حرکات بعدی شطرنج در نبرد سوریه؛ گام های تکمیلی اپوزیسیون سوریه

دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
حملات دقیق و هدفمند ائتلاف جهانی به رهبری آمریکا در عراق و سوریه کلید زده شد و اپوزیسیون سوریه توجه کنند پس از از این که پای آمریکا به نبرد مستقیم و عملیات هوایی در نبرد سوریه باز شد، حالا باید حرکات حساب شده شان را چگونه در تکمیل آن بردارند.
همان گونه که قبلاً نیز به شما وعده داده بودم، داعش به همان سرعتی که ظهور و پیشرفت کرده، افول و نابود خواهد شد (چون کف موجی که می رود و آنچه برای مردم سودمند است باقی می ماند)؛ البته پس از این که دیگر متحد ایران در منطقه، یعنی دولت دست نشانده مالکی در عراق را در مشارکت با سنی های ناراضی عراقی سرنگون کرد، اقلیم سنی نشین در دستور کار قرار گرفت و مناطق مورد مناقشه پس از تصرف توسط اقلیم کردستان عراق، می رود که تعیین تکلیف شوند که می بینید کارها دقیقاً طبق برنامه و عمدتاً بر اساس بهترین سناریوهای پیش بینی شده (از میان کل سناریوهای لحاظ شده) پیش رفته و می رود. دیدید که تقویت اپوزیسیون سوریه -از هر نظر، با طرح هایی مشخص و حساب شده با کمک های مضاعف به پیش می رود و حالا با حملات آمریکا و متحدان به تمامی مراکز داعش و نابودی فرماندهی اش شیرازه آن از هم می پاشد، ارتش آزاد به رهبری ائتلاف سوریه باید دو کار مهم صورت دهند:

1- تصرف مکان هایی که با نابودی داعش دچار خلاء امنیتی می شوند و به خصوص نقاط استراتژیک و حساس.
2- دوم جذب نیروهایی از داعش که با فروپاشی آن بدنبال راهی برای ادامه نبرد با رژیم اسد می گردند. به خصوص رزمندگان اسلام گرا (میانه روها) در این زمینه خیلی می توانند مفید واقع شوند. بسیاری از نیروهایی که از سراسر دنیا جذب داعش می شوند، جملگی آدم کشان قهار و بالفطره نیستند و قبلاً هم ملاحظه کردید که برخی از آنان در میدان رزم وقتی رفتارهای وحشیانه داعش را دیدند، از آن کنار کشیدند و فرار کردند؛ با فروپاشی داعش و نابودی فرماندهی آن، تعداد نیروهایی که از آن خارج می شوند، فوج فوج خواهد شد و به راحتی با یک آموزش کوتاه می توان آنان را نسبت به رفتارهای مطابق با موازین انسانی در میدان جنگ آگاه و تربیت ساخت و در میان رزمندگانی دیگر که بر علیه رژیم سوریه می جنگند، سازماندهی کرد. علاوه بر آن، گروه هایی از داعش که حاضر نیستند ترک موضع کنند یا تسلیم شوند، باید پس از حملات هوایی، توسط شما مورد حمله زمینی واقع شوند و تنها زمانی توسط شما مورد حمله واقع نشوند که آتس بس شان را عملاً با اسد بشکنند و به مواضع او و متحدانش حمله کنند و به دیگران کاری نداشته باشند.

