حركات صلح آميز در صفحه شطرنج خاورميانه

0
176

دکتر کاوه احمدی علی آبادی

عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري

عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)

يمن آرام به سوي فدراليسم

هيچ كس تصور نمي كرد كه هم با اين سرعت يمن آرام شود و هم از درگيري هاي مذهبي و تروريستي ديگر خبري نيست و هم روند گفتگوهاي آشتي ملي به طرز بسيار موفقي به پيش مي رود. اين نشان از آن دارد كه در كشورهايي كه جنگ در نگرفته، هنوز مي توان به مجموعه اي از گزينش ها و راه هاي صلح آميز اميدوار بود و جنگ تنها آخرين گزينه و انتخاب ناگزير براي يك دفاع بايد باشد.

اتفاق نظر يمني ها روي فدراليسم مايه خرسنددي است و تنها نكاتي ظريف و مهم در اين نقشه راه بايد مدنظر باشد كه بعدها مشكل ساز نگردد. در صورتي كه تقسيم بندي برحسب همان الگوي سابق دو كشوري يمن باشد، بي شك در بلندمدت به تجزيه يمن منتهي مي شود. براي اجتناب از آن بايد تقسيمات برحسب الگويي ديگر باشد. طبيعي است كه بخشي از اهداف سيستم فدرال براي آن است كه اقوام و اديان تاريخي يمن از حق حكومت بر خويشتن برخوردار باشند، بدون آن كه يمن دچار تجزيه شود. از اين سبب، شيعيان و حوثي ها حتماً بايد از يك بخش فدرال در مناطق خودشان برخوردار شوند و اين همچون هر قوم و مذهبي حق آنان است و در عين حالي كه اگر اين حق لحاظ نشود، درگيري هاي آنان با حكومت مركزي تداوم خواهد يافت. علاوه بر آن، تقسيم مناطق فدرال ديگر نبايد برحسب همان مرزهاي دو كشور يمن شمالي و جنوبي سابق باشد و بايد با ملاحظاتي به چند ايالت تقسيم شوند. درضمن، به هيچ وجه نبايد منطقه اي را به عنوان يك بخش فدرال به اسلام گرايان تندرو و كساني كه بخواهند شريعت را بر مردم تحميل كنند، واگذار كنيد و آنجا به مأمني براي تروريست ها تبديل خواهد شد و عملاً چيزي نخواهد گذشت كه درگيري ها باز شروع مي شوند. تنها اسلام گراياني كه به دموكراسي پايبند باشند و نخواهند در زندگي خصوصي افراد دخالت كنند و نخواهند شريعت را برقرار سازند، مي توانند در اين روند دموكراتيك نقش داشته باشند. يادتان نرود كه چيزي را كه دو دستي به اسلام گرايان تقديم كنيد، بعدها چه بسا با زور اسلحه نيز نمي توانيد از آنان پس بگيريد.

 اخواني ها و مصريان

امروز كه به سوريه مي نگرم، بسيار خرسندم كه در مصر چنان به موقع عمل كرديم كه از فاجعه سوريه و ايران 57 بسيار دور است؛ گرچه بر اين باورم كه دولت موقت مصر مي توانست با اقدامات قهري كمتري به نتيجه برسد و بر مقبوليت جهاني اش بيافزايد، اما همين كه آرامش نسبي توأم با رضايت نسبي با كنار زدن انقلاب دزدها به پايان رسيده، مايه خرسندي است.

عذرخواهي ديرهنگام اخواني هاي مصر نيز مايه خوشحالي است، چون اعتراف به اشتباه يكي از منش هاي توصيه شده در همه اديان است و چه بهتر كه در اسلام با توبه همراه باشد. اخواني ها نيز نبايد اصرار داشته باشند تا مصريان و ساير مردم خاورميانه خيلي زود اين عذرخواهي شان را بپذيرند، چون اينك در جايگاه قدرت نيستند و معلوم نيست كه دوباره به قدرت رسند، چه خواهند كرد! اخواني ها اگر انتظار پذيرش مجدد در جامعه مصر و خاورميانه را دارند، بايد نه فقط در مصر، كه در ساير مناطق خاورميانه نيز اعلام كنند، كه از هر گونهئ فعاليت سياسي كنار خواهند كشيد و تنها به امور اجتماعي و خيريه مي پردازند. اين بايد درس عبرتي براي سلفي ها و ساير اسلام گرايان نيز باشد؛ البته اگر نمي خواهند وضعيتي كه براي اخواني ها در مصر اتفاق افتاد، برايشان پيش بيايد.

