حرکات درست بعدی در شطرنج سوریه چیست؟ بازی های درست شطرنج، مهمتر از عملیات نظامی کوبنده

0
222

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری

عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)

دیدید با بازی های درست طرف های درگیر چگونه به سوی “بهتر شدن شرایط در سوریه پیش رفتیم” و همزمان از چند بحران که خطر جنگی منطقه ای و حتی جهانی می رفت، اجتناب کردیم. از این پس نیز نه با تهدید و اتهام زنی به یکدیگر، که با گوش سپردن و “تشریک مساعی با یکدیگر” است که یکی از بزرگترین بحران ها که مدتی است ابعاد جهانی یافته حل می شود.

می بینید “لذت نجات دیگران از جنگ و مرگ”، چقدر لذّت بخش تر از پیروزی بر دیگران با تلفات انسانی و غیرنظامی است؟ لذّتی که با دیدن شوق نجات یافتگان به یک انسان دست می دهد. آن بیش از چهل هزار انسان نجات یافته از مهلکه حلب با انعطاف و همکاری همه طرف های درگیر در آن تحقق یافت. با همین روال و تنها شاید با آهنگی کمی متفاوت –به فراخور شرایط هر یک- می توان باز به گشایش های بزرگ در سوریه دست یافت.

اولین انعطاف را روسیه و سیاستمداران “اینک پخته” آن صورت دادند. آنان پس از ساقط ساختن یکی از جنگنده های شان توسط ترکیه در حالی که توان هر گونه تلافی نظامی را داشتند، با خویشتنداری اعتماد ترکیه را جلب کردند. ترکیه نیز به جای تهدید طرف مقابل با دخالت ناتو و خط و نشان کشی مداوم یا اقدامات یکجانبه، در همکاری با روسیه توانست در آخرین لحظه محاصره شدگان حلب را نجات دهد. در حالی که دولت ایران خواهان حل بحران حلب به همان طریقی بود که اینک انجام شد، سپاه و ملاهای رژیم ایران به دفعات در مسیر انجام نقل و انتقالات کارشکنی کردند و شبه نظامیان شان نیز هنوز در آن مهلکه دست و پا می زنند تا شاید آتش بس عملاً بشکند. با این همه، با این شطرنج حساب شده تا حالا کیش شدند. از آن سوی، رزمندگان سوریه و در کمال تعجب جبهه النصره نیز با انعطاف حاضر شدند تا سلاح های سنگین را زمین بگذارند و با سلاح های سبک هم خودشان خارج شوند و هم خانواده شان و هم مردم عادی و زنان و کودکان نیز نجات یابند. “منجی واقعی یعنی این”، نه کشتار طرف مقابل به قیمت قربانی شدن زنان و بچه ها و مردان بی سلاح در آن میان. هیچ سلاح و ارتشی نمی توانست این گونه بیش از 40 هزار نفر را نجات دهد، که شما با کمی انعطاف و البته گفتگو و توافق توانستید، و وقتی من به کرات به سیاستمداران نسبت به شطرنج حساب شده به جای استفاده بیشتر از نبرد و بمباران ها و سلاح های کشتار جمعی سخن می گویم، یعنی از این قبیل “کنش ها و واکنش ها”.

