دکتر کاوه احمدی علی آبادی
عضو هئيت علمي دانشگاه آبردين با رتبه پروفسوري
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
چه در سطح وقايعي كه در جريان است و افكار عمومي از آن آگاه است و چه در سطح رخدادهايي كه در حال وقوع اند و همگان از آن مطلع نيستند و چه در سطح رويدادهايي كه مي رود تا آبستن وقايعي شوند كه تقريباً كسي از آن مطلع نيست. تو گويي كه جهان تمام پتانسيل گذشته اش را جمع كرده تا در دوران ما با فوراني غيرقابل پيش بيني ظهور و بروز كنند و عادلانه و منصفانه حقوق و مطالبات معوقه مردم (ملت ها و اقليت ها) را تأمين كنند و نقطه عطف اين تحولات شمال آفريقا و خاورميانه شده است. البته گاه “اين عادلانه و منصفانه” مي تواند اندكي فريبنده باشد و اگر بسياري از اين تحولات مي تواند با بخشش و شفقت توأم باشند، اما براي كساني كه بر ستم، جنايات و تبعيض هاي گذشته پا مي فشارند، چنين نيست و آنان عادلانه و منصفانه قصاص خواهند شد و در كمال ناباوري بسياري بايد بگويم كه نه تنها خودشان داوطلبانه خويشتن را به مسلخ قصاص شان مي سپارند (و خود كرده را تدبير نيست) و جالب تر آن كه ظالمان و جانيان به دست يكديگر قصاص مي شوند! (تبارك الله احسن الخالقين)
اگرچه اين تغييرات با تاوان هايي براي مردم منطقه توأم بوده كه نوع و ميزان هزينه ها از كشوري به كشوري ديگر و از منطقه اي به منطقه اي ديگر متفاوت اند، و هيچ چيز نمي تواند توجيهي براي قرباني شدن انسان هاي بي گناه باشد، اما بايد در كنار آن توجه كنيم كه در دنيايي بسر نمي بريم كه دستاوردهاي گهربار را آسان و بدون تاوان بتوان بدست آورد؛ گرچه كوشش خواهيم كرد كه ميزان تلفات يا اصلاً نباشد و بدون كوچكترين خونريزي صورت گيرد يا به حداقل برسد و مهمتر آن كه نبايد فراموش كنيم تا زماني برحق خواهيم بود كه بر اصول و ارزش هاي انساني پايبند باشيم.
اوضاع در سوريه بهتر مي شود، با مشروعیت بیشتر ائتلاف و دولت موقت سوریه در نزد کشورهای مختلف و جایگزینی تدریجی شان به جای حکومت اسد در عرصه دیپلماتیک و مجامع مختلف جهانی، از طريق افزايش مهارت و توان رزمي رزمندگان سوريه، افزودن بر كمك هاي تسليحاتي و سلاح هاي پيشرفته به رزمندگان سوريه، ارتقاء كمك هاي بشردوستانه كشورهاي دوست سوريه به مردم و مخالفان، برخلاف برآورد كارشناسان غربي بايد بگويم كه اين افزايش ها هنوز به تغيير موازنه قدرت در سوريه منتهي نمي شود. در عراق نيز عشاير و سنيان بشدت معترض چنان قدرت و پايگاهي در استان الانبار يافته اند كه ارتش مالكي با وجود حملات مكرر توان تغيير موازنه قدرت به نفع خود را ندارد و اين در حالي است كه عراقيان هيچ كمكي از طرف آمريكا و غرب دريافت نمي كنند كه هيچ، تيمي در دولت آمريكا كه پرونده عراق به آن سپرده شده–با وجود تداوم اشتباهات سياست هاي آن تيم در عراق- اصرار دارد به بازي غلط اش در عراق ادامه دهد و تو گويي اطلاعاتي كه خودش پيرامون كمك هاي تسليحاتي ايران به سوريه از طريق عراق مكرراً گزارش مي كند، “خودش” نوعي شوخي مي شمارد كه اصرار دارد تا به مالكي مزدور ملاهاي ايران، هم چنان كمك كند، آن هم در حالي كه مالكي كوچكترين توجه اي به هشدارهاي آمريكا نداشته است! با اين وضعيت خيلي عجيب نيست كه تاريخي ترين متحدان آمريكا در منطقه به منتقدان جدّي دولت اوباما بدل شده اند.
با اين شرايط، نمي توانم خوشحالي ام را از بابت انتقال مستمر پاسداران و بسيجيان ايراني به سوريه و قصاص شان در آنجا پنهان كنم (علاوه بر آن ها، تار و مار نمودن تمامي اسلامگرايان و شبه نظاميان مورد حمايت ايران در عراق و سوريه و لبنان)؛ آن هم همان مزدوراني از ايران كه در سركوب هاي جنبش سبز و جنبش رنگين كمان ايران نقش داشته و دارند و به مردم و فعالان جنبش سبز قول داده بودم كه مزدوران رژيم ايران را به گونه اي به سزاي اعمال شان خواهم رساند كه حتي در خواب هايشان نيز نمي توانند تصورش را بكنند (به مزدوران رژيم ايران خواهم فهماند كه محارب عليه ظلم يعني چه) و چه جايي بهتر از جوخه سوريه كه بدون حتي يك نفر تلفات از جنبش مردمي ايران، سركوبگران به سزاي اعمال شان برسند و با كساني طرف باشند كه مثل خودشان اسلحه در دست دارند؛ گرچه مجازات شان هرگز محدود به سوريه نخواهد بود و آنان در سرتاسر جهان و “به خصوص ايران قتل عام خواهند شد” (عجله نكنيد، آسياب به نوبت است). همان گونه كه قبلاً بدان ها “بشارت” داده بودم، اين تازه آغازي براي فرجام شان است و يك به يك شان به سزاي اعمال شان خواهند رسيد و بر سر زندگان شان، آن خواهد آمد كه بر مردگان رشك خواهند ورزيد. كساني نيز كه منتظر نشسته اند تا پس از آن كه ورق كاملاً برگشت، توبه كرده و بدين سوي بيايند، توبه شان پذيرفته نخواهد شد (توبه در دم مرگ از طرف خداوند نيز پذيرفته نيست، چه رسد كساني كه حقي را از ديگران ضاييع كرده باشند)؛ چرا كه توبه گرگ مرگ است.