جشن مهرگان از پیش از هزاره دوم قبل از میلاد مسیح در کهندیار ایرانزمین برگزار می گردد؛ و دیرینگی آن که حدود بیش از چهارهزار سال می باشد؛ به دوران پادشاهان باستانی از جمله به فریدون شاه که نابود کننده ضحاک ماردوش بوده است بر می گردد. فردوسی بزرگ در شاهنامه اش، به درستی و با شرح مفصل به آن پرداخته است. این مراسم ملی همه ساله از دهم مهرماه آغاز می گردد؛ و به مدت شش روز تا شانزدهم همین ماه ادامه می یابد. نخستین روز آن جشن همگانی است؛ و آخرین روز آن جشن خاص است. از زمان ساسانیان، ایرانیان بر این باور بوده اند؛ که اهورامزدا یاقوت را در نوروز و زبرجد را در ماه مهر آفریده است. به سبب نایاب و گرانبها بودن این دو سنگ ارزشمند، نوروز و مهرگان از مهم ترین و ارزنده ترین جشن های ملی ایران باستان تا کنون بوده و هست!
زرتشیان ایرانیان درون و برون از مرزهای کشورمان، بر این باور بوده و هستند؛ که کاوه آهنگر در میان این شش روز از جشن مهرگان بر ضحاک شوریده بود؛ و فریدون شاه نیز در همین روزها بر « آژی دهاک » = ضحاک ستمگر غلبه نمود و او را از پای درآورده است!
همچنین زرتشتیان هندوستان و افغانستان و احتمالا کشورهای دیگری، که بخشی از جمعیت ایشان به آئین زرتشت یکتاپرست ایمان و گرایش دارند. مراسمی شبیه به آنچه که در ایران برگزار می شود را دارند. اما زرتشیان ایران و هندوستان، باوری استوار بر زاده شدن « مهر » به معنای نور، فروغ ، روشنائی ، تابندگی ، دوستی ، پیوستگی ، پیوند و محبت در روزهای گرامیداشت جشن فرخنده مهرگان دارند. مهر الهه نور و محبت و پیوستگی، از مادری به نام « آناهیتا » که باکره و دوشیزه نیز بوده است به دنیا آمده، زایش او درون آب دریا، که علامت نور و روشنائی هم می باشد انجام شده است. چند هزار سال بعد از زاده شدن مهر الهه روشنائی از مادر باکره اش آناهینا، عده ای از یهودیانی که به برخی از قوانین دینی این آئین بدگمان بوده و به آن اعتراض داشتند. با الهام گرفتن از روایت زایش مهر از مادری باکره، داستان باردار شدن مریم باکره به عیسی مسیح را ساختند و پرداختند. تا به وسیله آن بساط ظهور نمودن دینی جدید را در کره زمین بگسترانند!
فلسفه برگزاری مراسم جشن مهرگان، سپاسگزاری نمودن از آفریدگار یگانه، برای همه نعمت هائی که به ایشان و همنوعان شان ارزانی کرده بود. اما حکمت اصلی آن، گرامی داشتن بزرگ ترین آفرینش از پروردگار یکتا بوده است. که مهر و روشنائی و محبت و ….. را، به بندگان خودش ارمغان داشته است. نور پر فروغ خورشید درخشان و جهانتاب، از آغاز آفرینش در همه گیتی گسترده بوده، و حیات زمین و آنچه که در آن است را تضمین کرده است. اما از آنجائی که بشر بسیار کم عادت به سپاسگزاری از خدمات دیگران به خودش را دارد؛ برگزاری جشن مهرگان و گرامیداشت زایش الهه نور و روشنائی از دل امواج متلاطم و خروشان دریا، زیربنای بسیار مهم و منطقی هم دارد!
چنانچه نور آفتاب در چرخه هستی وجود نداشت؛ چگونه اینهمه نعمت و روزی و زایش و تکامل ساکنان این کره خاکی میسر می شد و ادامه می یافت؟ بدیهی است که آفریدگار یگانه، در هر لحظه و موقعیتی، از سنت پیوسته خود جهت آزمایش کردن ما آدم های فراموشکار پیروی می کند. اما از این باب که مهربان و بخشنده و بخشاینده است؛ ابتدا مراتبی از اهمیت آنچه را که به نوع بشر هدیه نموده را، برای وی آشکار و متجلی می نماید. سپس از او می خواهد؛ که برای بها دادن به آنچه که خدایش به وی داده است. در موقعیت های خاص و مهمی، بر آستان بلندمرتبه پروردگارش، کرنش نموده و سر تعظیم پائین بیاورد!
باشد که در جشن مهرگان پیش رو، زایش آزادی و رهائی ایران و ایرانی، از چنگ ضحاک مار به دوش این عصر و زمانه تحقق بیابد؛ و ملت شریف و دربند ایرانزمین، باری دیگر در کهندیارشان، به جای اندوه و مصیبت های فراوانی که در این چهار دهه متحمل گشته اند. جلوه های زیبای آرامش خیال و آسایش زندگانی در تنگنا قرار گرفته شان را به دست بیاورند. که صد البته شکل گرفتن این مهم، دیر و زود دارد؛ اما سوخت و سوز ندارد!
محترم مومنی