تاکنون از دو درگیری بزرگ اجتناب شد و در سوریه نسبت بدان واکسینه شدیم: اول درگیری آمریکا و روسیه با یکدیگر و دوم درگیری روسیه با ترکیه و متعاقب آن ناتو. حال می توانیم از درگیری های دیگر نیز با یک تقسیم کار درست جلوگیری کنیم. نیروهای ترکیه تا باب پیش رفتند و باید تا رقه نیز جلو روند، البته در هماهنگی کامل با روسیه و پیشروی و فتح رقه با پشتیبانی نیروی هوایی روسیه. کردهای شمال سوریه باید در همین مناطق سوق الجیشی اطراف رقه موضع بگیرند و جلوتر نروند. رقه فاقد ارزش استراتژیک است و برای فتح اش نیز تلفات بسیاری خواهید داد و ضعیف و آسیب پذیر خواهید شد. رقه صرفاً وجه نمادین برای داعش دارد و فتح آن کار ارتشی مجهز با انواعی از تجهیزات مدرن است و آن را به روسیه و ترکیه واگذارید. به جای آن کردها و متحدان شان مناطق پایین حسکه و شدادة به سمت مناطق پایین تر را می توانید تصرف کنید که “دارای چاه های نفت است و استراتژیک است”. همین طور مناطقی که در آن مواضع داعش ضعیف به نظر می رسد و “از درگیری با ترکیه اجتناب کنید مگر این که مجبور به دفاع اجتناب ناپذیر از خود شوید”. اگر مدعی هستید که ترکیه دارای مطامع ارزی در سوریه است، باید بگویم: خوب به هر جای سوریه نظر بیافکنید و ببینید که پر است از اجساد کسانی که هر یک با انواعی از جاه طلبی ها به آنجا پا گذاشتند و موفق نشدند که هیچ، بسیاری حتی جنازه شان را نیز در سوریه جا گذاشتند! بازی های به فرض غلط طرف مقابل ما با بازی های غلط متقابل ما خنثی نمی شود، بلکه با بازی های درست ماست که مهار می گردد. صدور اعلامیه های انقلابی و احساسی نیز بی فایده است. آیا اعلامیه های شما (کردهای ترکیه و سوریه) بر علیه ترکیه، آپو را از زندان و بی خبری نجات داد؟ کاری که شما برای نجات آن باید می کردید نه صدور اعلامیه بلکه در عمل نشان دادن به سیاستمداران ترکیه بود که سخنان آپو روی شما تأثیر دارد و شما برحسب خواست وی تغییر رفتار می دهید. وقتی به سخنان او عمل نکردید، مقامات ترکیه نیز دیدند که وقتی گفتگوها و توافقات شان با آپو تأثیری ندارد، آن را رها کردند. این یعنی شما هنوز طریقه دیپلماتیک حل قضایا را نمی دانید و تصور می کنید به صرف اسلحه و تصرف زمین می توانید کشور یا منطقه خودمختار مستقل تشکیل دهید و به خصوص مجلس دموکراتیکی که تشکیل داده اید به نظر می رسد هر وقت هم از گفتگو حرف می زند بیشتر منظورش صدور اعلامیه های آتشین است! مدام از طرح سایکس- پیکو یک قرن پیش حرف می زنید و توجه ندارید که آن (از جمله مرز بین کردهای عراق و سوریه) هنوز حضور دارد، در حالی که هم طراحان و هم استعمارگران گذشته سال هاست که رفته اند و تنها هنوز وجود و حضور دارد چون کردهای مناطق مختلف از جمله کردهای سوریه و عراق هنوز یکدیگر را به رسمیت نمی شناسند، بعد انتظار دارند دیگران آنان را به رسمیت بشناسند، در سخت ترین شرایط تحریم، مرزها را به روی کردهای جنگ زده بسته اند، بعد مراسم سالیانه پیرامون کشتار و أنفال دوران صدام دیوانه می گذارند و به جای این که توافقات امضاء شده فیمابین را عملی سازند، به دنبال زرنگی کردن و پیشی گرفتن از دیگری در تحمیل خواسته های یک سویه شان اند. البته خوشحالم که پ.ک.ک. طی توافق با پیشمرگه ها و مقامات کردستان عراق تصمیم گرفتند تا از آنجا خارج شوند و تنها نیروهای محلی که قبلا برای مقابله با داعش آموزش دیده بودند، همانجا بمانند تا اگر حادثه ای دیگر روی داد مانع از کشتار دوباره مردم شوند. این یعنی رفتاری مسئولانه که هم هنگام حمله داعش به داد مردم ایزدی رسیدید و هم حالا بدون اصرار بر ماندن مانع از جنگی جدید شدید که آن رفتار فداکارانه گذشته شما را ضایع می کرد.

من نیز چون بسیاری نسبت به بسیاری از تصمیمات ترکیه خوش بین نیستم و بازیگردانان اصلی در ترکیه نشان داده اند که هر گاه به چیزی اشاره می کنند، از آن چیز دیگری را تعقیب می کنند. ولی این بدان معنا نیست که هر کاری صورت دهند، با آن مخالفت کنیم. یک نمونه از اقدامات مثبت شان در همین توافق آتش بس با روسیه بود. توصیه من همچون سیاستمداران آمریکا به مقامات ترکیه آن است که از درگیری با کردها اجتناب کنند و از کنارشان بگذرند و تا رقه را تصرف کنند. کردهای سوری منبج را ترک کنند -و همچون مناطق ایزدی عراق- و تنها نیروهای محلی منبج برای تأمین امنیت باقی بمانند. در عراق نیز توصیه ام این نیست ارتش ترکیه مناطق شمال عراق را ترک نکنند تا وضعیت اداره موصل و مناطق آزاد شده تعیین تکلیف عملی و نه لفظی شود. دیدید که تماس های متعدد و توافقات تان با مقامات ایران، به کرّات توسط شبه نظامیان و مزدوران مورد حمایت ایران در سوریه “در عمل” نقض شد. آنان به سخنان بسیاری از مقامات دولتی ایران گوش نمی دهند چه رسد مقامات عراقی و العبادی. نفوذ و گسترش شان نامحسوس و امنیتی روی می دهد. بنابراین شما در شمال عراق باشید تا موصل و اقلیم مستقل اقلیت ها تشکیل شود و مردم محلی کنترل امنیتی آن مناطق را در دست بگیرند. البته اکثر اقلیت ها ترجیح می دهند تا جزو قلمرو اقلیم کردستان باشند، اما مثلاً ترکمن ها و گروهی از ایزدی ها و شبک ها ترجیح می دهند تا جزو اقلیمی مستقل باشند و در این صورت ممکن است برخی از اقلیت های دیگر نیز چنین نظری داشته باشند و می توانند به مرکزیت موصل چنین اقلیمی را تشکیل دهند چون موصل نیز سرشار از امتزاجی از اقلیت ها و اقوام مختلف است.