روزنامه شرق در گزارشی به توهین های اخیر سعید قاسمی به هاشمی رفسنجانی پرداخته است.
«سیاست اصلاح طلبان پدربزرگی داشت كه قسمت است دیگر،… گفته اند خدایا زیر تریلی بروم در این مسیر در این جاده ها صاف بشوم اما این جور نشود كه ٢٠٠ تا بادیگارد داشته باشم یك ماشین آمبولانس با چهارتا، پنج تا دكتر ویژه كه ضربان قلبم رفت بالا آمد پایین بدوند. یك بیمارستان حضرت امامی كه چهارتا خانه با خانه من فاصله داشته باشد و آن كادر بیمارستان ناراحتند می گویند هر هفته كه این خانواده می آیند آنجا چكاپ نهایی می شوند آمرانه برخورد می كنند مثل ارباب رعیت. این را هم داشته باشید. یك دفعه آخر كاری در استخر «وی آی پی» فرح در سعدآباد سكته بزنی كه … و بعد بدوبدو نیم ساعت هم طول بكشد كه لباس تنت كنند ببرندت بیمارستان شهدای تجریش. معروف است، بیمارستانی كه سرما بخوری بروی آن تو شكلات پیچ برمی گردی. وقتی ببرندت آنجا می گویند یك ساعت است دیر آورده اید… خدایا برای من یك فرصتی بده یك مدلی كه وقتی لا اله الا الله می گویند در مسجد یا هیئت. نمی خواهم.نخ تسبیح جریان انحرافی پاره شد. هرچی بخواهند بدوند اینها الان آدم بتراشند، دیگه ما به آن مسیر برنمی گردیم».
اینها حرف های تازه سعید قاسمی در یك جمع عمومی علیه كسی است كه دیگر نیست. او شهریورماه ٩٤ هم باز در یك جمع دیگری كه ویدئو آن در سایت آپارات موجود است هاشمی را به شمربن ذی الجوشنی تشبیه می كند كه در صفین كنار حضرت علی جنگیده، اما بعدا روی امام حسین شمشیر می كشد. به برخی سخنان هاشمی از جمله ایده رهبری شورایی اشاره می كند و با هیجان حرف هایی می زند كه قابل چاپ نیست.
سعید قاسمی كمی تا قسمتی شبیه است به حسن عباسی؛ «تئوریسین دكترینال بدون مرز» با این تفاوت كه عباسی به سخنانش وجوه تئوریك- فكری می دهد، اما سخنوری های سعید قاسمی ساده و عامیانه تر است. از قضا در ماجرای دستگیری ٢٤ساعته حسن عباسی هم از او به شدت حمایت كرد.
در «ویكی پدیای» او آمده است: «استفاده از ادبیات کوچه بازاری و دمیدن شور در مخاطبان با ازکوره دررفتن، عصبانی شدن و کوبیدن روی میز از جمله ویژگی های سخنرانی های قاسمی است». مدرک کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه علم و صنعت دارد. هم دانشگاهی احمدی نژاد بوده و بارها از او حمایت کرده است، هم اكنون هم استاد معماری دانشگاه شهید رجایی است. او از فرماندهان جنگ و مسئول اطلاعات عملیات لشكر ٢٧ محمد رسول الله(ص) بوده است. از منتقدان سرسخت دولت روحانی است و سخنانش در رسانه های اصولگرا بازتاب زیادی دارد. چندی قبل در یكی از بزرگداشت های شهدای مدافع حرم گفت: «وزیر مسکن و شهرسازی از همان ابتدا هرکجا رفت، اعلام کرد که مسکن مهر افتضاح ترین و بدترین طرح در دوران جمهوری اسلامی بوده است، اما ما اعلام می کنیم بدتر از مسکن مهر، برجام است و برجام از نظر ما یکی از نکبت بارترین، ذلت بارترین و سازش پذیرترین طرح های جمهوری اسلامی در این ۳۷ سال بوده است. برجام برنامه ای خسران آور و ویرانگر بود و پیش مقدمه این برجام یا همان برجام مقدماتی، قطع نامه ۵۹۸ و جام زهری بود که به امام راحل خورانده شد و بعد از آن هم برجام های چندگانه دیگری در برنامه ششم نوشته و به مجلس داده شد که احتمالا رئیس مجلس این بار هم برای تصویب آن مساعدت می کند».
باوجود همه اینها، اما اصولگرایان تمایلی به واكنش در برابر سخنان قاسمی ندارند. ناصر ایمانی، روزنامه نگار اصولگرا، به «شرق» می گوید: «من فرصت پرداختن و دیدن این چیزها را ندارم. اصولگراها هم از این صحبت ها نمی كنند، از طرفی دیگر به نظر من نباید هركسی هر حرفی زد به آن پرداخت».
ریشی كه نتراشید
از سعید قاسمی سخنان عجیب در این سال ها كم منتشر نشده است، اما عجیب ترین واكنش های او رو به سوی خانواده هاشمی و شخص هاشمی رفسنجانیی بوده است؛ مثل قولی كه درباره تراشیدن ریشش داده بود و زیرش زد. او در ماجرای صدور حكم برای فائزه هاشمی، در جمع دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفته بود: «اگر این خانم [فائزه هاشمی] نصف روز زندان رفت، من ریشم را می تراشم!» آیت الله صادق آملی لاریجانی هم چندماه پس از سخنان حاج سعید در سیزدهمین نشست سالانه اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور در واکنش به سخنان او گفت: «شنیده ام یکی از دوستان بیان كرده است که اگر نیم روز فلانی را به زندان بیندازند، ریشش را خواهد تراشید. من به آن عزیز می گویم که مطمئن باشید چندوقت دیگر که محاسنتان بلند تر می شود، قطعا باید همه آنها را بتراشید!».
