چرا برخی از ما ایرانیان، و نیز خیلی از اهالی دنیای سیاست در جهان، به ویژه آنانی که با چند یوزه بازی کردن های ممالک قدرتمند در دنیا آشنائی کافی و وافی دارند؛ با توافق جامع هسته ای میان رژیم آخوندی و شش قدرت بزرگ گیتی، بخصوص با ایالات متحده آمریکا مخالفت می کنیم؟ عده ای از مردم، مخصوصا هم میهنان ظاهربین ما معتقدند؛ که توافق به دست آمده بسیاری از مشکلات کشورشان را از بین خواهد برد. اما به مشکلات جدیدی که این قضیه برای شان ایجاد خواهد نمود هیچ توجهی ندارند!
این بی توجهی ایشان، یا در اثر عدم آگاهی آنها در مسائل سیاسی است؛ و یا به خاطر افق بسته دید ایشان است؛ که فقط تا چند متر بالای سرشان ادامه می یابد. حال آنکه در مورد موضوعی به اهمیت مسأله برجام( بر= برنامه ، ج = جامع ، ا = اقدام ، م = مشترک<برنامه جامع اقدام مشترک>)، افق دیدگاه های سیاسی شان، باید نه فقط تا آسمان ایران، بلکه تا آسمان های ممالکی که سران رژیم منحط آخوندی با آنان به توافق رسیده اند نیز امتداد داشته باشد. که ندارد!
شما به عنوان یک ملت حق دارید، در ارتباط با مثبت یا منفی بودن، توافقی که میان دولت کنونی میهن تان، با چند مملکت بیگانه صورت گرفته است؛ از دست اندرکاران این رویداد نامبارک، در باره چگونگی مفاد آن توضیح بخواهید. اگر نخواسته اید، یا اگر به شما مجال چنین خواستاری را نمی دهند؛ تردید نفرمائید که این نیز یکی دیگر از ترفندهای جمهوری اشغالگر اسلامی است؛ که با اربابان ینگه دنیائی خودشان، بر سر کهن دیار باستانی شما به معامله ای بس خطرناک دست زده اند!
خطر این موضوع برای خودشان نیست؛ بلکه برای ایران و ایرانیانی که هنوز به ملت ایرانی بودن مباهات دارند است. اگر این توافق لعنتی به تصویب دوسوم از اعضای سنای آمریکا و مجلس نمایندگان این کشور برسد؛ مفهوم دردناکی برای ملت ایران به همراه خواهد داشت. زیرا در صورت تحقق پذیرفتن این بدترین ننگ قرن بیست و یکم، بسیاری از تحریم های بین المللی از روی روند کنونی حکومت تازیان در ایران برداشته می شود. و این امر به معنای آن خواهد بود؛ که حاکمیت پلید اسلامی، که به سبب همین تحریم ها و اثرات سنگین آن بر حکومت نالایق و بی کفایت ایشان، نزدیک به فنا و نابودی بود و هست؛ چنانچه تحریم ها از اینها برداشته بشوند؛ دست کم تا ششصد سال دیگر هم ادامه خواهد یافت. آنگاه همچنان ایران و ایرانی را، زیر یوغ اسارت تحقیر آمیز خویش به زبونی و فلاکت خواهند کشاند!
جمهوری واپسگرای اسلامی در حال انقراض بود؛ هنوز هم چنانچه این توافق ننگ آفرین صورت نپذیرد رو به فنا و نیستی هست و خواهد بود. اما چنانچه ما و شما به عنوان ملت دلسوز سرزمین اهورائی خودمان، درنیابیم که این توافق به هیچوجه ملی نیست و دولتی محض می باشد. صدالبته که رژیم جانیان، تا زمانی که به ارباب شان باج بدهند؛ بر اریکه قدرت ماندگار می مانند!
کدام چیزی در ایران کنونی ملی است که این توافق مورد پذیرش ملت ایران قرار بگیرد؟ مجلس تان ملی است؟ دولت تان ملی است؟ ادارات کشورتان ملی هستند؟ رادیو و تلویزیون و روزنامه های تان ملی هستند؟ چه چیزی اکنون در این سرزمین محروم و نفرین شده ملی و ملتی است؟ اگر نیست، علت آن چیست؟ لازم نیست سرتان را به اطراف بچرخانید تا علت یا دلائل این مخمصه ی تاریخی را جستجو کنید. به خودتان بنگرید، آری علت شمائید و بس. شمای نوعی، و دیگر شماهائی که، اگر در روز فقط یک قرص نان به شما بدهند؛ که با خانواده تان ” سدّ جوع ” کنید تا از گرسنگی نمیرید؛ باز هم در نمازهای جمعه و هر بازی دیگری که رژیم جهت تحمیق ما و شما به کار می گیرد حضور می یابید؛ و از نوکری آخوند دست بر نخواهید داشت !
