رهبر درمانده رژیم ملاها اکنون در شرایط مهلکی قرار گرفته، و از هر طرف که بچرخد؟ بوی سرنگونی حاکمیت رسوای او به مشامش می رسد!
چنانچه فردی عادی در اموری مرتکب خطاهای بزرگی هم بشود. کسی بر او « خرده گیری » نمی کند؛ و وی مورد مؤآخذه دیگران واقع نمی شود. اما اگر از یک شخصیت به اصطلاح بلند مرتبه، به خصوص در مسائل سیاسی و آنچه که او مسؤل آنها می باشد. حتی خطای کوچکی هم سر بزند؟ حتما می بایست مورد سؤآل قرار بگیرد؛ که چرا بدون کم ترین احساس مسؤلیت در حیطه وظایف خودش چنین اشتباهات فاحشی را مرتکب شده است؟
البته شخص خامنه ای به هیچوجه از دیدگاه ملت شریف و میهندوست ایران، دارای تشخص و ویژگی های مثبت و مفید برای مردم کشور ما نبوده و نیست و نخواهد بود؛ که او را دارای ویژگی های مثبت و مفید برای جامعه مان تلقی نمائیم؛ و وی را متشخص بدانیم. اما بالاخره در پایگاه رهبری یک حکومت مستبدانه می باشد؛ و در نهایت خودخواهی حرف هائی می زند؛ که بیانگر خودگامگی او در مسند رهبری چنین رژیم فاشیستی است؛ و با تصمیمات بری از تعقل خویش در زمینه هدایت کارگزاران و مزدوران حکومت ننگین آخوندی، آنان را هم به وادی انجام دادن امور ضد بشری سوق می دهد!
شاید او نمی داند، که رفتار و سخنانش می توانند در جوامع بین المللی، به ویژه از سوی دولتمردان ممالک دیگر مورد توجه منتقدانه آنان قرار بگیرد؛ و ناگزیر به پاسخگوئی به آنها باشد!
در طول مدت ( حدود ۳۶ سال ) که سید علی خامنه ای در مسند « ولایت فقیه » و رهبری حکومت اشغالکر آخوندی در کشور ایران حکومت می کند. شرایط بسیار بدی برای ما و میهن مان به وجود آورده و موجب گشته است؛ که در حاکمیت ضدبشری او، هیچ چیزی بر اساس ایجاد رفاه و آسایش برای مردم ایران نباشد؛ و نتایج تصمیمات اشتباه و فرمان های ریاست طلبانه او که به کارگزاران خودش در رژیم آخوندی می دهد. هیچگاه بر مبنای صلاحدید جهت بهبود یافتن اوضاع زندگی مردم ایران نبوده و نیست!
اشتباهات مکرر و تصمیمات غیر منطقی رهبر حکومت اسلامی، نه فقط درون ایران، بلکه در خارج از کشورمان نیز مورد انتقاد صاحبنظران واقع می شود؛ و موقعیت حکومت او و رژیم استبدادی وی را به خطر انداخته است.
محاسبات ساده انگارانه مشاوران مقام عظمای ولایت، و برنامه های جنگ طلبانه سرکردگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ضمن افزودن به دامنه اختلافات میان آنها و دیگران به خصوص دولت آمریکا، مورد انتقاد های برخی دیگر از ممالک جهان می باشد؛ و دلائل آن نیز کاملا روشن و آشکار است.
در موقعیتی که به لحاظ اقتصادی، بسیاری از مردم ایران را دچار فقر کامل نموده، به جای آنکه با استفاده از مبالغ گزافی که از درآمد صادرات نفت و گاز ایران به دست می آید. جهت برطرف نمودن معضلات مالی و معیشتی ملت به مصرف برساند. بیشتر آن را برای مزدوران تروریست خود به غزه و لبنان و یمن می فرستد؛ و باقیمانده اش را به همدستان داخلی خودش می دهد. تا همواره و در هر شرایطی با مدیریت نا کارآمد او موافقت داشته باشند؛ و همچنان در مزدوری برای او و حکومت ننگینش کوتاهی نکنند!
