عضو هئیت علمی دانشگاه آبردین با رتبه پروفسوری
عضو جامعه شناسان بدون مرز(ssf)
جنگ اوکراین از ابتدای وقوع، بسیاری از استراتژیست ها و سیاسیون دنیا را سردرگم کرده است. از آغاز تا تداوم و از اهداف تا نتایج و از دستاوردها تا نحوه پایان آن. قطعاً برای پایان بخشیدن نیاز به دیدی درست و چند جانبه ضروری است.
رییس جمهور اوکراین خودش یکی از کسانی بود که همگان را شوک زده کرد. ایستادگی او، ایستادگی ملت اش را در پی داشت. او چهره یک قهرمان ملی را نشان داد، اما قهرمان ماندن بسی سخت تر است و مهمتر از آن، نجات یک ملت بدون قهرمان بازی و بر اساس “تصمیمات به موقع”، سخت و درست. یکی از درست ترین تصمیمات اش آن بود که از محاصره شدگان ارتش اوکراین خواست تا اسلحه را زمین بگذارند، چون ما به قهرمانان زنده نیاز داریم. با وجود جوانی، این میزان پختگی بینش، آن هم برای کسی که به تازگی سیاستمدار شده خیره کننده است.
برای مراحل آتی جنگ اوکراین نیز نیاز به چشم اندازی از چند زاویه دید داریم. به تازگی حامیان غربی اوکراین از رهبرانش خواسته اند تا صلح با روسیه را در ازای گذشت هایی بپذیرند که با مخالفت سخت رهبران و رییس جمهور اوکراین روبرو شد.
پرسش اساسی این است: از دید اوکراین چرا باید به جنگ ادامه داد؟ رهبران اوکراین گفتند تا بازپس گیری تمام خاک اشغال شده اوکراین، از جمله کریمه. یعنی ارتش اوکراین طی جنگ بتواند ارتش روسیه را شکست دهد و وادار به عقب نشینی از خاک اوکراین از جمله کریمه کند؟ اما این سناریو نه بهترین که به بدترین سناریو برای اوکراین منجر خواهد شد، و یک فاجعه تمام عیار!
بگذارید این گونه طرح مسأله کنیم: در چه صورتی روسیه ممکن است ارتش کنونی اوکراین را چنان شکست دهد که به فروپاشی آن منجر شود و نه فقط بخش های وسیعی از اوکراین را اشغال کند، بلکه موجب فروپاشی حاکمیت در اوکراین شود؟ زمانی که رهبران روسیه احساس کنند دیگر مجبورند که از سلاح های “تمام کننده شان” استفاده کنند. و چه موقع به این تصمیم می رسند؟ همان گونه که خودشان گفتند زمانی که اوکراین خاک اصلی روسیه را تهدید یا اشغال کند، از جمله کریمه. به عبارتی دیگر، هدف رهبران اوکراین یعنی تداوم جنگ تا آزادسازی کل خاک شان از جمله کریمه، نه فقط کمکی بدان ها نمی کند، بلکه به رهبران روسیه مجوز استفاده از سلاح هایی تمام کننده می دهد که نه تنها بخش هایی از خاک اوکراین از روی صفحه روزگار محو می شود و همین طور بخش بزرگی از ارتش اوکراین ناپدید می گردد و بخش های دیگر اوکراین از جمله پایتخت، نیز دو دستی تقدیم روسیه می شود و روسیه پیروز مطلق میدان جنگ می گردد.
رهبران روسیه این کنش اوکراین را آرزو می کنند؛ اشتباهی که رهبران سابق گرجستان نیز مرتکب شدند. رهبران روسیه صبر کردند تا ارتش گرجستان وارد خاک اوستیای جنوبی شود و بخش هایی از آن را اشغال کند، سپس مجوز تصرف اوستیا را کسب کردند و بسان منجیان مردم و دولت اوستیا وارد صحنه شدند. اگر رهبران روسیه بدنبال پیروزی مطلق در جنگ اوکراین بوده یا باشند می بایست چون اکنون صبر استراتژیک کنند، تا رهبران اوکراین با زیاده خواهی در تله آنان بیافتند.
این راه هم بیافزایم که سلاح های تمام کننده فقط سلاح هسته ای نیست که بسیاری تصور می کنند، استفاده از آن تابویی است که به این راحتی دوباره شکسته نمی شود. آن ها سلاحی دارند که می تواند امواج سونامی تولید کند که بخش های بزرگی از سواحل اوکراین را ببلعد. بمب های الکترو مغناطیسی بدون کشتار مردم و سربازان، تمام وسایل و تجهیزات نظامی و مدنی را نابود می کند و ارتش شما عملاً خلع سلاح می شود و تمام زیرساخت های الکتریکی و الکترونیکی کشورتان نابود می گردد. سرویس های جاسوسی غربی صحبت های رهبران روسیه را شنود کرده اند و به اطلاع رهبران غربی حامی رهبران اوکراین رسانده اند و آنان نمی توانند همه چیز را برایتان فاش کنند و خوب می دانند که چرا “اینک” از شما می خواهند که با توقف جنگ موافقت کنید.
برای پایان جنگ اوکراین نیز صلح به عنوان یک هدف راه گشا نیست، بلکه تنها آتش بس است. چون خطوط قرمز نه فقط رهبران روسیه و اوکراین، بلکه “منافع ملی شان” در چند نقطه مهم روی هم منطبق است و امکان هر نوع توافق صلح را غیرممکن می سازد. واضح بگویم، اگر سیاستمدار رندی در این میان باشد که خواهان تداوم جنگ باشد، اما به سبب افکار عمومی نتواند خواست اش را علنی بگوید، توافق صلح در اوکراین را برای توقف جنگ به مثابه هدف عملی مطرح می کند؛ آن گاه دیگر جنگ به شکلی تضمینی تا مدت ها ادامه خواهد یافت. “آتش بس بدون هر گونه پیش شرط” و توقف محاصره دریایی برای “عدم وقوع بحران غذا و قحطی در جهان” تنها راه عملی توقف جنگ در اوکراین است و بس. در این مقاله سعی ام بر این بود تا به تمامی قضایا از زوایای دید رهبران اوکراین به کلیت توقف جنگ بنگرم و اگر بخواهم از زوایای دید رهبران روسیه بدان بنگرم، نیاز به مقاله ای دیگر خواهد بود.