آفریدگار ایران، اهورای بزرگ و یگانه را شاهد می گیرم؛ که دل به مهر تک تک تان در گرو دارم. به اندازه ی یک ارزن هم نمی خواهم که دل های شما عزیزان را بشکنم. اما چه کنم که از مرحله بسیار پرت افتاده اید. بر من و بر هر که به مام میهن اش عشق می ورزد فرض است؛ که در حد بضاعت آگاهی های خودش، چشم های بسته شده به حقایق مانده در تاریکی جهالت را، نور معرفت و دانائی ببخشد. از اینرو، من نیز از شما عزیزاان با اصراری به عظمت و وسعت ایران درخواست دارم؛ آنچه را که از این نوشتار برخاسته از قلبی مضطرب وطن و هم میهن دریافت می کنید؛ از سر خیرخواهی و نجات ایران و ایرانی به دیگران نیز بگویید. چرا که بعدها ” پشیمانی سودی نخواهد داشت. ” !
آیا غافل هستید که در چند سال اخیر، چندین بار از سه هزار میلیارد تومان گرفته تا دوازده هزار میلیارد تومان، و در این اواخر، حتی بیست و هفت هزار میلیارد، با نام های گوناگون به سرقت رفته اند؟ آیا تصورتان این است، که واقعا این مبالغ سرسام آور، هزاران هزار میلیارد، به سرقت رفته باشند؛ و آخوندهای قاتل و طماع سکوت کنند و زود از کنار چنین موضوع مهمی، آنهم در حالی که طبل ورشکستگی اقتصادی شان از بام همه جا افتاده است؛ سکوت کنند و از پیگیری های جدی دست بردارند؟ اگر هم نکته یا نکاتی را در این باره مطرح می کنند؛ صرفا برای ” ایز ” گم کردن است و بس، تا شما و دیگران در تفکرات باطل خویش، اطمینان داشته باشید که دولت و حکومت اسلامی، در صدد یافتن دزدان و هم باندی های آنها هستند!
از کجا بدانیم که اصولا آیا این پولهای هنگفت، واقعا به سرقت رفته اند؟ یا آنکه در این رابطه، کاسه ای زیر نیم کاسه جمهوری مفلوک اسلامی است؟ از کجا معلوم بشود؛ که تمامی این مبالغی را که نمی دانم با چند صفر باید نوشت؛ را به یک صاحب منصب والا رشوه نداده باشند؛ که تا به هر طریق ممکن، جلوی ریزش ستون های لرزان کاخ حاکمیت منفور و استبدادی ایشان را بگیرد؟ آنچه که مسلم است، این مبلغ کمی نیست، پس باید دریافت کننده آن نیز آدم کوچکی نباشد!
اگر اینهمه پول را به کسی داده اند که قدرت زیادی داشته باشد؛ تا به عنوان حل نمودن یک مسأله ی حیاتی(جلوگیری کردن از دست یافتن آخوندها به سلاح هسته ای )، که حل نشدن آن می تواند جان عده ای بی شمار از ساکنان یک گوشه از این جهان را به خطر بیندازد. تردید نکنیم که این معامله به انجام رسیده است. همه ترس و اعتراض نخست وزیر اسرائیل، آقای نتانیاهو نیز از آنجائی بر می خیزد؛ که دولت سازش پذیر آمریکا، رشوه ها را گرفته باشد و حکومت آخوندها را برای سالیانی دیگر رسمیت بخشیده باشد. چگونه است که یکباره، 450 خاخام یهودی به توافق دولت آقای اوباما با حکومت جمهوری جنایت پیشه آخوندی رأی موافق می دهند؟ جز این نیست و نخواهد بود؛ که مبالغ چشمگیری از آن میلیاردها دارائی ملت در سکوت نشسته ایران، سبیل این خاخام ها را هم چرب نموده باشد!
” من این دو حرف نوشتم، چنانکه غیر ندانست
تو زهم ز روی امانت(صداقت)، چنان بخوان که تو دانی !
محترم مومنی