اما دولت موقت مصر و قوه قضاييه آن بايد از اين پس از هر گونه اقدامات قاطع و سركوبگرانه نسبت به منتقدان و مخالفان پرهيز كنند و فراموش نكنند كه به زودي قدرت را بايد به دولتي منتخب واگذار كنند. قوه قضاييه مصر وقتي مدعي است كه تنها نسبت به تروريست ها برخورد كرده است، بايد حرف و عمل اش با هم سازگار باشند. وقتي البرادعي را متهم مي سازيد، آن هم بابت استعفايي كه حق اش بوده است، دنيا برحسب همين بارزترين رفتارتان قضاوت مي كند كه در مسير درستي نيستيد. اين دولت موقت مصر بود كه بايد براي تصميمات اش نظر اجماعي مي گرفت و در هر صورت، استعفا دادن جرم نيست و حق هر كسي است و برعكس، زماني كه بايد استعفا بدهيد، بر ماندن اصرار ورزيد، ممكن است مشكل ساز شود. هيچ يك از رهبران اخوان را تا پايان دوره دولت موقت محاكمه نسازيد و آن را به دولت منتخب بعدي واگذار كنيد. آن نه تنها براي حقانيت تصميمات تان ضروري است كه در دوران بازنشستگي تان نيز كمتر مي تواند برايتان مشكل ساز باشد و اميدوارم از اين دورانديشي برخوردار باشيد.

خوش تيپي هم گرفتاريه در تركيه!

در حالي كه خاورميانه در پرالتهاب ترين شرايط به سر مي برد و تركيه نيز تازه از تظاهرات مردمي چند ماهه دور شده و هنوز مردم با هر جرقه اي بيرون مي ريزند و اگركسي اندك دورانديشي اي داشته باشد، مي فهمد كه نبايد مردم را در اين وضع تحريك كرد و مصالحه موقتي كه بين دولت تركيه و كردها صورت گرفته بسيار شكننده است، اردوغان اصلاً عين خيالش هم نيست و تو گويي همين كه خوش تيپ و با عينكي دودي اين طرف و آن طرف مي رود و همچون ساير اسلام گرايان همسرش را در منزل پنهان نمي سازد و در حالي كه دست اش را گرفته به اينجا و آنجا مي روند، همين كافي است و جاي هيچ نگراني ديگري نيست!! كردها منتظر يك جرقه اند تا با پيوستن سكولارهاي ترك، چنان بحراني را براي تان پديد آورند كه اگر كنار نرويد، ارتشيان با دريافت يك چراغ سبز از خارج، شما را وادار به اين كار كنند و اگر باور نمي كنيد، به همين زرنگ بازي هاي كودكانه و دبه درآوردن هاي تان (به خصوص با كردها) ادامه دهيد تا با چشمان تان ببينيد.

