تندترین و صریح ترین تهدیدها علیه منتقدان سیاست های خامنه ای!

0
219
تصویر وام گرفته از تارنمای خودنویس

چند روزی از انتشار نامه سرگشاده مهدی کروبی برای رئیس جمهور حکومت آخوندی می گذرد. چنان به نظر می رسد، که بعضی ها با منتشر شدن نامه کروبی نطق شان باز شده است؛ و چون رهبر شان را در معرض فشار از سوی منتقدان وی می بینند؛ عزم شان را جهت نشاندن انتباد کنندگان بر سر جای شان، آنچه که دل پر دردشان می خواسته را بر زبان آورده اند!

بر این اساس، ” بادنجان دور قاب چین های” سید علی خامنه ای، شمشیرهای شان علیه انتقاد کنندگان سیاست های رهبر جمهوری اسلامی را از رو بسته اند؛ و با تهدید های شدید به منتقدان خامنه ای، آنها را به ترور شدن و نابودی و نیستی تهدید کرده اند. از جمله این افراد، مهدی عبدی معاون امور استان های شورای همآهنگی حزب الله شمال – غرب است؛ که بسیار تند و خشن به محمد خاتمی که وی او را ” روباه خاکستری ” نامیده، و نیز علی اکبر هاشمی رفسنجانی توپیده، و این دو را به تشکیل شدن ” کمیته های مجازات ” به سبک فدائیان اسلام تهدید به ترور کردن نموده است!

مهدی عبدی به این دو و همه کسانی که به قول مهدی عبدی، به خیال خام خودشان عرصه را بر امام خامنه ای!! تنگ نمایند؛ و در صدد مطرح کردن ” شورای همآهنگی رهبری” و تضعیف ولایت مطلقه فقیه باشند اعلام کرده است. که این آخرین هشدار به ایشان خواهد بود. و حزب الله این بار با راه اندازی فدائیان انقلاب و اسلام، با راه اندازی کمیته های مردمی، برای همیشه چشم فتنه را کور خواهد کرد!

 معاون امور استان های شورای همآهنگی حزب الله شمال – غرب، همچنین افزوده است: ” تحت فرمان و اطاعت از مولای خود(سید علی خامنه ای) هیچگاه نخواهد گذاشت؛ که موارد مغایر با اسلام در کشور اجرائی شود. وی در پاسخ به انتقادهای ضمنی هاشمی از فعالیت های موشکی سپاه هم گفته: ” اگر داعش وارد کشور می شد و صبیه(دختر) شما را به بردگی می برد؛ آنوقت می دانستید که صنعت موشکی و دفاعی کشور، و رشادت های غیور مردان سپاه اسلام، چقدر گرانبها و ارزشمند بوده است؟!

احتمالا شنیده اید، که فریبکاران اسلام اثنی عشری( شیعیان دوازه امامی) تا چه اندازه بر موضوع غیبت و ظهور امام دوازدهم خودشان، که اکنون در شرایط ” غیبت کبرا ” به سر می برد؛ و ظهور وی در این جهان شنیده اید. و ممکن هم هست که بدانید؛ به اعتقاد این بی خردان، یکی از علائم ظهور ” مهدی موعود ” ظاهر شدن ” خر دجال ” (موجودی غول پیکر، که فاصله هر گام وی، البته به قول مذهبیون بیش از ده متر خواهد بود است.) او جهت یاری رساندن به امام زمان در رابطه با پاکسازی جهان از بدی و فساد به این دنیا پای می گذارد. ولی پیش از ظهور وی ” خر دجّال ” که در هیکل مندی دست کمی از صاحب اش ندارد ظهور می کند!

در هیچ تمثیلی هیچ مناقشه ای وجود ندارد. از اینرو، درّانده شدن پرده های حجب و حیا میان مسؤلان این رژیم جاهلانه و جنایتکارانه، و رسوا سازی های همدیگر در هر شرایطی، و تحقیر نمودن مخالفان ریز و درشت خودشان، همان ” خر دجّال ” است که به این صورت ظاهر گشته است. خود دجّال هم به آن هیکل و اندامی که شیعیان می گویند نیست؛ بلکه همانند یک آدم معمولی خواهد بود. یکی از همین بادنجان دور قاب چین های سید علی خامنه ای خواهد بود. که به پیروان و دوستداران وی بشارت بدهد؛ که بالاخره مهدی موعود( سید علی ) به فرمان خالق اش ظهور یافته، و به زودی همه گیتی را از تباهی و فساد می رهاند؛ و مسلمان های شیعه را بر تمامی مردم جهان برتری می دهد. تردیدی ندارم که اگر هم چنین بشود؛ آنگاه نه تنها مردم ایران، بلکه خود آخوندها نیز، از طلبه های معمولی تا آیت الله های تراز اول، علیه این جریان به پا خواهند ایستاد. و جناب مهدی موعود را از اوج اعتبار و برتری، بر حضیض ذلت تنزل خواهند داد!

