و نمي توانيد كه چگونه دوره گذار از حكومت شبه نظاميان به حكومت قانون و دولتي مستقر را طي كنيد، از كشورهاي ديگر كمك بگيريد. قانون اساسي ليبي نيز هنوز تنظيم نشده و اين بر نارضايتي ها خواهد افزود. اميدواريم كه ليبي نيز در مسير درست اش قرار گيرد؛ همان گونه كه تونس، مصر و يمن تاكنون قرار گرفته اند.
كردهاي سوريه نيازمند توجه و كمك همگان
اقدام كردهاي كانتون هاي سگانه در جذب مداوم احزاب، گروه ها و اقوامي كه پس از اعلام خودمختاري همچنان جذب سيستم جديد مديريت خودگرداني مي شوند، اقدام بسيار مثبتي است كه بايد ادامه داشته باشد و هر حزب، گروه، قوم، اقليت و طيفي كه خواهان مشاركت است، با رويي گشاده مورد استقبال عملي واقع شوند. تشکیل مرکز مطالعات استراتژیک غرب کردستان اقدام بسیار درخور و دوراندیشانه دیگری بود که صورت دادید و نظرسنجی مداوم از مناطق کردنشین را باید بدان افزود. با این اقدامات کردهای سوریه ثابت کردند که تا چه حد از توان اداره مردم و کردستان سوریه برخوردارند و به راحتی می توانند آن تجارب شان را در اختیار دولت موقت سوریه نیز قرار دهند. مقامات و مسئولان تمامي كشورها بايد بدانند كه كردهاي سوريه نياز به توجه و كمك دارند، نه نياز به محكوم كردن و به رسميت نشناختن. قرار نيست اين ناديده گرفتن تاريخي نسبت به مطالبات برحق كردها تبديل به قانون شود و اينك بهترين زمان براي جبران اشتباهات نسبت به ملت كرد است. اتحاديه اروپا بايد توجه خاصي به وضعيت كردها نشان دهد. روسيه و چين مي توانند بسيار بيش از اين در مناطق كردنشين سوريه مفيد واقع شوند، اما به نظر مي رسد كه هر جا موضوع رقابت با آمريكا در ميان باشد، انگيزه دارند و حتي حاضرند تاوان دهند، نه ساير زمينه ها! به شخصه از كردهاي عراق انتظار پختگي رفتار بسيار بيشتري داشتم، اما آنان تاكنون نشان دادند كه اگر در كردستان عراق پخته رفتار كردند، در سوريه از رقابت هاي كودكانه فراتر نرفته اند و به جاي مشاركت در كارها، سهم مي خواهند! اين همه كشورهايي كه به آسيب ديدگان سوريه كمك كردند، سهم خواستند و پس از تعيين يا دريافت سهم شان، كمك هاي انسان دوستانه كردند؟ مگر همه چي نفت و گاز است كه بايد ميزان سهم هر كس را مشخص است و آيا براي كردها پس از اين همه محروميت از حقوق انساني نيز بايد ثابت كرد كه در دنياي ما چيزي هايي هستند انساني و اخلاقي كه قابل خريد و فروش نيستند؟
نابودي هلال سبز و كمان سياه به دست يكديگر
بي شك در اين بخش از شطرنج خاورميانه تحولات بسيار بي رحمانه پيش مي رود. حالا خاورميانه دارد در هلال سبز (اگر واقعاً بتوان آن را شكل هلال شمرد!) به شدت مي سوزد. متحدان ايران در منطقه، يعني عراق، سوريه و جنوب لبنان گُر گرفته اند و مي سوزند و بدون اين كه بخواهند عملاً و ناباورانه به جنگ با اسلام گرايان تكفيري و تروريست هاي القاعده كشيده شده اند و جنگي نيابتي را به جاي آمريكا با هزينه هاي انساني و مالي و نظامي خودشان هل مي دهند. اسلام گرايان القاعده و تكفيري در كمان سياه به جان شيعيان سبز متمايل به اسلام سياسي افتاده اند، اما نه در سرزمين هاي خودشان كه در سرزمين هاي هلال سبز و هيچ يك هنوز پيروز نشده اند و اتفاقاً اين براي بسياري از استراتژيست هاي غربي و همين طور مبارزان بر عليه فتنه بزرگ “اتحاد جماهير بربريت اسلامي” به صرف خود يك پيروزي بزرگ است؛ چون اسلام گراياني كه از نيم قرن پيش به سوي اسلام سياسي و بنيادگرايي و بمب گذاري و ترور كشانده شده و توسط تيم هاي امنيتي خبره، سازماندهي و برنامه ريزي شده اند، قرار بود كه پس از كنار زدن حاكميت هاي ملي يا نظامي در خاورميانه – بر اثر انقلاب يا جنگي ويرانگر بين كشورهاي منطقه- هر يك در كشور خودشان قدرت را بدست بگيرند و امارت هاي اسلامي مختلف را تشكيل دهند، اما حالا به هم زده اند و يكديگر را مي كشند و مي سوزانند و براي هميشه از صفحه خاورميانه پاك مي كنند و البته نقشه هاي فتنه گران را نيز با خود. و چه پيروزي از اين دلچسب تر براي مردم خاورميانه و حق طلبان و صلح طلبان كه دست شان را به خون اين جنايتكار آلوده نسازند و آنان به خاطر ولع قدرت به دست يكديگر هلاك شوند.