نامه سرگشاده به ملت
او چند وقت قبل هم نامه ای سرگشاده درباره هاشمی خطاب به ملت ایران نوشت كه خبرگزاری اصولگرای تسنیم بازنشرش كرده بود. بهانه نامه او هم اینن سخن هاشمی بود كه گفته بود: «اگر می بینید آلمان و ژاپن این روزها محکم ترین اقتصاد دنیا را دارند؛ اینها بعد از جنگ جهانی دوم از اینکه نیروی نظامی داشته باشند محروم شدند. نیروهای نظامی بیشترین خرج کشورهای در حال جنگ را می بردند و ازاین رو با این اقدام پول های شان آزاد شد و به دنبال کارهای علمی و تولیدی رفته و اقتصاد دانش بنیان برای خود درست کردند؛ بنابراین دیگر آسیب پذیر هم نیستند، این راه در ایران باز شده است و مدیران و دلسوزان و معلمان باید وارد این فضا شوند، مطمئنم دوره دوم دولت روحانی می تواند ما را به آنجا برساند».
او از آن چند جمله هاشمی ٢٠ غلط در نامه اش گرفته و گفته بود: «نمره اش صفر است».
تندروها هم صدای او را نمی شنوند
اصلاح طلبان اما متفق اند شنیده شدن چنین سخنانی بعد از فوت هاشمی بیراه نیست. «عبدالله ناصری» به «شرق» می گوید: «با درنظرگرفتن اتفاقات بعد ازز فوت هاشمی به ویژه حضور میلیونی مردم در مراسم تشییع و خاک سپاری ایشان که در کنار مزار امام انجام شد، پیش بینی می شد پیامدهای خاص خود را برای جامعه رادیکال و مخالف هاشمی داشته باشد. طیف تندرو بعد از دیدن صحنه های تشییع پیکر هاشمی، اکنون نگران هستند این حضور مردم در مراسم تشییع هاشمی، در آستانه انتخابات پشتوانه رأی برای روحانی باشد. این طیف با این موضوع مخالف است و این مخالفت را به این شکل ابراز می کند. به همین دلیل این موضوع در آستانه انتخابات تشدید خواهد شد».
ناصری می گوید: «بااین حال معتقدم صدای سعید قاسمی درون جامعه تندرو هم شنیده نمی شود. صدای قاسمی، صدای بخش عظیم اصولگرایی نیست، چراکه بخش عظیمی از اصولگرایان چهره های معتدلی هستند. حتی کسانی که بعد از ٨٨ با برخی از مواضع هاشمی مخالف بودند؛ بعد از مرگ او نگران هستند، چراکه معتقدند مقام معظم رهبری هم پشتوانه ای را از دست داده اند. بااین حال سعید قاسمی فقط صدای اقلیت تندرویی است که سخنانش نه تأثیرگذار است و نه شنیده می شود. از سویی هرقدر هم که جلوتر برویم و فقدان هاشمی آثار خود را نشان دهد، صدای امثال او در جریان اصولگرایی هم با واکنش هایی مواجه خواهد شد و در صورت تکرار چه بسا در سطوحی بالا هم با عکس العمل هایی مواجه شود».
مراسم تشییع هاشمی عصبانی شان كرده است
علی تاجرنیا هم با اشاره به اینكه در آموزه های دینی و فرهنگی ایران ما همواره بر رعایت احترام درگذشتگان تأکید شده است و حتی در فرهنگ شیعی هم اگرر زمانی به میّتی توهین شده از جانب مخالفان مذهبی و دینی بوده، گفت: «بنابراین این نوع سخنان در تعارض با فرهنگ دینی و مذهبی ماست. این سخنان نشان دهنده کینه دسته ای از مخالفان با هاشمی به عنوان شناسنامه انقلاب است و کسانی که به شناسنامه انقلاب توهین می کنند، کسانی هستند که حتی به شعارهای اصلی انقلاب یعنی استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی پایبند نیستند. هاشمی کسی بود که در سال های آخر عمر خود، به شدت نگران تضعیف شدن شعارهای اولیه انقلاب و حقوق مردم بود، به همین دلیل این هجمه ها نشان دهنده مخالفت منتقدان او با شعارهای انقلاب و جمهوریت نظام است».
تاجرنیا افزود: «نکته آخر اینکه ما در ابتدای سال ٨٤ شاهد بودیم توهین ها و هتک حرمت ها و اباحه گری از زمان محمودی احمدی نژاد آغاز شد و به نظر می رسد نیروهای تندروی جریان راست به غلط گمان می کردند مردم ممکن است در مراسم تشییع آن طور که برگزار شد از هاشمی تجلیل نکنند؛ اما وقتی آن مراسم را دیدند عصبانی شدند. مهم این است که زندگی و طرز فکر هاشمی باید برای ما الگو باشد و مسئولان باید از حضور مردم در مراسم تشییع جنازه او درس بگیرند؛ یعنی بدانند مردم به راحتی افرادی را که در کنارشان هستند، فراموش نمی کنند. از طرفی اصولگرایان هم باید به این سخنان واکنش نشان دهند و سعی کنند از تند شدن فضای سیاسی جامعه جلوگیری کنند. بااین همه، معتقدم سخنان سعید قاسمی به خودی خود توجیه شدنی نیست».