مبارزین کرد شما ل سوریه نیز باید پس از حملات هوایی به سرعت مواضع داعش را یا تصرف کنند یا بدانجا حمله کنند و علاوه بر مناطق کردنشین، مناطق و معدود شهرهایی را که مابین خودمختاری های سگانه فاصله گرفته اند، تصرف کنند تا بتوانند هر نوع کمکی به هر یک از خودمختاری ها- اگر مورد حمله واقع شدند، برسانند و چون گذشته در انزوا نیافتند و باز دچار مشکل نشوند. مناطق سوق الجیشی نیز که در خارج از مناطق کردنشین اند، اما در جوارشان هستند و تصاحب آنان توسط رزمندگان کرد یک موقعیت استراتژیک برای دفاع بهتر از مناطق کردنشین در اختیارشان قرار می دهد، باید تصرف شوند. همان گونه که قبلاً نیز خاطر نشان کردم، خطر داعش برای مناطق کردنشین محرز بود و یکی از عللی که داعش را به تله عراق کشاندم –در کنار سایر عوامل دیگر، نجات مناطق کردنشین از سقوط توسط داعش های تا دندان مسلح بود و حالا پس از شروع حملات هوایی آمریکا در عراق، بسیاری از آنان فرار کردند و دوباره به سوریه باز گشتند و دیدیم که کوبانی هدف اصلی شان بود و درست در آخرین لحظات حملات هوایی به داد کردها رسید و مانع از سقوط کوبانی شد. آن دسته از فرماندهان پیشمرگه کرد عراقی نیز که بدون شلیک یک گلوله فرار کردند، از کردهای سوریه و پ. کا. کا. یاد بگیرند که در علوم نظامی “عقب نشینی” با “فرار” فرق می کند و برای خود اصولی دارد و نیروهای رزمی کرد سوریه با آن که مورد هجوم سریع و غافلگیر کننده داعش از 3 جبهه قرار گرفتند، چقدر مناسب و به موقع توانستند قبل از عقب نشینی، روستاها و آبادی های پشت سر را تخلیه و جلوی یک قتل عام فجیع را بگیرند، در حالی که سلاح های شان ابتدایی است و قابل مقایسه با پیشمرگه های عراق نبوده و نیست.
پیرامون گروه تازه رسانه ای شده “خراسان” که توسط آمریکا هدف قرار گرفته شده نیز نکاتی مهم و کلیدی وجود دارد. نخست این که با آن که فرماندهان میدانی آنان از سابقه داران القاعده هستند، اما توسط آنان رهبری نمی شوند. توجه به این نکته زمانی افزون می شود که دریابیم فرماندهان آنان از نیروهای القاعده ای هستند که سابقاً در ایران مستقر بودند و توسط سروریس های امنیتی ایران هدایت می شوند. علت جذب نیرو از کشورهای افغانستان و پاکستان و فرماندهی توسط القاعده ای های سابقه دار همین پنهان سازی رهبران حقیقی (سرویس های امنیتی رژیم ایران) در پشت صحنه “خراسان” است. با این همه، ردپای شان را علاوه بر القاعده ای های مستقر در ایران، در همان نام گروه “خراسان” برگرفته از “خراسانی” یا به عبارت دقیق تر “سید خراسانی” می توان یافت. (بنا بر روایات شان، در جنگ آخرزمان، سید خراسانی یکی از سردارانی است که با سپاهیانش در سرزمین شام می جنگد. البته همان روایات را نیز تحریف شده تعبیر می کنند و هم سید خراسانی و هم سید یمانی در زمره سرداران امام زمان نیامده اند، و به صراحت آمده که در دفاع از سفیانی بر می خیزند و تنها در روایات گفته شده پاره ای در سپاهیان آن دو، از یاران امام زمان –نفوذی های امام زمانی- هستند. درحقیقت تنها خود را فریب می دهند. بماند که اگر این تعابیرشان صحیح باشد، هم قبلاً باید پذیرفته باشند که حاکم وقت شام ، یعنی اسد، همان سفیانی رفته در روایات شان است و هم امام زمان اینک بر علیه سفیانی قیام کرده که آن گاه اول خودشان را که به خواب زده اند باید بیدار کنند!) دلیل اصلی دستپاچگی مقامات ایران نیز از بابت حملات هوایی تان به داعش همین است که خوب می دانند نیروهای شان در آنجا قتل عام می شوند.
آمریکا باید افزون بر گروه هایی که اکنون در سوریه هدف قرار می دهد، شبه نظامیان عراقی را که به سوریه برای دفاع از اسد رفته اند، هدف قرار دهد و آن گاه عملیات آمریکا همچون عراق دفاع از شیعیان در برابر سنی ها ارزیابی نمی شود و همزمان موضع رژیم اسد را نیز تضعیف می کند و توازن قوا را به ضرر آن تغییر می دهد. اگر این نکات را رعایت کنید، از تحولات میدانی در توازن قوا در سوریه نگران نخواهید شد. شبه نظامیان گروه خراسان علاوه بر سوریه در عراق نیز باید مورد هدف قرار گیرند؛ به خصوص این که وقتی مواضع شان در سوریه امن نیست، طبعاً به جای دیگری پناه می برند و کجا بهتر از مناطق مرزی عراق.