روزهای دهم و یازدهم فوریه 2016 کنفرانس دو روزه پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) در بروکسل برگزار شد. یکی از پرونده های مهم این کنفرانس تصمیم گیری در باره تمایل عربستان سعودی برای اعزام نیروهای زمینی به سوریه بود. در بروکسل، امیر محمد بن سلمان فرزند پادشاه عربستان، معاون ولیعهد و وزیر دفاع این کشور با جنز استولنبرگ، دبیر کل پیمان نظامی ناتو ملاقات کرد. در این ملاقات چند ژنرال سعودی امیر محمد را همراهی می کردند. ژنرال هایی که سینه هایشان پوشیده از مدال های نظامی بود.
این ملاقات در حالی برگزار می شود که به گفته دیمتری مدودف، نخست وزیر روسیه؛ دخالت نیرو های زمینی خارجی در سوریه جهان را با خطر جنگ جهانی روبرو خواهد کرد. اشاره مدودف به عربستان و چند شیخ نشین خلیج فارس است که می خواهند با ارسال نیروی پیاده نظام به سوریه، نقش ایران را در جنگ داخلی سوریه خنثی نمایند.
عربستان سعودی مشکل خاورمیانه
اعلام آمادگی عربستان برای مبارزه با داعش بیشتر به این دلیل است که این کشور از سوی برخی از سازمان های اطلاعاتی و مقامات سیاسی اروپا متهم به حمایت های مادی و معنوی از تروریست های داعش و گروه های تندرو اسلامی در منطقه خاورمیانه شده است. سازمان اطلاعاتی آلمان (BND) در گزارش تحلیلی عربستان را مشکل خاورمیانه نامید. پس از عملیات تروریستی داعش در فرانسه، این نوع اتهامات به عربستان به تازگی در افکار عمومی اروپاییان گسترش یافته و به نوعی در رسانه ها بازتاب می یابد.
عربستان و ایران، جنگی به قدمت هزار و چهارصد سال
چهارده قرن پیش هنگامی که عرب های بادیه نشین بر امپراتوری با شکوه ساسانیان چیره شدند هرگز تصور نمی کردند که دشمنی مردم پارس و عرب تا قرن بیست ویکم به درازا بکشد. به نظر می رسد که این دشمنی با همه زیر و بم هایی که تاکنون داشته است پایانی ندارد. اعراب ناچار به پرداخت هزینه های سنگینی بابت نسل کشی! ایرانیان می باشند.
نسل کشی؛ گناه کبیره ای که اعراب، غازیان صدر اسلام مرتکب شدند و این باعث شد تا ایرانیان مذهب شیعه را برپا، و اسلام محمدی را با ذوالفقار علی! به دو پاره تقسیم کنند. هم اکنون عربستان و جمهوری اسلامی در یک حالت جنگی همه جانبه، اعلام نشده و بصورت نیابتی بسر می برند.
فرار نیرو های اسلامی از سوریه
پس از موفقیت های اخیر ارتش سوریه به پشتیبانی نیروی هوایی روسیه و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی که منجر به باز پس گیری دو سوم سرزمین های اشغال شده سوریه از چنگ نیرو های اسلامی مخالف بشار الاسد شد، گروه های مسلح اسلامی مورد حمایت آمریکا، غرب، عربستان سعودی و برخی از کشور های پیرامون خلیج فارس در حال فرار به مرز های ترکیه و خروج از سوریه می باشند . برخی از این نیرو ها در گفتگو با خبرگزاری های غربی می گویند؛ اگر کشور های عربی بطور جدی از آنان پشتیبانی نکنند کارشان تمام است.
عقد اخوت با شیطان
عربستان سعودی ادعای زعامت بر کشور های اسلامی دارد. سعودی ها نمی خواهند بپذیرند که هیچگاه نه از نظرسیاسی و نه از نظر نظامی وزنه ای در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس بشمار نمی رفته اند. آنان تنها مصرف کنندگان ثروتمندی هستند و تاکنون همه قدرت و احترام اعراب خلیج فارس، بر قدرت طلای سیاه، نفت، استوار بوده است.
