شامگاه هجدهم مهرماه جنازه سحر چوینی، دختر دانشجوی اهل مریوان در اتاق خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی همدان در حالی که توسط روسری خودش از تختش حلق آویز بوده، پیدا شده است.
با اینکه طبق اعلام پلیس و مقامات موضوع تنها یک خودکشی بوده است، اما هزاران نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان و همشهری های این دختر جوان با ارایه دلایل خود این مسئله را رد میکنند.
اما با اینکه هر از چند گاهی اخباری از خودکشی دانشجویان ایرانی در رسانه ها منتشر میشود اما دوستان، هم کلاسی ها، خانواده و آشنایان سحر، به هیچ وجه زیر بار اینکه وی خودکشی کرده نمیروند.
بنا به گزارش خبرنامه ملّی ایرانیان به نقل از ناظران خبرگزاری فرانسه؛ گزارش های پزشکی هم آنچنان در این زمینه شفاف نیست در گزارش پزشکی قانونی آمده است که خانم سحر چوینی در ابتدا دچار ضربه مغزی شده و بعد به علت خفگی جان سپرده است.
اقوام خانم چوینی که جنازه ایشان را برای تدفین تحویل گرفته اند هم از آثار ضربه بر روی سینه ایشان خبر میدهند.
به هر حال بسیاری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان از توضحیات مسئولان دانشگاه و پلیس در این زمینه قانع نشده اند و چند روزی است که فضای این دانشگاه و شهر مریوان شاهد اعتراضات مردم و دانشجوان به نحوه بررسی علت مرگ این دختر دانشجو است.
بسیاری از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان، چند روزی است که دست به تحصن زده اند و عنوان کرده اند خواستار بررسی دقیق این موضوع شده اند.
دانشجویان این دانشگاه عنوان میکنند، این خوابگاه، همچنان در حال ساخت و ساز بوده و برخی از کارگران ساختمانی به آن رفت و آمده داشته اند و مسئولان دانشگاه به علت سرپوش گذاشتن بر این واقعیت و مسئولیت خود در این زمینه علت مرگ این دختر جوان را خودکشی اعلام کرده اند.
این درحالی است که شب پیش از آغاز تحصن دانشجویان (بیستم مهر ماه)، مسئولان دانشگاه علت مرگ او را مشکلات روحی و خودکشی اعلام کرده بودند.
خانواده، نزدیکان و صدها تن از از همشهری هایی که در مراسم خاکسپاری این خانم در مریوان نیز شرکت کرده بودند نیز طی سر دادن شعارهایی خواستار بررسی ابعاد این اتفاق شده اند.
«کسی مایل نیست واقعیت را اعلام کند»
هیوا ناظر ما در مریوان در این زمینه میگوید: دوستانی که او را پیدا کرده اند آثار ضربه در پشت گردن او دیده اند.
دانشجوهای علوم پزشکی از همان روز اول به نبود امنیت در خوابگاه و اینکه ریاست دانشگاه بدون اینکه نظر نهایی پزشک قانونی منتشر بشود گفته است، این خانم مشکلات روانی داشته، اعتراض کردند. مرگ این دختر میتوانست باعث استعفای وزیر بهداشت و ریاست دانشگاه هم بشود، اینجا منافع فردی در میان است و به همین خاطر بسیاری از همشهری های ما فکر میکنند که او به قتل رسیده است اما کسی مایل نیست واقعیت را در این رابطه در همدان اعلام کند.
«ما همچنان به قانون پناه میبریم»
لیل زریبار از نزدیکان خانم سحر در دانشگاه..
با دوستان برای همدردی با پدرو مادرو دیگر عزیزان سحر رفتیم. مادرش مدام با چشمان پر از اشک میگفت دخترم فقط دعا کن، خونش پایمال نشود!
از پله ها پایین و به اتاق سحر که درواقع با حیاط همکف بود، رفتیم. پوستری بزرگ به سبک روزنامه دیواری، که به سخنان و جملات نویسندگان و مشاهیر بزرگ آراسته شده بود( گوته، بتهوون، ادیسون…) و کنارش پوستری دیگر ازگرامر و مکالمات زبان انگلیسی، مجموعه دست نوشته برنامهریزیها و آرزوها و مجموعه جملات پر از امید و پر از رسالت انسانی و…که بر روی دیوار با چسب و میخ، حک کرده بود. خواهرش میگفت: غیر ممکن است که سحر خودکشی کند سحر آدم معتقدی بوده و اگر خبر خودکشی می شنید بلافاصله می گفت آخر چه طور دلشان آمده اینکار را با خودشان بکنند! اصلآ به قیامت فکر کردهاند؟
یکی از دوستان نزدیکش نیز عنوان کرد: چطور میشود سحر خودکشی کرده باشد؟ او همان شب ساعت 10:30 در جواب اس ام اس یکی از دوستان مشترکمان که دلش تنگ شده بود و جملات ناامید کننده برای سحر می فرستاد، بعد از کلی دلجویی و دلداری دادن ، طی چند پیام پشت سر هم، دست آخر برایش مینویسد که یادت نرود، توکل به خدا! خانواده اش به ما گفتند که او همیشه به مادرش نوید میداده که من آدم موفقی میشوم و … بعد از قبولی در دانشگاه در روزهای اخیر همیشه میگفت: رشتهام پرستاری است و از ترم هفت به بعد به من حقوق و مزایا میدهند، هم کمک حال پدر میشوم و هم سرکی به آرزوهای مادرم (طواف کعبه…)
سحر در بیشتر مقاطع تحصیلی تا آن موقع، همواره شاگرد ممتازی بوده و در مدرسهی شایستگان بوده و معدل مقطع پایانیش(92/18)، بوده و…
خانواده سحر می گویند: ما همچنان به قانون پناه می بریم و معتقدیم که اگر قانون از جان انسانها پاسداری و حفظ کرامت نکند، پس چه نهاد یا ارگانی می تواند جای عظیم قانون را برای داغدیدهگانی چون ما، پر میکند؟