از وقايع ليبي مي توان فهميد که در عراق و پاکستان چه کرد

ليبي با وجود آن كه زيرساخت هاي امنيتي و نظامي اش را تا حد زيادي از دست داده و بسياري از گروه ها داراي سلاح هستند، اما خشونت ها هرگز در آن كشور هر روزه نيست و گهگاه جسته و گريخته بمب گذاري با تلفاتي بسيار كم را مي شنويم كه در بسياري از نقاط دنيا هست و در مقابل عراق كه پس از بيش از يك دهه، بمب گذاري ها و ترورها هر روزه بسيار شديد و فاجعه آميز تداوم دارد. اين نشان مي دهد، برخلاف برداشت سابق سياستمداران آمريكايي، اشتباه شان در عراق اين نبوده كه زيرساخت هاي امنيتي و نظامي شان را حذف كردند، كه اگر چنين بود با وضعيت مشابه اي در ليبي مواجه مي شديم، بلكه خطاي بزرگ شان آن بود كه در بازسازي نيروهاي امنيتي عراق بسيار بي مبالاتي كردند و توجه نكردند كه دولت شيعه عراق براي راه اندازي سازمان هاي امنيتي اش از سازمان هاي امنيتي ايران كمك مي گيرد و حتي اگر با توسل به آنان موقتاً مسأله بمب گذاري ها و ترورها فروكش كند، اما در بلندمدت، يك دشمن خطرناك را به خانه راه داده ايد كه هر موقع اراده كند، كشور را حساب شده و سازمان يافته دوباره شلوغ مي كند! اساساً تروريست ها در هيچ جاي دنيا نمي توانند جاپاي محكمي بيابند، مگر اين كه در آن كشور توسط نهادهاي امنيتي ساپورت مداوم شوند؛ يعني درست مثل عراق و پاكستان. تا زماني كه آمريكا بخواهد مشكل تروريست ها در اين كشورها را بودن تغييراتي اساسي در سيستم امنيتي اين كشورها حل كند، تنها موقتاً با كاهش خشونت ها روبرو خواهد شد كه چيزي نمي گذرد، تا به بهانه اي ديگر دوباره سر بر آورند. اين همه هواپيماهاي بدون سرنشين، از سران القاعده و طالبان كشتيد، آيا آنان ضربه اي كاري ديدند كه دوباره نتوانند عمليات تروريستي انجام دهند! هرگز؛ چون سازماندهي و برنامه ريزي شان توسط نهادهاي امنيتي پاكستان صورت مي گيرد. بسياري از كساني را كه تحت عنوان فرماندهان طالبان مي كشيد، فرمانده به مفهومي كه در غرب مي شناسيم كه دوره هاي ويژه ديده باشند، نيستند. اينان مردمي محلي هستند كه روساي عشيره يا گروه شان را فرمانده مي كنند و اگر او بميرد، فردي ديگر را بر مي گزينند و همان گونه كه ديديد، با كشتارشان حتي سازماندهي شان به هم نمي ريزد. چون سازمان امنيتي پاكستان به راحتي كار مداوم سازماندهي و برنامه ريزي شان را انجام مي دهد. سازمان اطلاعات پاكستان تهديدي حتي بيش از سپاه پاسداران ايران براي آمريكا و منطقه است، چرا كه بر سپاه قدس ايران، موساد اشراف كامل دارد، ولي بر سازمان اطلاعات پاكستان كه ريشه در نظاميان پشت صحنه پاكستان دارد، هيچ كنترلي وجود ندارد.

مقاله قبلیاز پیگرد کمونیست ها ، تا جستجوی تروریست ها و مبارزه با آنها!
مقاله بعدیاولين پوستر انتزاعي فيلم «سيندرلا»
دکتر کاوه احمدی علی آبادی
دکتر کاوه‌ احمدی‌ علی‌آبادی‌ تاکنون تحصیلات دانشگاهی را در مقطع دکترای جامعه شناسی (Ph.D) با عنوان دانشجوی ممتاز از تگزاس و مقطع فوق‌ دکترای‌ (Post Doctoral of Philosophy) فلسفه‌ علم‌ به همراه گواهی "ارزیابی کمال" از دانشگاه‌ آبردین‌ (Aberdeen) در داکوتای‌ جنوبی‌ آمریکا به پایان رسانده و و اینک عضو هیئت علمی (ACADEMIC BOARD) دانشگاه آبردین (ABERDEEN) با رتبه پروفسوری (PROFESSORSHIP) است. ایشان موفق به دریافت درجه دانشمندی (scientist) در رشته فلسفه علم با رساله "روش شناسی علم و فلسفه" و انتخاب به عنوان دانشمند برجسته (Distinguished scientist) سال 2008 از طرف دانشگاه آبردین شدند. دارای 14 عنوان کتاب چاپ شده، 6 عنوان در نوبت چاپ، بیش از 45 پژوهش و مقاله علمی از کنفرانس ها و همایش های ملی و بین المللی و فراتر از 120 عنوان مقاله در نشریات کثیرالانتشار بوده و دارای 11 جایزه و لوح تقدیر و سپاس از جشنواره ها و مراکز علمی و آکادمی مختلف است. در حال حاضر ایشان عضو جامعه شناسان بدون مرز (Sociologists without borders (ss هستند.