مسئله حیاتی انرژی فسیلی در جهان دگرگون شده است. اعراب خود با مشکلات مالی، کسر بودجه، فساد و نارضایتی همگانی دست به گریبان می باشند. اعراب که می بینند گوش های آمریکا و غرب دیگر مانند گذشته صدای اعراب را نمی شنوند و سنگین شده اند، خشمگین و هراسناک شده و سراسیمه به هر درب بسته ای، حتی اسرائیل ! می کوبند. اعراب حاضرند علیه ایران با شیطان نیز عقد اخوت بخوانند. اعراب بخوبی می دانند اگر ایران از ماجرای سوریه موفق بیرون آید و در حکومت آینده سوریه نیز نقشی داشته باشد، به احتمال زیاد یک پایگاه نظامی در مدیترانه بدست خواهد آورد. حضور امیرمحمد بن سلمان و هیئت نظامی همراهش درملاقات با دبیر کل ناتو، نشان این نگرانی اعراب می باشد. نزدیکی اعراب به دشمن دیرینه خود اسراییل نیز ریشه در این نگرانی دارد.
پیاده نظام عربستان، از حرف تا عمل
به نظر می رسد که عربستان سعودی در اعزام نیروی زمینی به سوریه جدّی نیست . سعودی ها ده ماه پیش اعلام کردند که در نظر دارند برای خاتمه جنگ یمن، یکصد و پنجاه هزار نظامی عربستان را به آن کشور اعزام کنند، ولی تاکنون حتی پای یک سرباز عربستان به یمن نرسیده است. عربستان با استخدام مزدورانی از آمریکای جنوبی و اعزام آنان به یمن اینگونه به وعده خود عمل کرد.
حکومت سعودی یازده ماه پیش به کمک یک ائتلاف از هشت کشور مسلمان و به پشتیبانی آمریکا حملات شدیدی را علیه یمن آغاز کرد، یک ماه دیگر سالگرد جنگ یمن خواهد بود، جنگی که قرار بود ده روز! بطول انجامد دلیلی بر بی کفایتی ارتش عربستان و فرمانده این جنگ، پسر پادشاه و وزیر دفاع این کشور شد.
شرط آمریکایی بودن فرماندهان
عربستان پس از اعلام آمادگی برای پیاده کردن نیرو زمینی در سوریه تاکنون درسخنان خود تغییراتی داده است. پس از اینکه ولید المعلم وزیر امور خارجه سوریه به عربستان هشدار داد ؛ دخالت کنید با «تابوت» سربازانتان بر میگردید. عربستان اعلام کرد که عملیات به هدایت آمریکا انجام خواهد شد اما عربستان سعودی نقش رهبری عملیات را بر عهده خواهد داشت.
پس از این سخنان انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات متحده عربی گفت؛ شرط امارات برای حضور در جنگ زمینی در سوریه این است که فرماندهی این نیروها را باید فرماندهان آمریکایی برعهده بگیرند. اماراتی ها بی تعارف! می گویند که فرماندهی عربستان را نمی پذیرند.
پنج راه آل سعود
نیروهای زمینی عربستان سعودی برای رفتن به سوریه پنج راه در پیش دارند؛ عراق- اردن- مصر- ترکیه و اسرائیل.
راه نخست: عربستان سعودی در شمال با عراق و اردن هم مرز است، عراق عضو پیمان اطلاعاتی چهار جانبه با روسیه، ایران و سوریه علیه تروریسم داعش می باشد و بعید به نظر می رسد اجازه دهد نیرو های عربستان برای رفتن به سوریه از خاک عراق عبور کنند چون سه هم پیمان دیگر عراق در این پیمان اطلاعاتی با حضور نیروی زمینی عربستان در سوریه بشدت مخالف می باشند.
برتری راه عراق در این است که مرز های کشور عراق نزدیک به مناطق جنوبی، شرقی و شمال شرقی سوریه واقع شده اند و کم و بیش از دسترس نیرو های ارتش وفادار به بشار الاسد ، نیروهای قدس سپاه پاسداران و نیرو های حزب الله لبنان وابسته به جمهوری اسلامی به دور می باشند.