محترم  مومنی

 

مقاله قبلیروایتی از محل قتل فجیع “ستایش”
مقاله بعدیشکار پناهجویان توسط گروه‌های شبه‌نظامی در شرق اروپا
محترم مومنی روحی
شرح مختصری از بیوگرافی بانو محترم مومنی روحی او متولد سال 1324 خورشیدی در شهر تهران است. تا مقطع دبیرستان، در مجتمع آموزشی " فروزش " در جنوب غربی تهران، که به همت یکی از بانوان پر تلاش و مدافع حقوق زنان ( بانو مساعد ) در سال 1304 خورشیدی در تهران تأسیس شده بود؛ در رشته ادبیات پارسی تحصیل نموده و دیپلم متوسطه خود را از آن مجتمع گرفته است. در سال 1343 خورشیدی، با همسرش آقای هوشنگ شریعت زاده ازدواج نموده؛ و حاصل آن دو فرزند دختر و پسر 47 و 43 ساله، به نامهای شیرازه و شباهنگ است؛ که به او سه نوه پسر( سروش و شایان از دخترش شیرازه، و آریا از پسرش شباهنگ) را به وی هدیه نموده اند. وی نه سال پس از ازدواج، در سن بیست و نه سالگی، رشته روانشناسی عمومی را تا اواسط دوره کارشناسی ارشد آموخته، و در همین رشته نیز مدت هفده سال ضمن انجام دادن امر مشاورت با خانواده های دانشجویان، روانشناسی را هم تدریس نموده است. همزمان با کار در دانشگاه، به عنوان کارشناس مسائل خانواده، در انجمن مرکزی اولیاء و مربیان، که از مؤسسات وابسته به وزارت آموزش و پرورش می باشد؛ به اولیای دانش آموزان مدارس کشور، و نیز به کاکنان مدرسه هائی که دانش آموزان آن مدارس مشکلات رفتاری و تربیتی داشته اند؛ مشاورت روانشناسی و امور مربوط به تعلیم و تربیت را داده است. از سال هزار و سیصد و پنجاه و دو، عضو انجمن دانشوران ایران بوده، و برای برنامه " در انتهای شب " رادیو ، با برنامه " راه شب " اشتباه نشود؛ مقالات ادبی – اجتماعی می نوشته است. برخی از اشعار و مقالاتش، در برخی از نشریات کشور، از جمله روزنامه " ایرانیان " ، که ارگان رسمی حزب ایرانیان، که وی در آن عضویت داشته منتشر می شده اند. پایان نامه تحصیلی اش در دانشگاه، کتابی است به نام " چگونه شخصیت فرزندانتان را پرورش دهید " که توسط بنگاه تحقیقاتی و مطبوعاتی در سال 1371 خورشیدی در تهران منتشر شده است. از سال 1364 پس از تحمل سی سال سردردهای مزمن، از یک چشم نابینا شده و از چشم دیگرش هم فقط بیست و پنج درصد بینائی دارد. با این حال از بیست و چهار ساعت شبانه روز، نزدیک به بیست ساعت کار می کند. بعد از انقلاب شوم اسلامی، به مدت چهار سال با اصرار مدیر صفحه خانواده یکی از روزنامه های پر تیراژ پایتخت، به عنوان " کارشناس تعلیم و تربیت " پاسخگوی پرسشهای خوانندگان آن روزنامه بوده است. به لحاظ فعالیت های سیاسی در دانشگاه محل تدریسش، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرد؛ و به ناچار از سال 1994 میلادی،به اتفاق خانواده اش، به کشور هلند گریخته و در آنجا زندگی می کند. مدت شش سال در کمپهای مختلف در کشور هلند زندگی نموده؛ تا سرانجام اجازه اقامت دائمی را دریافته نموده است. در شهر محل اقامتش در هلند نیز، سه روز در هفته برای سه مؤسسه عام المنفعه به کار داوطلبانه بدون دستمزد اشتغال دارد. در سال 2006 میلادی، چهار کتاب کم حجم به زبان هلندی نوشته است؛ ولی چون در کشور هلند به عنوان نویسنده صاحب نام شهرتی نداشته، هیچ ناشری برای انتشار کتابهای او سرمایه گذاری نمی کند. سرانجام در سال 2012 میلادی، توسط کانال دو تلویزیون هلند، یک برنامه ده قسمتی از زندگی او تهیه و به مدت ده شب پیاپی از همان کانال پخش می شود. نتیجه مفید این کار، دریافت پیشنهاد رایگان منتشر شدن کتابهای او توسط یک ناشر اینترنتی هلندی بوده است. تا کنون دو عنوان از کتابهای وی منتشر شده و مورد استقبال نیز قرار گرفته اند. در حال حاضر مشغول ویراستاری دو کتاب دیگرش می باشد؛ که به همت همان ناشر منتشر بشوند. شعار همیشگی او در زندگی اش، و تصیه آن به فرزندانش : خوردن به اندازه خواب و استراحت به اندازه اما کار بی اندازه است. چون فقط کار و کار و کار رمز پیروزی یک انسان است.