توافق ضفیف، توافق قوی !

0
206

توافق نهائی میان مذاکره کنندگان فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی با 1+5 ، که قرار است تا پنج روز دیگر(سی ام ماه جاری میلادی<ژوئن <2015>) باید به انجام برسد؛ بر اساس دیدگاه های طرفین گفتگو کننده، می بایست که جامع باشد. این واژه، باید در مورد چه امری سخن بگوید؛ تا جامع بودن آن توافق را مسجل نماید؟ چنانچه نتیجه به دست آمده، از آنچه که طی یک دهه و اندی، مورد بررسی های طولانی مذاکره کنندگان قرار داشته است؛ مجموع جمیع خواسته های طرف های حاضر در این نشست ها را در بر بگیرد. در این صورت است، که مفهوم جامع بودن آن را بیان خواهد کرد. پس لازم است که ابتدا جهانیان، که با دقت در انتظار شنیدن متن توافق جامع برنامه مذاکرات هسته ای رژیم آخوندی می باشند؛ و به زودی آن را می شنوند یا می خوانند؛ به درستی دریابند که مراد از جامع بودن این نتیجه نهائی چیست؛ و چه موضوعی را پیگیری می نماید؟!

با تعریفی که در بالا از مفهوم توافق جامع ارائه گردید؛ باید برای شرکت کنندگان در این نشست ها، و نیز مردم جهان که بی صبرانه منتظر دریافت نمودن این خبر می باشند؛ روشن شود که منظور آنها از جامع بودن این توافق چه خواهد بود؟ و به هدف رساندن مجموع جمیع دیدگاه های اعضای شرکت کننده در مذاکرات مورد نظر، چگونه باید شکل بگیرد؛ که چنین مقصودی را نتیجه بدهد؟!

با توجه به این که، هنوز حتی یک سطر از گزارش مذاکرات متعددی، که تا کنون انجام شده اند هم انتشار نیافته، و کسی از فحوای اصلی آنها خبری صحیح و کامل را در دست ندارد؛ گمانه زنی جهت بیان دیدگاه های انتشار نیافته ایشا، کار سهل و آسانی نیست. به اضافه آن که هر از چندگاهی، یکی از مدیران و مسؤلان کشورهای شرکت کننده در این جلسات، در مصاحبه های خودشان در این باره با خبرگزاری های معتبر دنیا، مطالبی را مطرح می کنند، که نکات تازه ای را به میدان این نشست های تاریخی بکشانند؛ تا موجب منحرف شدن اذهان عمومی در این رابطه نیز بگردند!

از جمله مسؤلانی که اظهارات اخیر ایشان، صدر همه خبرهای این روزها قرار گرفته، و دیدگاه خویش را تا حدود زیادی چنان بیان کرده است؛ که چه بسا مسیر اصل موضوع را نیز منحرف نمایند. رهبر حکومت اسلامی، سیدعلی خامنه ای، و یکی دیگر از اظهار نطر کنندگان، قانونگزاران آمریکائی هستند؛ که در حالی که مذاکرات در راه رسیدن به نتیجه نهائی خویش است؛ نسبت به ضعیف بودن نتیجه مذاکرات، به همه شرکت کنندگان در این نشست ها هشدار داده اند!

اولی (علی خامنه ای)، روز سه شنبه 23 ژوئن، در دیدار با رؤسای سه قوه و مسؤلان ارشد حکومت ننگین شان گفت: ” تحریم ها، چه اقتصادی، چه مالی و چه بانکی، چه مربوط به شورای امنیت سازمان ملل متحد، چه کنگره آمریکا و چه دولت آمریکا، باید فورا هنگام امضای توافقنامه لغو، و بقیه تحریم ها هم، در فواصل معقول برداشته شوند. ” !

در حالی که مذاکرات، در باره برنامه اتمی آخوندها وارد مرحله نهائی می شوند؛ قانونگزاران آمریکائی، بر هشدارهای خود، علیه آنچه که یک معامله ضعیف می نامند می افزایند؛ و خطوط قرمزی را ترسیم می کنند؛ که می گویند عبور از آنها ممکن است، کنگره را وادار سازد؛ یک توافق بین المللی را، که با دقت تنظیم شده است برهم بزند!

از سوئی دیگر، یکی از مقامات ارشد وزارت خارجه آمریکا، اعلام نموده است، احتمال دارد که مذاکرات هسته ای تمدید شوند. این، یعنی همان پیش بینی هائی، که چندین سال است نگارنده این نوشتار، و سایر ایرانیانی که اخبار این موضوع را پیگیری می کنند؛ بارها به صراحت نوشته ایم و گفته ایم. گزک(ابزاری است در کفاشی های قدیم در ایران، که با دست کفش می دوختند؛ و در تمام دقایقی که کفش درحال دوخته شدن، در یک دست کفاش قرار داشت؛ گزک او که چندین کار را برای کفاش انجام می داد؛ بایستی که همزمان در دست دیگر او نیز حاضر باشد.) حضور قدرتمندان جهان به ویژه آمریکا در خاورمیانه، موردی است که همواره مد نظر سیاستمداران برجسته ایشان بوده، و همیشه جهت رسیدن به چنین شرایطی، هر کاری که از دست شان برآمده را انجام داده اند. این گزک(فعالیت های اتمی جمهوری اسلامی) بسیار آسان به دست این آقایان افتاده است. مگر ابله تشریف دارند، که آن را به همان آسانی هم از دست بدهند؟!

شرط هائی که رهبر جمهوری اسلامی، و قانونگزاران آمریکائی، در مورد ضعیف یا قوی عمل شدن تصمیم گیری نهائی مذاکره کنندگان، برای رسیدن به یک توافق جامع(که نه سیخ بسوزد و نه کباب)، سایه روشن های یک نقاشی سیاه و سپید است؛ که نقاش برای بیشتر جلب توجه نمودن بینندگان اثرش، آنها را تصویر نموده است. چون نظرگاه خامنه ای کوچک ترین تأثیری در به نتیجه رسیدن این مسأله ندارد. ویژه آنکه سخنان او فقط کاربرد داخلی برای فریب خوردگان حکومت منفورشان را دارد؛ و به درد همان کسانی می خورد، که پای منبر گزافه گوئی وی نشسته اند؛ و سرشان را به علامت تأئید بیانات مقام معظم رهبری!! بالا و پائین می برند؛ فقط برای شخص رهبر عقده گشائی می کند!

قانونگزاران آمریکائی هم، اگر چنین قدرتی را می داشتند؛ که نتیجه به دست آمده را برهم بزنند؟ خیلی پیش از اینها تکلیف این مذاکرات را روشن می نمودند. زیرا با توجه به مشکلات اقتصادی دهه اخیر، که ساکنان همه قاره های دنیا، به ویژه اروپا و آمریکا را نیز در بر گرفته و به دردسر انداخته است. کار صحیح تر آن بود، اینهمه هزینه های زیاد را، که برای رفت و آمد به کشورهائی که نشست های مورد نظر در آنجا به انجام می رسیدند؛ می توانستند گوشه هائی از زخم های اقتصادی ایشان را شفا بدهند. اگر به این حقیقت آشکار توجهی ننموده اند، خواسته اند و می خواهند، که با هزینه کردن زیان مورد نظر، یک سود درازمدت را برای کشورشان آماده بهره برداری کنند!

محترم مومنی

مقاله قبلییک سوءقصد تروریستی در فرانسه یک کشته و شماری زخمی برجای گذاشت
مقاله بعدیدو غول بزرگ نفتي مشغول مذاکره با ايران هستند
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.