راه دوم اردن: اردن در حال حاضر با بحران اقتصادی شدیدی روبرو است. پذیرش و اسکان بیش از یک میلیون آواره اهل سوریه این کشور کوچک را با مشکلات بیشماری روبرو کرده است. اردن نیز مانند همسایگانش عراق و سوریه در گیر مبارزه با نیرو های تروریستی داعش است. عربستان با پرداخت پول می تواند به این راه دسترسی پیدا کند. هفته پیش پادشاه اردن در مورد مشکلات جدّی کشورش در رابطه با پناهندگان جنگ سوریه به مجامع بین المللی هشدار داد. اردن از کشور های نزدیک به سیاست آمریکا و غرب می باشد و همواره در میان کشور های مسلمان عربی بهترین روابط را با اسرائیل داشته است. صدوراجازه اردن برای عبور پیاده نظام عربستان از سرزمین اش منوط به رضایت اسرائیل ، بریتانیا و بی شک آمریکایی ها می باشد. منتهی الیه مرز شرقی اردن به مرز های جنوبی سوریه متصل می شود.
راه سوم مصر:عربستان می تواند در صورت موافقت مصر، نیرو های زمینی خود را با کشتی از دریای سرخ و آبراه سوئز عبور داده و به دریای مدیترانه برساند ونیرو های خود را در شمال سوریه نزدیک به مناطق مورد مناقشه حمص و حلب پیاده نماید. مشکل اصلی در این مناطق که نزدیک به بنادر سوریه در دریای مدیترانه؛ طرطوس و لاذقیه وجود دارند حضور پایگاه دریایی روسیه و نیرو های علوی پشتیبان خاندان بشارالاسد می باشند.
راه چهارم ترکیه: عربستان در صورت تمایل دولت ترکیه می تواند نیرو های زمینی خود را با هواپیما و کشتی از مصر و دریای مدیترانه عبور داده و در بندر اسکندرون در ترکیه پیاده نماید و از طریق مناطق کیریخان، ریحانلر در مرز های جنوب غربی ترکیه وارد سوریه شود. این مناطق نزدیک به مناطق مهم درگیری ها ؛ در حلب و ادلب می باشند.
راه پنجم اسرائیل: در صورت موافقت اسرائیل و مصر عربستان می تواند نیرو های زمینی اش را از خلیج عقبه با کشتی عبور داده و در بندر ایلات اسرائیل پیاده نماید و سپس سرتاسر اسرائیل را از جنوب تا شمال پیموده و از مرز مشترک اسرائیل و سوریه عبور کرده و نیرو های خود را در جنوب دمشق پایتخت سوریه پیاده نماید. این راه با وجود مشکلات سیاسی و امنیتی موجود میان اعراب و اسرائیل ناشدنی به نظر می رسد.
مشکلات لجستیکی عربستان در سوریه
بجز مشکلات سیاسی که در پی دخالت نظامی احتمالی عربستان در سوریه منتظر سعودی ها می باشند، مسئله لجستیک نیرو های نظامی در یک منطقه جنگی از اهم موضوعات است. اصرار عربستان در شرکت دادن آمریکا و بویژه پیمان نظامی ناتو در این ماجرای خطرناک در دو نکته سیاسی و لجستیکی خلاصه می شود. از نظرسیاسی عربستان در مقابله با واکنش روس ها و ایران، نیاز به پشتیبانان نیرومندی در صحنه بین المللی همچون کشور های غربی به رهبری آمریکا دارد و از نظر پشتیبانی هوایی و لجستیکی عربستان نیاز حیاتی به پایگاه های مطمئن نظامی و همکاری نظامی یک کشور همسایه سوریه دارد. ترکیه بطور آشکار و اسرائیل بطور پنهانی می توانند در این زمینه به عربستان یاری رسانند.
اگر در این عملیات پیش بینی های لازم انجام نشود نیرو های سعودی نمی توانند بیش از چند روز در سوریه دوام بیاورند و همانطور که ولید المعلم وزیر امور خارجه سوریه هشدار داده است؛ دخالت کنید با «تابوت» سربازانتان بر میگردید.
دوازدهم فوریه 2016
لینک نوشتار در تارنمای همگام فرهنگ ایران