حافظ ناظری: می‌خواهم با موسیقی انقلابی عاشقانه به‌پا کنم

0
211

حافظ ناظری فرزند شهرام ناظری استاد موسیقی ایرانی که دو آلبومش «ناگفته» و «بعد یازدهم» در صدر پرفروش‌های آمریکا قرار دارد از اینکه صدایش در جهان شنیده می‌شود ابراز خوشحالی می‌کند و می‌گوید این موفقیت برای ایران است نه فقط برای او.

حافظ ناظری که در سن نوزده سالگی برای تحصیل در رشته موسیقی به نیویورک رفت، می‌دانست که می‌خواهد کارهای بزرگ انجام دهد. حالا یک دهه بعد، این آهنگ‌ساز کلاسیک ایرانی با آلبومی پرفروش که شامل همکاری با 38 موسیقی‌دان برنده جایزه گرمی می‌شود در صدر قرار گرفته است.

ناظری می‌گوید: من ایران را به امید ساخت موسیقی ای ترک کردم که بتواند با تمام جهان ارتباط برقرار کند و بُعد دیگری از فرهنگ و تاریخ کشورم را نشان دهد. من به این امید به نیویورک آمدم که بتوانم دو فرهنگ را با هم توامان کنم و محصولی جدید تولید کنم که دیگر نه شرقی‌ است و نه غربی.

به نظر می‌رسد او در راه به تحقق رساندن این هدف خود موفق بوده است. آلبوم اول ناظری که «ناگفته: پروژه سمفونی مولانا» نام دارد، دوبار به رتبه اول بیلبورد موسیقی کلاسیک ایالات متحده دست یافت که اولین باری است که یک ایرانی موفق به انجام این کار می‌شود. ناظری گفت: وقتی که شماره یک باشی معنی‌اش این است که دنیا حالا دارد به صدایت گوش می‌کند. این افتخاری فوق‌العاده برای من است، اما احساس می‌کنم که این به تنهایی درباره من نیست. این موفقیت برای ایران است، نه برای من.

حافظ ناظری (پسر شهرام ناظری) می‌گوید هنگام بزرگ‌شدن در ایران، بسیار خوش‌شانس بود که در خانواده‌ای که ریشه‌های قوی موسیقایی داشت به دنیا آمد. او گفت: من این فرصت را داشتم که در خانه‌ای بزرگ شوم که به نحوی مرکز تمام موسیقی‌دانان، شاعران و فیلسوفان بزرگ بود و سازهای موسیقی اسباب‌بازی‌های من بودند.

شهرام ناظری، پدر حافظ که همراه پسرش در آلبوم او نیز همکاری دارد، یکی از معروف‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین موسیقی‌دانان کلاسیک ایران است و به گفته خود ناظری یکی از بزرگترین معلمان اوست. او می‌گوید: لحن صدای پدرم و مدل خواندن او بسیار خاص است. او 40 سال پیش و با استفاده از اشعار مولانا در موسیقی کلاسیک ایرانی برای اولین بار، بسیاری از قواعد خوانندگی ایرانی را شکست و سبک خود را به وجود آورد.

این گزارش می افزاید: آثار مولانا شاعر و فیلسوف قرن سیزدهم، تا کنون به بسیاری از زبان‌های زنده دنیا ترجمه شده است و از بسیاری از مرزهای نژادی و جغرافیایی فراتر رفته است. بسیاری از اشعار او روی عشق و مخصوصا عشق الهی تمرکز می‌کنند و برای ناظری، مانند پدرش، این عشق در بیان موسیقی خانه خود را پیدا می‌کند.

او می‌گوید: به نظر من موسیقی صدای جهان است. موسیقی این قدرت را دارد که وارد قلب انسان شود. اگر واقعا موسیقی را بشنوید، مهم نیست که چه باشد، با شما ارتباط برقرار می‌کند و بدون توجه به اینکه چه پیش‌زمینه‌ای داشته‌اید و یا متعلق به چه دین و آیینی هستید، آن را دوست خواهید داشت. من می‌خواهم انقلابی با موسیقی به پا کنم، انقلابی با عشق نه هرج و مرج و خون‌ریزی. قدرت بزرگ دیگری نیز در دنیا وجود دارد که قدرت عشق و موسیقی است و من دوست دارم این قدرت، صدای ما در عصر امروزی باشد.