نا سازگاری های حاکمیت ایران با مخالفان خارجی ایشان در باره اتمی بودن کشوری که رهبر قدرت پرست آنجا فقط به منافع خودش می اندیشد. دامنه اختلافات میان آنها را وسعت داده، و با آنکه رئیس جمهور کنونی ایالات متحده در ارتباط با احتمال حمله نظامی به ایران به آنها هشدار داده است. ولی هیچیک از مسؤلان حکومت اسلامی کم ترین توجهی به اولتیماتوم آنها نکرده اند. بلکه برعکس، با دادن پاسخ های « سر بالا » به آنانی که ایشان را به حمله نظامی تهدید می کنند. در حال افروختن شعله های جنگ با مخالفان خویش می باشند!
بر اساس خبرهائی که در رسانه های آمریکا منشر شده اند. تحرکات نظامی در این کشور نشان می دهند؛ که دولتمردان ایالات متحده در حال برنامه ریزی جهت حمله نظامی به ایران هستند.
ترامپ در دوره اول ریاست جمهوری اش در آمریکا به قاسم سلیمانی پیام داده بود؛ که در صورت ادامه یافتن دخالت های او و همراهانش در مسائل منطقه، وی را سر به نیست خواهد نمود. در آن موقع به دستور ترامپ ترور قاسم سلیمانی در بغداد عملی گردید؛ و با روی دادن چنین ماجرائی مشخص است. اگر تصمیم رئیس جمهور آمریکا که اعمال او به قول سیاستمداران هیچگاه قابل پیش بینی نیست. صادر و عملی بشود؟ چه شرایط ناگواری برای میهن ما و ملت آن به وجود خواهد آمد؟
در موقعیت کنونی، طبق هشداری که ترامپ در نامه ای برای رهبر حاکمیت آخوندی به خامنه ای داده است. با وی اتمام حجت نموده، و در باره تهاجمات نیابتی های رژیم به کشتی های آمریکا در دریای سرخ و نیز به اسرائیل، رهبر حکومت اسلامی را از رویه ای که دارد بر حذر نموده است!
البته به دلائلی که اهم آنها رابطه دوستی ترامپ و نتانیاهو به عنوان شرکای سیاسی دو کشور ایالات متحده و اسرائیل می باشد. رخ دادن حملات نظامی آمریکا و اسرائیل به تاسیسات اتمی آخوندها دور از ذهن به نظر نمی رسد؛ و امکان شکل گرفتن چنین رویدادی وجود دارد!
رهبر حکومت آخوندی و فرمانده های سپاهیان پاسدار باید در امکان پذیر بودن حمله نظامی آمریکا به رژیم و تاسیسات هسته ای ایشان تردید نکنند؛ و منتظر رخ دادن این جریان وخیم باشند!
دوستی و رفاقت ترامپ با نتانیاهو، و حمایت آمریکا از اسرائیل می تواند صحت یافتن تصمیم رئیس جمهور آمریکا جهت حمله نظامی به ایران را محتمل نشان بدهد. و این ماجرا در شرایطی رخ خواهد داد؛ که خامنه ای از روش و دیدگاه « خود برتر بینی و سلطه طلبی و صدور انقلاب شان به دیگر کشورها » صرف نظر نکند و به آن ادامه بدهد!
از آنجائی که او در طول دوران رهبری اش هیچ کار مثبتی در ایران انجام نداده، و هرگز برای بهبود بخشیدن به موقعیت ایران و زندگانی ملت آن هیچ انگیزه مسؤلانه ای نداشته است؛ و غیر از تحقق بخشیدن به پایداری رژیم، و تامین منافع خود و همدستانش به موارد دیگری نمی اندیشد. شایسته است که ملت دلاور ایران، جهت پیشگیری نمودن از رخ دادن حملات نظامی به کشورشان، و برطرف نمودن خطرات احتمالی جنگ پیش رو، خودشان برای سرنگونی حکومت اسلامی و برکنار نمودن دشمنان داخلی خویش از قدرت، با یک همآهنگی مدبرانه در سراسر کشور علیه حاکمیت اهریمن در ایرانزمین قیام نمایند. و تا سقوط علی خامنه ای و مزدورانش از قدرت به خیزش انقلابی شان ادامه بدهند.
زیرا فقط در چنین موقعیتی، بوی مشمئز کننده سقوط خامنه ای از پایگاه قدرت پرستی هایش را به مشام او خواهند رساند؛ و « فرمانده درمانده » بدترین حکومت در تاریخ میهن ما را در بن بست سقوط حتمی وی از قدرت قرار بدهند. تا که خامنه ای درون چنین تنگنای خفت بر انگیزی سرش را به هر طرف بچرخاند. جز بوی سرنگونی به مشام ننگین او نرسد!