دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز (ssf)
تغییرات درخور اگر اینک توسط آمریکا و ائتلاف صورت نگیرد، هم بر شمار غیرنظامیانی که در حلب قربانی می شوند، افزوده می شود و هم از فرصتی که “حالا” در اختیارتان هست اگر استفاده موثر نکنید، بعداً خیلی دیر خواهد بود و چه بسا از دست رود.
مقامات آمریکا و به خصوص پرزیدنت اوباما باید نشان دهند که گرچه انعطاف پذیرند، اما حاضر نیستند انعطاف یک طرفه صورت دهند؛ به خصوص وقتی پای جان متحدان تان در میان است. در گزینه های نظامی که با فرماندهان ارتش آمریکا و نیروهای ائتلاف بررسی کردید، یک حرکت کلیدی و ظریف دارید که بدون زیر پا گذاشتن تعهدات متقابل تان به روسیه می توایند صورت دهید: به نیروهای اسد و سوری حمله نکنید و تنها شبه نظامیان عراقی و ایرانی و حزب الله لبنان را هدف قرار دهید. درست است که در حلب اینک تفکیک مواضع شان از هم سخت است؛ اما این دقیقاً کاری است که روسیه کرده و به شبه نظامیان القاعده حمله کرده و کشتار برخی از رزمندگان سایر گروه ها را نیز به حساب آن گذاشته که عملیات مشترک انجام می دهند. آن شبه نظامیان خارجی هیچ کاری در سوریه ندارند مگر دخالت در کشتارهای بیشتر و گسترش فرقه گرایی. آن کارتان فقط برای دفاع از همپیمانان تان که در سوریه بسیار نیز از لااقل انفعال تان شاکی اند، نیست که برای صلح نیز هست. چون به اسد خواهد فهماند که هر راه حل جنگی منجر به پیروزی شان در سوریه نمی شود و باید مذاکرات و گشایش سیاسی را در پیش گرفت. روسیه نیز اگر واقعاً بدنبال صلح و اتش بس است و علت شکست آتش بس های گذشته بدان سبب بوده که اسد از آن حرف شنوی ندارد، نباید از حملات تان نگرانی به خود راه دهد.
در عراق نیز دخالت ارتش ترکیه نیز نه تنها بلامانع که ضروری است. در مورد نقض حاکمیت عراق نیز باید بگویم که آن قبلاً نقض شده است. حاکمیت عراق زمانی نقض شد که داعش یک سوم عراق را اشغال کرد. زمانی دیگر وقتی نقض شد که نیروهای ویژه خارجی برای آزادی عراق از دست داعش وارد شدند. آن زمانی نقض شد که شبه نظامیان ایرانی (ونه عراقی) وارد آن شدند. و باز آن زمانی نقض شد که مزدور و دست نشانده ملاهای ایران –مالکی- شد نخست وزیر و مأمور دستورات سپاه قدس ایران در عراق. و خلاصه حاکمیت عراق زمانی نقض شد که سپاه بدر که گروهی شبه نظامی شکل گرفته در ایران بود، وزارت کشور عراق را در اختیار گرفت و بسیاری از وزرای دولت عراق، سپاهیان قدس حقوق بگیر از رژیم ایران هستند. لذا همان گونه که نیروهای ویژه آمریکا و فرماندهان ائتلاف به نیروهای رزمنده برای آزادی موصل کمک می کنند، نیروهای زمینی ترکیه نیز می توانند “به عنوان بخشی از نیروهای ائتلاف و زیر نظر ارتش آمریکا و با هدایت و فرماندهی نیروهای ائتلاف” در عملیات موصل شرکت فعال داشته باشند و هر موقع که فرماندهان آمریکایی خواستند، آنجا را ترک کنند. واقعیت این است که توصیه های شما به متحدان و مخالفان تان عملاً این فرآیند غلط را طی کرده که به حرف های تان دو طرف گوش نمی دهند، اما چون بر متحدان تان نفوذ دارید، عملاً مانع از بسیاری از اقدامات شان می شوید و در نقطه مقابل مخالفان تان دست شان برای اقدامات یک جانبه باز می ماند. اگر بسیاری از گله های متحدان تان در منطقه و به خصوص در عراق از شما به حق نیست، اما برخی درست است (و ما باید همواره پذیرای شنیدن انتقادات شان و بازنگری در برنامه هایمان باشیم) و چنان که خاطر نشان کردم، در بسیاری از موارد ترمزهای تان تنها برای متحدان تان کار می کند و آنان را درمقابل رقبا و حتی دشمنان منطقه ای شان، غیرفعال و ناکارآمد می سازید. البته برای فتح موصل نیز با این نیروها نمی توانید به راحتی موفق می شود و یا بر شمار کشته ها افزوده می شود و یا چون عملیات رقه به بن بست می رسد. چون شبه نظامیانی که برای دفاع از خود در منطقه دوره کوتاه مدت آموزش نظامی را گذارنده اند، برای چنین عملیاتی مناسب نیستند؛ به خصوص که بسیاری از آنان از اقلیت های عراق هستند. آن ها نه می توانند در مقابل داعش پیشروی نظامی کنند و نه وظیفه شان است. آن کار ارتشی کارآزموده است. نیروهای شبه نظامی محلی برای دوران پس از آزادسازی مناطق شان باید امنیت مردم شان را تأمین کنند و در عملیات موصل نیز در خوش بینانه تر منظر تنها نقش پشتیبانی از دور را ایفاء نمایند. ارتش ترکیه از چنین توانایی برخوردار است و با ورود به خاک اقلیم کردستان عراق و حمله از جبهه هایی که در اختیار نیروهای پیشمرگه است، می تواند داعش را عقب براند و نیروهای ارتش عراق و شبه نظامیان شیعه نیز از جبهه جنوبی که بدان دسترسی دارند وارد عمل شوند. تأکید می کنم: بدون این اقدامات در سوریه و عراق این بدان معناست که شما در دوزخ عراق و سوریه تنها منتظر یک معجزه از آسمان نشسته اید!